داستان اینگونه آغاز میشود که اندریا دیوید Andrea David به لوکیشن فیلم و سریالهای محبوب مردم جهان سفر میکند و از آن عکس میگیرد، آن را با ما قسمت میکند و به یادمان میاندازد که در همین جهانی که میشود روی زمینش راه رفت و بلیط هواپیما رزرو کرد، زنی پرواز میکند و مردی هرگز نمیمیرد.
سینما برای من و عدهای آدم دیگر مانند سفری کوتاه و کمهزینه به بزرگترین اتفاقهای دنیاست. از کهکشانها تا روستاهایی که هرگز نام آن را نشنیدهام، از روابط آدمها و مقایسهاش با رابطههای نیمبند ِخودم، از عبور بین میدانهای پر رفت و آمد در مدرنترین شهرهای دنیا، از زندگی در زیر آب و تمام شدن سوخت ِ زیر دریایی، از عمل ِحساسقلب ِ بیماری که برایمان مهم است تا تجربهی مرگ و میل به جاودانه شدن را را میتوانیم تجربه کنیم. میتوانیم جوان باشیم یا پیر باشیم یا زن و یا مرد باشیم. میتوانیم تصمیم بگیریم بعد از این رویای نزدیک با آن میشود چه کنم. میتوانیم نظر دوستانمان را در مورد آن بدانیم و با حرفها و اشکها و لذتهای مشترکمان تلخی دنیا را به خیال ِ خودمان بگیریم.
انسانهای پیشین چرخ و آتش و خط را به ما یاد دادند تا ما شجاعت آن را پیدا کنیم تا آنچه نیاز داریم را بسازیم. و من نیاز داشتم با خوابهایم حرف بزنم. نیاز داشتم باور کنم کسی که در نظرم جذابترین، باهوشترین و موفقترین فرد دنیاست غذایش را از همین رستورانی بخرد که من هر شب در آنجا مینشینم و به این فکر میکنم که چرا نتوانستم حدقل روزی را قهرمانانه زندگی کنم. نیاز داشتم بدانم دختر زیبای خیابان خوابهایم در همین دریایی خیس میشود که من یکبار یک لنگه دمپاییام را در آن گم کردم. نیاز داشتم ببینم آن ستارهی بیبدیل پردهی سینما از منظرهی اتاقش همین کوفتی را ببیند که من هر روز صبح تماشا میکنم و با خودم میگویم نمیشود… اینبار هم نمیشود.
بیشتر عکسهایی که اینجا میبینید مربوط به گیم آو ترونز هستند(یکی دو تا استاروارز، یک هانگر گیمز، یک واکینگ دد، یک شرلوک)، ولی اندریا دیوید مجموعهی کامل و شاملی دارد.
مجموعههایش برای سیمسونها، مانتی پایتون، اونجرز، هری پاتر، استاروارز و گوست باسترز و بسیاری دیگر را میتوانید در صفحهی اینستاگرام خودش پیدا کنید.