به سلامتی گروه مطالعاتی ؛ یک یادداشت کوتاه در اهمیت سریال کامیونیتی

1
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

هشدار: خواندن این نوشته یا معنی داشتن آن تا حد زیادی به دیدن سریال کامیونیتی وابسته است. البته مفاهیم کلی‌تری که در این نوشته به آن اشاره شده مثل انواع برهم‌کنش‌های انسانی فارغ از این سریال و جهانی است.

گروه‌های مطالعاتی جهان را نجات می‌دهند


در طول داستان سریال کامیونیتی گروه مطالعاتی گرین‌دیل یا همان The Study Group با دشمنان زیادی روبه‌رو می‌شود و بارها کالج گرین‌دیل را از نابودی کامل، قرض و قوله، دیکتاتوری کره‌ای و پیرس نجات می‌دهد.

بیشتر بخوانید: معرفی سریال کامیونیتی

ولی اگر این گروه هیچ‌وقت تشکیل نمی‌شد هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها نمی‌افتاد (احتمالاً سریال کامیونیتی هم وجود نداشت ولی این بخشش مهم نیست). بیایید یکی یکی گمانه‌زنی کنیم برای شخصیت‌های گروه مطالعاتی چه اتفاقی ممکن بود بیفتد.

کامیونیتی

جف احتمالاً هیچ‌وقت وجدان اخلاقی پیدا نمی‌کرد و هرچه بیشتر در خودشیفتگی و خودخواهی افراطی خودش غرق می‌شد. در نهایت به یک وکیل ابرشرکتی موفق تبدیل می‌شد ولی به خاطر جعل اسناد و تقلب در یک پرونده بسیار مهم تا آخر عمرش به زندان جرایم اقتصادی (یقه‌سفید) می‌افتاد.

جف

انی یک بار دیگر به دام اعتیاد می‌افتاد ولی این بار دیگر قادر نیست اضطراب اجتماعی حاصل از این موضوع را تحمل کند و مدت بیشتری از عمرش را در آسایشگاه ترک اعتیاد می‌گذراند و به طور کامل از اهداف آکادمیکش دور می‌ماند.

شاید چون مهم‌ترین کارکرد گروه مطالعاتی برای انی این بود که بتواند دوست‌هایی پیدا کند که رفتارهای افرادی و ایده‌آل‌طلبانه‌ی او را تعدیل کنند. بدون وجود این تأثیر مثبت انی دچار فروپاشی احساسی می‌شود.

انی

تروی و عابد هرگز همدیگر را نمی‌بینند. چقدر غم‌انگیز. در ضمن همانطور که می‌دانید تروی و عابد زوج مهمی در داستان هستند. اگر عابد روج سریال باشد، تروی بدون شک قلبش است. این را حتی خود دن هارمون سازنده‌ی سریال هم بارها در مصاحبه‌های مختلف عنوان می‌کند.

از همان اول نیروی ورزشکاری تروی و توانایی‌های گیکی عابد همدیگر را خنثی می‌کنند و به تعادل می‌رسانند. در نهایت می‌شود بگویید عابد آدم اجتماعی‌تری می‌شود و تروی هم آدم عمیق‌تری می‌شود و به خاطر رابطه طولانی‌مدتش با عابد مسئولیت اجتماعی بیشتری سرش می‌شود. اما وقتی هرگز همدیگر را نبینند؟ به سایه‌ای کلیشه‌ای از خودشان بدل می‌شوند که محکوم به شکست است.

کامیونیتی

شرلی احتمالاً مجدداً الکلی می‌شد و بچه‌هایش را از دست می‌داد. هرگز مجدداً ازدواج نمی‌کرد. شرلی این فرصت را داشت که به خاطر رابطه‌اش با بریتا و جف کمتر عصاغورت‌داده باشد و در ضمن از پیرس راز و رمز تجارت را یاد بگیرد. در ضمن بودن در کنار آدم‌هایی با باورهای مختلف باعث شد شرلی از حالت خشکه‌مذهبی دور شود و دل کل به نسخه‌ی روادارتری از خودش بدل شود.

شرلی

بریتا احتمالاً بعد از بارها ناامید شدن از هدف والایی که برایش تلاش می‌کند تبدیل به یک واقع‌گرای منفی‌نگر شود. راستش بزرگ‌ترین دشمن بریتا خودش است. این را در جای جای سریال می‌بینیم. اما در ضمن بودن در کنار گروه مطالاتی به بریتا کمک می‌کرد ضمن رویاپردازی در مورد تغییر مسیر جهان، یک پایش هم روی زمین سفت باشد و واقعیت‌های روزمره انسانی را هم ببیند.

کامیونیتی

تنها کسی که احتمالاً همچنان همان اتفاق‌ها برایش می‌افتاد پیرس بود. پیرس برای تغییر کردن زیادی پیر است. هرچند که بدون شک یکی از بهترین آدم‌بد‌های سریالی تاریخ است و از حق نگذریم پیرس موفق می‌شود جلوی پدرش در بیاید، بر خیلی از کلیشه‌های فکری‌اش غلبه کند و در کل آدم خیلی بهتری شود.

بیشتر بخوانید: آیا هواداری برای سلامتی مضر است؟

کالج کامیونیتی هم بعد از گذراندن ماجراهای مختلف ورشکست شده و شاید هم بر اثر نشت گاز منفجر می‌شد. در نبود گروه ابرقهرمانی چندملیتی کلوپ صبحانه‌ای‌اش خبری از سپر دفاعی ضدمدیر نبود و در نتیجه مدیر پلتون گرین‌دیل را به خاک سیاه می‌نشاند. تازه این جدای از تمامی آدم‌هاییست که در طول سریال با گروه روبه‌رو می‌شوند و زندگی‌شان برای همیشه عوض می‌شود.

به نظرم رابطه‌ی گروه مطالعاتی گرین‌دیل باعث می‌شود در نهایت هر یک از این شخصیت‌ها با وجود ایستایی ظاهری خیلی آهسته تبدیل به آدم‌های بهتری شوند. شاید شخصیت‌های فصل اول تا فصل چهارم خیلی تفاوت شماتیک و رفتاری خاصی با هم نداشته باشند. ولی جف مهربان‌تر شده، بریتا واقع‌گراتر است و کمتر به مردم گیر می‌دهد، انی کمتر استرس دارد، شرلی کمتر ملت را قضاوت می‌کند، عابد روی واقعیت تسلط بیشتری دارد، تروی بالغ‌تر شده و پیرس… پیرس همان پیرس همیشگی است.

سریال بدون این که متوجه شویم شخصیت‌های داستان را از شخصیت‌هایی سایکوتیک و آزاردهنده به شخصیت‌هایی تبدیل می‌کند که همچنان به تنهایی آزاردهنده هستند ولی از جمع نیروهایشان برهم‌کنش‌هایی مثبت و سازنده ایجاد می‌شود. همدیگر را خنثی می‌کنند و به همدیگر قوت می‌دهند. اتفاقی که به تنهایی هیچ‌کدام از پسش بر نمی‌آیند و شاید اگر دو یا سه نفر بودند لزوماً این دینامیک درون گروهی برایشان رخ نمی‌داد.

گروه مطالعاتی


لااقل شش دوست واقعی داشته باشید


ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که مردم کمتر و کمتر به هم اعتماد دارند. این ماجرا را می‌توانید در نقشه اطلاعاتی Our world in Data ببینید. در حالی که برای بیشتر کشورها آمار اعتماد مردم به هم، اعتماد به مردم به نهادهای غیر دولتی و دولتی و اعتماد مردم به سیستم‌های اقتصادی به صورت سینوسی است، در ضمن به طور کلی میزان اعتماد ما رو به کاهش است.

