کتاب: هایپرآبجکت‌ها ؛ فلسفه و اکولوژی بعد از پایان دنیا

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد
نویسنده: تیموتی مورتن
سال انتشار: ۲۰۱۳
تعداد صفحه: ۲۴۰
زبان: انگلیسی

تیموتی مورتن در «کتاب هایپرآبجکت‌ها ، پایان دنیا» مفهومی به نام «هایپر آبجکت» را معرفی می‌کند. او می‌نویسد چیزهایی را هایپرآبجکت بخوانیم که در حجم عظیمی از فضا و زمان ِمرتبط با انسان توزیع شده‌اند. هایپرآبجکت می‌تواند یک سیاه‌چاله باشد. می‌تواند سفره نفتی در جایی از اکوادر باشد. می‌تواند بیوسفر یا منظومه‌ی شمسی باشد.

هایپرآبجکت می‌تواند حجم تمام مواد پرتوزا یا صرفا اورانیوم باشد. هایپرآبجکت می‌تواند خود محصولات دیرپای ساخته‌ی آدمی باشد مانند استایروفوم یا کیسه‌های پلاستیکی یا تمام بند و بساط ماشین سرمایه‌داری. یا حتی می‌تواند گرمایش جهانی باشد. به طور خلاصه هایپر آبجکت‌ها چند ویژگی مشترک دارند؛ آنها چسبنده هستند، یعنی در زندگی موجوداتی که با آنها سروکار دارند باقی می‌مانند.

هایپرآبجکت‌ها ناکجا هستند، به عبارتی دیگر هر «بروز محلی» یک هایپر آبجکت مستقیما همان هایپرآبجکت نیست. مثلا افزایش دما، یا طوفان های گرد و خاک اگرچه بروز محلی هایپر آبجکت گرمایش جهانی هستند اما خود این هایپر آبجکت نیستند. زمان‌مندی هایپر آبجکت‌ها به کلی با زمان‌مندی در مقیاس انسانی متفاوت است به خصوص برخی هایپرآبجکت‌های بسیار عظیم مانند سیارات که با توجه به نسبیت عام خودشان بردارهای فضا-زمان را ایجاد می‌کنند. آنها سیستم یا مونتاژی از آبجکت‌ها نیستند. آنها خود آبجکت‌ند قائم به ذات.

هایپر آبجکت‌ها مثل آن پیام نوشته‌شده روی آینه‌ی بغل ماشین هستند؛ اشیاء از آنچه در آینه می‌بینید به شمانزدیک‌ترند. دیگر فاصله‌ای وجود ندارد. مثل فیلم ماتریکس آینه دیگر در فاصله نیست بلکه بخشی از شما می‌شود. هایپرآبجکت‌ها هم علیه این ایده‌ی اسکیزوئید/ سرمایه دارانه از فاصله هستند. دستمال توالت جای «دوری» نمی‌رود بلکه در نهایت نشت می‌کند به آبی که شما آن را می‌نوشید. شما از این دستمال فاصله نگرفتید. دستمال «آنجا» نمی‌رود که از من «دور» شود. فاصله برساخته‌ای ایدئولوژیک و روان‌تنی است که ما را از نزدیکی چیزها حفظ کند. لکه ی نفتی در خلیج مکزیکو جای دور نرفته همین نزدیک شما بغل دست شماست. حقیقت آن است که چیزها توی صورت ما هستند و دنیا از آنچه در آینه می‌بینیم به ما نزدیک‌تر است.

بیشتر بخوانید: چه چیزی ویروس‌تر است: کرونا یا تمدن؟

تیموتی مورتن در کتاب هایپرآبجکت‌ها ، پایان دنیا

آینه‌ی فیلم ماتریکس بخشی از جسم می‌شود یا من بخشی از جسم آینه می‌شوم. ما خود را الصاق شده به واقعیتی زمینی می‌یابیم و نه در مداری دور ناظر آن. آنها سه جنبه از رفتار انسان در این دوران را توضیح می‌دهند.  دورویی، ضعف/ شکنندگی (همه‌ی ما به خاطر  شکاف بین پدیده و آبجکت( چیز)) و  کمیت لنگ انسانی در مواجه با شرایط تغیییرات اقلیمی و آنتروپوسین.

آنترپوسین  دوران زمین شناختی ست که با تغییرات ایجاد شده توسط بشر در سیاره ی زمین مشخص می‌شود، قدمت این تغییرات اگرچه بسیار زیاد است، اما می‌توان به دوران استخراج زغال سنگ در قرن 18 میلادی به عنوان یکی از نقطه های شروع این دوران اشاره کرد. این دوران از  سال 1945 با آزمایش های اتمی با سرعت بیشتری خود را آشکار نموده است.

در پرتو آنتروپوسین و هایپرآبجکت ها مفهوم دنیا به پایان معنای خود می رسد. نه به این معنی که  مثلا زمین منفجر شده، بلکه دیگر ایده ی ما از دنیا به آن شکل سابق معنایی ندارد و به همین سیاق طبیعت و دوتایی محیط انسانی و محیط طبیعی.  آیا هیچ امیدی برای سیاست‌های اکولوژیکی با این تفاسیر باقی نمی‌ماند؟مورتن در این کتاب به تشریح وضعیت بشری در این دوران و به دنبال گمانه زنی حول و حوش این سؤال است.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • سرد

    نویسنده: النا رهبری
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید