سریال: فریکس اند گیکس Freaks and Geeks

پایان جنگ ویتنام پس از ۱۹ سال، انتشار آلبوم نیمه تاریک ماهِ پینک فلوید، کشف ساختار کامل کامل از DNA، انقلاب ایران، اکران استاروارز، رسوایی واترگیت و رواج دیسکو. این‌ها فقط تعدادی از وقایع مهمی هستند که دلیل اهمیت دهه‌ی ۷۰ می‌شوند اما از همه مهم‌تر سال ۱۹۸۰ است. سال اولِ یک دهه، همیشه حس و حال خاص خودش را دارد حتی اگر چیزی جز ماحصل برساختی اجتماعی مثل تقویم نباشد. سالی که امید برای پایان یک دهه‌ی بحرانی خواهد بود. و شاید برای بعضی‌ها شروع ترس از نزدیک شدن به 1984 جورج ارول. داستان «فریکس اند گیکس» در این سال می‌گذرد.

معمولاً برای معرفی این سبک سریال‌ها‌ شروع می‌کنند به تعریف از دوران مدرسه و خوشی‌های احتمالی که در آنجا داشته‌اند اما اینجا مدرسه و دانش‌آموز فقط غشای خارجی‌اند و پوششی هستند برای انعکاس وضع سیاسی-اجتماعی لحظه‌ی وقوع داستان. سریال می‌خواهد ما را از مسیر شخصیت گیک‌ها و فریک‌ها با جهانی که در آن می‌زیستند و تعاملاتی که با آن داشتند آشنا کند. دو گروهی که شاید در ظاهر کاملاً متضاد هم باشند اما در درون کم شباهت نیستند. گیک‌هایی که ته دلشان می‌خواهند جذاب باشند و با دخترها قرار بگذارند اما بزرگترین افتخار و لذتشان ۲۷بار دیدن استاروارز و پیدا کردن کپی ۱۶میلی‌متری «مانتی پایتون و جام مقدس» در بخش سمعی‌بصری مدرسه است. فریک‌ها که نه‌تنها برخلاف تصور عام، بچه خفن‌های مدرسه نیستند بلکه به شدت منفورند و به‌نوعی از جبر فریک شده‌اند و هرکدام درگیری‌های روحی و خانوادگی خودشان را دارند.

«فریکس اند گیکس» برای هرکس، چیزی برای همذات‌پنداری دارد. مثل وقتی که از خیانت پدر خانواده با خبر می‌شویم و یا لحظه‌ای که می‌فهمیم تصور ما از دختر موردعلاقه‌مان چقدر از واقعیت دور بوده. در واقع دردناک بودن زندگی شخصیت‌ها و شکست‌هایشان باعث باورپذیری بیشتر داستان شده است. سریال یک کمدی‌موقعیت است که حجم زیادی از داستانش در مدرسه می‌گذرد. بنابراین شاهد آموزش‌های اخلاقی در بطن مدرسه هستیم که همه از دستش ذله بوده‌ایم، اما چیزی که باعث تفاوت این مجموعه می‌شود بازی خوب بازیگران جوان و تازه کاری است که اکثراً مسن‌تر از کارکترشان بوده‌اند اما به خوبی توانستند از پس کارشان بربیایند و تاثیر زیادی در باورپذیری موقعیت‌ها داشته باشند. به جرات می‌توان گفت «فریکس اند گیکس» بهترین کار سازندگانش جود اپاتو(Judd Apatow) تهیه کننده و پاول فیگ(Paul Feig) خالق سریال است به‌طوری که می‌شود از بقیه کارنامه نه‌چندان خوبشان چشم ‌پوشی کرد. بازی خوب بازیگران جوانی که اکثراً ناشناخته بودند و فعالیت جدی‌شان بعد از این کار شروع شد. مثل مارتین استار که با شخصیت گیلفویل(Gilfoyle) در سریال Silicon Valley درخشید. طبق گفته‌های آقای فیگ بیشتر داستان‌ها را از تجربیات بازیگران در زندگی شخصی و دوران مدرسه‌اشان وام گرفته‌اند. در مواردی هم سث روگان و جیمز فرانکو، جوک‌های خودشان را به فیلمنامه اضافه می‌کردند.

یکی از مهم‌ترین عناصر حیات‌بخش «فریکس اند گیکس» موسیقی است. بیش از ۱۲۰ قطعه آهنگ در این سریال استفاده شده که حجم زیادی از بودجه را برای خرید حق پخش آن‌ها خرج کردند. تیتراژ که هفت کارکتر اصلی را هنگام گرفتن عکس برای سالنامه مدرسه نشان می‌دهد با آهنگ Bad Reputation از جوان جت(Joan Jett) همراه شده که  بیانگر مضمون سریال است یا اپیزود شاهکاری که تمام موسیقی‌های متنش از کارهای The Who هستند.

سکانس آغازین پایلوت یک ورزشکار و دوست‌دخترش را مشغولِ اثبات عشق‌شان به هم، نشان می‌دهد. در همین لحظه دوربین به زیر جایگاه می‌رود، و اینجا با شخصیت‌هایی آشنا می‌شویم که سریال واقعاً درباره آن‌هاست. دنیل دیزاریو(جیمز فرانکو) را می‌بینیم که ماجرای کلیسا رفتنش با تیشرت گروه Molly Hatchet و اینکه چگونه کشیش مانع ورودش شده را تعریف می‌کند. قرار است شاهد داستان لینزی ویِر(لیندا کاردلینی)، برادر کوچکش سَم(جان فرانسیس دالی) که یک گیک -از هرنظر- ضعیف است باشیم. دنیل دیزاریو، کیم کلی(بیزی فیلیپس) دوست‌دخترِ همیشه عصبانی دنیل، کن میلر(سث روگان) یک درونگرای کم‌حرف و نیک اندوپولیس(جیسون سگل) جوانی احساساتی که مدام با پدر ارتشی‌اش بر سر درام‌هایش دعوا دارد دوستان جدید لینزی هستند که باعث حساسیت بیش از حد والدینش نسبت به او شده‌اند. پدر لینزی وظیفه نصیحت کردن فرزندانش را بر عهده دارد که اغلب خاطراتی از دوستان معتاد و خلاف‌کارش است که مرده‌اند. همچنین صحبت‌های بی‌تاثیر مشاور مدرسه‌شان که در جوانی هیپی بوده و هنوز بعضی شب‌ها به خوانندگی در بار مشغول است. اما در مقابل دوستان بی‌آزار و به قولی بچه‌مثبت سم قرار دارند که سرگرمی همیشگی‌شان تقلید صدای کمدین‌ها و کارکتر سریال‌های گیکی است.

«فریکس اند گیکس» قربانی زمان پخش نامناسب شد. سریال اولین بار از شبکه NBC روی آنتن رفت و پس از ۱۲ قسمت به‌دلیل نداشتن بیننده کافی، کنسل شد. اما هواداران توانستند شبکه را به پخش سه قسمت دیگر مجاب کنند. در سپتامبر ۲۰۰۰ سه قسمت پایانی از شبکه Fox پخش شدند و برای همیشه پایان یافت. با این حال سه بار نامزد و برنده یک جایزه Emmy شد و در سال ۲۰۰۷ در لیست ۱۰۰ سریال برتر تمام دوران قرار گرفت و تا امروز در چشم همه طنینی از آخرین جرقه‌های بی‌رمق دهه‌ی هفتاد است و گذرگاه ورود به دهه‌ی هشتاد خفن و دوست‌داشتنی.

سفید کاغذی

جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید

شماره ۳: پری‌زدگی

خرید این شماره