سریال: اتوپیا Utopia

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد
سازنده: Dennis Kelly
ژانر: Drama, Mystery, Sci-Fi
تاریخ پخش: فصل اول ۲۰۱۳ - فصل دوم ۲۰۱۴
پخش‌کننده: Channel 4
محصول: انگلستان

ایده اتوپیا همیشه به نظرم ترسناک آمده است. ایده از کمال مطلقی می‌آید که سکون مطلقی را در پی دارد. همیشه وقتی مصداق و نمودی از اتوپیا دیده‌ام، داستان کوتاه «املاس» از اورسلا لگویین به ذهنم آمده درباره مردمانی که به قیمت تیره‌روزیِ ابدیِ کودکی احتمالا بی‌گناه، زندگی آرمانی و بی‌نقصی دارند. همیشه برای برپایی اتوپیا بهایی باید که پرداخت شده باشد.

ولی موضوع از این هم بغرنج‌تر است. ساکنین اتوپیا مردمانی‌ا‌ند که ابداً نباید تغییری در سیستم فاضله‌ی محیط اطرافشان ایجاد کنند. باید که این ایستایی و سکون، این رخوت و رکود را زندگی کنند و بپذیرند و جزئی از آن باشند و همیشه بمانند و خللی در یکپارچگی‌اش ایجاد نکنند. گویا همه گروگان‌هایی هستند که مدام مجبور و محکومند که لبخند بزنند و از هویت خالی باشند و از اوضاع راضی. روبات‌هایی می‌شوند که جزئی از نظامی ساکت و بی‌تحرک شده‌اند. به واقع سکونی که حاصلش اتوپیا شده، لازم بوده که بر زیربنایی برافراشته شود. زیربنا البته حذف یا بازنویسی کسانی بوده که خواهان تغییر بوده‌اند. هیچ اتوپیایی نمی‌تواند روی خون و جنایت بنا نشده باشد. وحشت ناشی از نمای بهشت شداد، پژواک خاطرات بردگانی‌ست که در تقلا برای ساختنش جان داده‌اند و حس ناخوشایند تماشای یک اتوپیا هم نتیجه‌ی یادآوری تمام افرادی است -و من روی این «فرد» بودن خیلی تأکید دارم- که قادر یا قائل به تغییر بوده‌اند و ماشین کمال‌طلب آرمانگرای شهر معدومشان ساخته است.

محتوا:

سریال «اتوپیا» داستان سازمانی است که در تلاش است آرمان‌شهری روی زمین برپا کند و از آن مهم‌تر، داستان آدم‌هایی که حاضر به ثبات و سکون ابدی نیستند و باید برای نیل به آن مقصود، منکوب و سرکوب شوند. سازمان مذکور، موسسه‌ای خیرطلب و منطقیست که به این نتیجه رسیده که با توجه به محدودیت شدید منابع سیاره و رشد بالای جمعیت، به زودی زمین به نقطه‌ی انفجاری می‌رسد که توازن تخصیص منابع را بر هم می‌زند و جنگ‌های خون‌باری که از پی آن خواهند آمد، بشریت را تا آستانه‌ی انقراض پیش خواهند برد و زندگی‌های زیادی را نابود خواهند کرد. آدم‌های این سازمان طبعاً تصمیم می‌گیرند راهی برای جلوگیری از این فاجعه‌ی آخرالزمانی بیابند و بالاخره سر این توافق می‌کنند که لازم است با پخش شدن یک داروی شیمیایی در مقیاس جهانی در قالب یک واکسن، تمام نسل بشر(به‌جز درصد خیلی کوچکی از آن‌ها که برای بقای نسل لازمند) عقیم شوند. به این ترتیب بدون آنکه قطره خونی ریخته شود، به مرور زمان جمعیت زمین متعادل می‌شود و بهشت برینی از به اشتراک‌گذاری منابع محدود روی زمین برپا می‌شود. فرمول دارویی که از آن صحبت شد هم گویا در یک کمیک به اسم «اتوپیا» مخفی شده که نسخه‌های محدودی از آن موجود است و سال‌ها پیش دانشمند دیوانه‌ای آن را نوشته است. در این میان ولی آدم‌هایی هستند که می‌خواهند جلوی ایشان را بگیرند. آدم‌هایی عادی که به هر دلیلی، حاضر به تن دادن به شرایطی که تشکیل اتوپیا احراز آن‌ها را ایجاب می‌کند نیستند و هرکدام به نحوی جلوی راه سعادت بشری سبز شده‌اند. و اینجاست که دنیس کلی، خالق «اتوپیا»، سریالش را از یک داستان جالب بدل به تجربه‌ای فرمی-روایی می‌کند.

فرم:

از دید محتوا، اکثر اتفاقات «اتوپیا» تهوع آورند. تصاویر شکنجه‌های وحشتناک، خون و کثافت، فریادهای درد، قتل و تجاوز، بی‌رحمی لجام‌گسیخته‌ی خونسردانه و زجر فراتر از توصیف کلمات فقط بخشی از چیزهایی هستند که در سریال می‌بینید. ولی از نظر فرم، تمام این نماها با زیبایی متقارن عجیب و نامأنوسی به تصویر کشیده شده‌اند. رنگ‌ها همه درخشنده‌اند و زنده و مهیج و چشم‌نواز -حالا اگر رنگ خون بدبختی باشند که چشمش با قاشق داغ از کاسه در آمده چه اهمیتی دارد؟ شات‌ها تقارن بصری غریبی دارند که در همان نگاه اول ذهن را آرام می‌کند و احتمالاً مغز ضیافتی از اندروفین برپا می‌کند- حالا اگر شات متقارن ما نمای آدمی باشد که اتوبوس زیرش می‌گیرد به کجا برمی‌خورد؟ «کلی» در واقع تلاش کرده با تناقض دوگانه میان فرم و محتوا، به بیننده یادآور شود که زیبایی بیرونی اتوپیا روی زشتی مهیب و تکان‌دهنده‌ای بنا شده که هرگز اجازه‌ی لذت بردن از نتیجه‌ی آرمانی را به کسی نخواهد داد. وقتی تصاویر دهشتناکی را با زیبایی هنری بصری حساب‌شده‌ای عجین می‌بینید که مهندسی شده‌اند تا بی‌نقص بنمایند، ذهن شمای بیننده همان تجربه‌ای را از سر خواهد گذراند که یک جهان غیرآرمانی و ساکنینش باید متحمل شوند تا به تصویر منجمد کمال مطلوب و غایی والدی که از بالا برایشان تصمیم گرفته برسند، و سریال از زیر بار این استبداد والد شانه خالی نمی‌کند.

خلاصه داستان:

مرکز ماجرای داستان مربوط به یک پدر و دختر می‌شود. پدری که در رویای ساخت اتوپیای جهانی سرنوشت و زندگی دخترش را حتی تا سال‌‌ها پس از ناپدید شدنش رقم می‌زند و دختری که علیه آثار و جراحات به جا مانده از آرزوی پدر طغیان کرده و طرف همین دیستوپیای اخلاقی خودمان را گرفته است.

«اتوپیا» سریالی است که با فرم و محتوا، با خوانش‌های چندگانه و با مدیوم‌هایی فراتر از پلات صرف با خواننده حرف می‌زند و تمام این ادویه‌جات اضافه در کنار ایده محوری که خودش به قدر کافی جالب توجه است، آن را به چیزی که لازم است تجربه شود بدل می‌سازد.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • یفرن دوم

    نویسنده: فرهاد آذرنوا
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید