توده میآید که شما را بخورد
اعمالی در جهان هستند که فقط اگر بخشی از توده باشید، مجاز شمرده میشوند.
اگر بخواهیم واقعبینانه به مسئله نگاه کنیم، تصویری که از «توده»ی مردم در فرهنگ عامیانهی جامعه وجود دارد به هیچ عنوان مثبت نیست. بسیاری از ما با هر گرایش و اصولی که به آن پایبندیم (یا نیستیم) از جمع بسته شدن با این مجموعه گریزانیم. گاه این مقاومت تنها ریشه در نوع نگاه ما و تمایل ذاتی به تقدیس آنچه درست میپنداریم دارد. البته این نگرش منفی بر علل و منطقی استوار است. تودهی مردم اجتماعی با احساسات شدیداً برانگیخته شده، بینش تنزلیافته (اتفاقی است که تقریباً همزمان با عضویت در این مجموعه برای فردیت اشخاص رخ میدهد) و فاقد تسلط بر هویت فردی خود است. مورد اخیر را میتوان بدین شکل توضیح داد که آنها دائماً تحت تأثیر عمل دیگر اعضای جامعهی خود قرار دارند و بی آنکه خود بخواهند به سمت آن کشیده میشوند. بنابراین برخلاف آنچه ممکن است تصور کنیم اعمال هر یک از ما در گروه میتواند بالقوه فاقد اصالت لازم باشد. در یک جمعبندی ساده، آنچه با آن مواجهیم نوعی از عصبانیت یا جنونی است که در آن تودهی مردم کارهایی را انجام میدهند که بهطور معمول تمایلی به انجام آنها نداشتهاند.
در ادبیات مثالهای بسیاری برای نمایش اهمیت این انگاره وجود دارد: بهعنوان نمونه در نمایشنامهی «ژولیوس سزار» اثر شکسپیر پس از آنکه توطئهگران سزار را به قتل رساندند، «مارک آنتونی» با ایستادن بر بالای جسد سزار خطابهای احساسی را برای همگان ایراد میکند. این سخنرانی چنان تأثیری بر شنوندگان دارد که بلافاصله تصمیم میگیرند خیانتکاران را به قتل برسانند! در این بین، شاعری به نام «سینا» تنها به دلیل تشابه اسمی با یکی از توطئهگران کشته میشود. دقت کنید، در اینجا قصد دارم نکتهی مهمی را بیان کنم. مردم در این داستان درحالی یک انسان بیگناه را به قتل میرسانند که میدانند ممکن است تنها نام مشابهی داشته باشد و بالکل شخص دیگری باشد.
احتمالاً شما نیز تا همینجا متوجه شدهاید که موضوع مورد بررسی تا چه اندازه حائز اهمیت است. برای اولین بار (چیزی در حدود بیش از صد سال قبل) علوم اجتماعی مقولهی تودهی مردم را در جهت پیشبینی حالتهای خاص رفتاری مورد مطالعه قرار داد. در این توصیف علمی رفتار معمول تودهی مردم ذاتاً و بدون استثنا تند و خشن گزارش شده است. اما آیا این گزاره میتواند به همان اندازه که صریح و قطعی به نظر میرسد، نادرست باشد؟ احساسات شدید اغلب توأم با شادی در گروههای انسانی از کجا نشأت میگیرد؟
در نگاه علمی و خارج از مرزهای اجتماع مورد بحث این رفتارها بهدرستی به نوعی جنون تعبیر میشوند، اما شگفتزده میشوید اگر بدانید درون این فضا همهچیز سر جای خودش قرار دارد. چرا که بهطور کلی اکثریت دیوانگان به جنون خود معترف نیستند و از طرفی برخورداری از عقل سلیم هم امری نسبی است و در عمل معیار قطعی ندارد. معادل مناسب برای توجیه انگیزههای افراد درون این دسته در اصل «قدرتی» است که از وجود «هویتهای اشتراکی یا جمعی» ریشه میگیرد که مفهوم تودهی مردم آن را در بر دارد. یعنی هر اجتماعی این قدرت یا توانایی را دارد که انجام کارهایی از جانب مردم را که در حالت طبیعی قابل پذیرش نیستند، مجاز بداند. بدین ترتیب احساس شادی که مورد استقبال و موافقت عمومی قرار میگیرد ناشی از احساس قدرت و پیروزی یک ایدئولوژی مشترک است.
همانطور که پیشتر گفته شد، بررسی رفتار جمعیتها توسط دانشمندان اولین بار در اواخر قرن نوزدهم صورت گرفت؛ زیرا دقیقاً در آن زمان مفهوم تودهی مردم بهعنوان یک معضل اجتماعی مورد نقد واقع شد. بهویژه در فرانسه که با مسائل تازهای از قبیل شهرسازی، توسعه و ساخت کارخانهها و نارضایتی اکثریت مواجه بود. به عبارتی دیگر، تودهی مردم تهدیدی برای شکلگیری تمدن جدید به شمار میرفت. بنابراین «علم جمعیت» با هدف به دست آوردن شناخت بهتر و درنتیجه مقابله با این تهدید نوظهور ساخته و پرداخته شد. با نگاهی به این تاریخچهی اجمالی درمییابیم که تعبیر جنون در توصیف اعمال تودهی مردم بهعنوان یک حقیقت مسلم کاملاً بیطرفانه نیست؛ بلکه بالطبع منافعی در بر دارد مانند دستیابی به دلیلی قانعکننده برای کنترل و در شرایط اضطراری اعمال قدرت. بهعلاوه میتوان به موارد تجربی در طول تاریخ اشاره کرد که این مسئله را نقض میکنند؛ هرچند پژوهشگران با مطالعات گستردهتر در زمینهی الگوهای رفتاری در جوامع به وجود محدودیتها و انتخابهای قابل پیشبینی با توجه به هویتهای اشتراکی و ارزشهای جمعی پی بردهاند. پس عنصر تعیینکننده نوع رفتار تودهی مردم همان ارزش مشترکی است که میتواند خواه صلحآمیز و خواه ستیزهجویانه باشد. شایان ذکر است که جوامع خشونتآمیز متمایز نیز اهداف مختلفی را دنبال میکنند. فارغ از عنصر حمایت جمعی، تغییر جهان پیرامون که جهانی است بیگانه -از آن جهت که نیازها و هویت افراد را انکار کرده است- و تبدیل آن به جهان مورد تصور و مطلوب خودشان که مسلماً همراستا با همان هویت اشتراکی است، بهطور کلی نیروی محرکهی جنبشهای جمعی تودهی مردم در نظر گرفته میشود.