با برندگان شب اول جایزهی امی ۲۰۱۸ آشنا شوید
شب گذشته بخش اول از دو شب امی پخش شد. در بخش اول معمولاً به بازیگرهای جذاب جایزه نمیدهند و بیشتر سراغ جوایز جنبی میروند. مثلاً به جاستین رویلند برای ریک و مورتی جایزه میدهند. آدمهای بدقیافه ولی خلاق.
امسال سه شبکهی استریم و کابلی اچبیاو، افاکس و نتفلیکس، تلویزیون سنتی را با فاصله پشت سر گذاشتهاند و از آن جالبتر این که شبکهی «فقط استریم» نتفلیکس برای اولین بار در تاریخ کوتاه انقلاب تلویزیونی، بیشتر از اچبیاو نامزدی دریافت جایزهی Emmy داشته است.
در نهایت سریال گیم آو ترونز به خاطر ارزش تولید بالاترش، در صدر قرار دارد ولی سریالهای دیگر هم توانستند چند پیروزی را از آن خود کنند.
(دقت داشته باشید که هنوز ۷۰ عنوان جوایز امی باقی مانده که ۱۷ سپتامبر در مراسمی مجزا تکلیفشان معلوم میشود.)
از جمله برندههای شب گذشته، قسمت اول فصل آخر بلک میرور یعنی «USS Callister: Black Mirror» بود که در بخش بهترین فیلم تلویزیونی برنده شد.
داستان این قسمت در مورد مردی بود که یک بازی مشابه پیشتازان فضا درست کرده بود که میتوانست واردش شود و به صورت واقعیت مجازی در آن بازی کند. اتفاقی که میافتاد بیشتر شبیه ماتریکس بود تا کاری که پیودیپای با اوکولوس میکند. یعنی جکاین شدن یکی از بخشهای مهم داستان بود. نمیتوانم باقی داستان را بدون خطر اسپویل شدن تعریف کنم بنابراین:
اخطار! چنانچه این اپیزود از بلک میرور را ندیدهاید، متن زیر همه یا قسمتی از داستان را برایتان اسپویل میکند.
داستان وقتی جذاب میشود که متوجه میشویم، این برنامهنویس نابغه و تقریباً بیهمتا که توانسته دنیایی چنین بینظیر بسازد، رازی تاریک دارد. او از همکارانش نسخههای ژنتیکی/اطلاعاتی میسازد و در بازی وارد میکند. سپس به سان کاپیتان تایبریوس کرک، به همراه آنها به سفرهای اکتشافی در کهکشان میرود. با این تفاوت که اگر کسی از دستوراتش سرپیچی کند، آنها را دستکاری میکند و مثلاً قدرت حرف زدنشان را از آنها میگیرد یا به هیولاهای بیگانهی فضایی تبدیلشان میکند.
وحشتناکترین بخش ماجرا، بخش کروننبرگی آن است. کروننبرگ در فیلم اگزیستانس، -فیلمی که در جهان واقعیت مجازی یک گیم (مشابه داستان بلک میرور) اتفاق میافتد- سوالی مطرح میکند که شاید بیشتر شبیه یک پازل فلسفی است.
آیا ما نسبت به ساختههایمان مسئولیم؟ این که ساختههای هوش ما و موجوداتی که مشخصاً واقعی نیستند و هرگز در جهان واقع وجود نداشتهاند، بر دوش ما مسئولیتی اخلاقی میگذارند؟ این سوال کمی با سوال مشابه در مورد هوش مصنوعی تفاوت دارد. در مورد هوش مصنوعی میتوان نشان داد که ساختهی ما (هوش مصنوعی) در جهان وجود دارد و میتواند اعمالی را به انجام برساند که سپس نتیجهای ملموس دارد.
ولی چطور میتوان در مورد یک شخصیت داستانی، شخصیتی درون یک گیم، شخصیتی کارتونی، حس مسئولیت داشت؟ اگر ما شخصیتهای دارک سولزمان را خیلی بدقیافه درست کنیم، یکی از شخصیتهای ورلد آو وارکرفتمان را از حساب کاربریمان حذف کنیم، اگر از ادامهی بازی سر باز بزنیم و داستان شخصیت را نیمه رها کنیم؟ و از این مدل سوالها. خلاصه که این اپیزود از بلک میرور واقعاً استحقاق این جایزه را داشت.
از جمله سریالهای دیگری که در مراسم شب گذشته مورد توجه قرار گرفتند میتوان به Handmaid’s Tale از شبکهی هولو اشاره کرد که ۳ جایزه را از آن خود کرد. سریالی که بسیاری معتقدند با وجود تفاوتهای فاحشش با کتاب مارگارت اتوود، همچنان ارزش تماشا کردن را دارد.
مینیسریال قتل جیانی ورساچه: یک داستان جنایی آمریکایی از شبکهی تلویزیونی FX هم برندهی ۴ امی شد. بعد از این که سریال پشت سر هم برندهی سه جایزه شد، جیمز کوردن روی صحنه رفت و از رایان مورفی تشکر کرد که بالاخره راضی شد بقیه هم روی سن بیایند. احتمالاً اگر هنوز سراغ این مینیسریال نرفتهاید، وقتش شده که ۴ ساعتی را به آن اختصاص دهید.
سریال Crown از نتفلیکس هم یکی از آن سریالهای بودجه بالای درام تاریخی است که اگر احتمالاً سلیقهی جریاناصلیتری دارید میتوانید دنبالش کنید و دیشب برندهی دو امی شد.
اپیزود «Pickle Rick» از ریکاندمورتی دیشب برندهی بهترین انیمیشن شد. البته بسیاری معتقدند اپیزود سیتیدل بهترین اپیزود آن فصل بود. اپیزودی که به جرأت میتوانست بار درام این فصل را تنهایی بر دوش بکشد. ولی هیجان و کوریوگرافی مبارزات اپیزود «پیکل ریک» را نمیشود دست کم گرفت.
سریالهای دیگری که دیشب مورد تقدیر قرار گرفتند: Atlanta، Barry، Stranger Things و Westworld هستند. وستورلد بیشتر از همه جوایزی همچون طراحی لباس و گریم و مو را برنده شد. برای سریالی که بیشتر از محتوا، ظاهر جذابی دارد البته خیلی عجیب نیست.