از ژانر و از داستان گمانه‌زن

مقدمه

داستان‌نویس خوب از امکانات مغز خواننده‌اش آگاه است و تلاش می‌کند با تمسک به وسیله‌های ذهنی به مثابه‌ی یک هکر به عمق پیش‌فرض‌های مخاطب نفوذ کند و حاطره‌ای از یک واقعیت جدید عرضه کند چنانکه هرگز کسی تجربه نکرده است. داستان خوب برساخته‌ای از تجربه‌های اجتماعی و دانش‌های مشترک است با چیزهایی که مستقیماً نوشته‌ شده‌اند. پس هرگز به واقعی بودن داستانی که خوانده‌اید نبالید که این حداقل وظیفه‌ای است که نویسنده در قبال خواننده‌ش دارد. و اگر خیالی بودن یعنی تجربه‌ی واقعیِ از چشم دیگری زیستن، پس چه اهمیتی دارد که داستان‌ها را به دو دسته‌ی واقعی و خیالی تقسیم کنیم که چه اهمیت دارد در میانه‌ی این فراواقعیت دلپذیر سفینه‌ای ندیده شده و هیولایی تحربه نشده و اتفاقی رخ نداده هم باشد. در پرونده‌ی پیش رو با نگاهی به دیدگاه‌های نویسندگان ژانری به جنبه‌های گوناگون ادبیات گمانه‌زن خواهیم پرداخت و در ابتدای هر مقاله از خودمان خواهیم پرسید که ادبیات گمانه‌زن یعنی چه؟ آیا اهمیتی دارد؟ چگونه می‌توان به آن پرداخت؟.  ادامه مطلب >

مصاحبه

«کازوایشی‌گورو» نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ایست که آثار او دوبار (بابت کتاب «هرگز رهایم نکن» و «وقتی یتیم بودیم») به لیست نهایی جایزه‌ی بوکر راه پیدا کرده‌اند و حتی رمان‌های «بازمانده‌ی روز» و «هرگز رهایم نکن» بر روی پرده‌ی سینما هم درخشیده‌اند. ایشی‌گورو متولد ژاپن است و نامی ژاپنی دارد ولی در انگلیس بزرگ شده و فقط به انگلیسی می‌نویسد (گفتنیست که مجله‌ی تایم او را یکی از پنجاه نویسنده‌ی برتر انگلستان از بعد از 1945 دانسته). متن پیش رو بخشی از مصاحبه‌ی مذکور است با موضوعیت «چرایی و چگونگی ادبیات ژانری» که و در انتهای مطلب هم می‌توانید ویدیویی از گپ و گفت همین دو نفر (یعنی گیمن و ایشی‌گورو) را این بار در استودیوی رادیو بی بی سی مشاهده کنید که شنیدن آن هم خالی از لطف نیست. ادامه مطلب >