ولی در ضمن سوء‌تفاهم‌های ارتباطی که در زندگی روزمره همه‌ی ما اتفاق می‌افتند بیشتر شده‌اند و این موضوع باعث می‌شود روز به روز اعتماد ما به همدیگر کمتر شود و در حباب آدم‌های هم‌فکر خودمان بیشتر فرو برویم و در جایگاه امن فندم‌های خودمان بخزیم.

چیزی که باعث می‌شود هفت عضو سریال کامیونیتی با وجود کمدی اشتباهات، تفاوت شایان توجهی که از نظر پس‌زمینه‌ی اعتقادی با هم دارند و اهداف و پیش‌فرض‌های متفاوتشان با هم بمانند و دنیا را بارها نجات دهند تکرار و ممارست در رابطه برقرار کردن است.

شاید مهم‌ترین دلیلش این است که آن‌ها به خاطر نفع مشترکی که از مطالعه اسپانیایی می‌برند ساعت‌ها در یک اتاق مطالعاتی دور هم جمع شوند و تکه‌های جنسی بی‌نمک پیرس و قضاوت‌های شرلی و سخنرانی‌های بیداری‌طلبانه‌ی بریتا را گوش بدهند. ولی در نهایت این کنار هم بودن و تکرار برهم‌کنش است که باعث می‌شود موفق شوند.

بیشتر بخوانید: ما گروهی کار می‌کنیم: ده گروه ماندگار در جهان رسانه

مطالعات در مورد شکل‌گیری اعتماد در جوامع نشان می‌دهد که بین ۵ تا ۹ درصد سوءتفاهم در ارتباط انسانی کاملاً طبیعی و قابل چشم‌پوشی است و خیلی از انسان‌ها حاضرند تا این میزان سوءتفاهم را تحمل کنند و این یعنی خیلی مهم است که مقهور یکی دو برهم‌کنش ناراحت‌کننده نشویم. خیلی وقت‌ها چیزی که ناراحت‌کننده تلقی می‌کنیم صرفاً سوء‌تفاهم است یا به خاطر ناآزموده بودن ما در برهم‌کنش‌های یک‌به‌یک و رو در روست.

برهم‌کنش رو در رو به خصوص برای پریمات‌ها یکی از مهم‌ترین روش‌های ایجاد اعتماد و دوستی است و باعث می‌شود هم‌دلی بیشتری با مخاطب خودمان داشته باشیم. برخلاف برهم‌کنش‌های آنلاین که معمولاً رک‌تر هستند و با قضاوت‌های یک‌طرفه و گاه تند همراه هستند، رو در رویی به ما این فرصت را می‌دهد که با خواندن لحن و حرکات چهره مخاطبمان کمتر دچار سوءتفاهم شویم و با درد و ناراحتی یا خوشحالی یا شوخی آن‌ها همدلی بیشتری داشته باشیم.

مطالعات همچنین نشان داده که به خصوص در دهه‌ی اخیر یک نفر از هر پنج نفر متولد دهه ۲۰۰۰ می‌گویند دوستان واقعی کمتری دارند یا دوست واقعی ندارند(اینجا). در صورتی که داشتن دوست باعث می‌شود در محیطی امن و فارغ از قضاوت وقت داشته باشیم تمرین معاشرت و همدلی بکنیم و روابط برنده برنده را تجربه کنیم. برای همین پیشنهاد می‌کنم دوست‌های واقعی بیشتری داشته باشید و به برهم‌کنش‌های آنلاین بسنده نکنید. به نظر می‌رسد آینده بشر به این موضوع وابسته باشد. دوست‌هایی که یاد می‌گیرند با وجود تفاوت‌ها با هم کنار بیایند و برای بهتر شدن و برنگشتن به عادت‌های مخرب قبلی با هم بازی‌های برنده برنده انجام می‌دهند.

اما همانطور که بالاتر هم خاطر نشان شد داشتن تنها یکی دو تا دوست کافی نیست و این جمع‌های دوستی پنج شش نفره است که به ما کمک می‌کند رفتارهای آزاردهنده‌ی خودمان را به تدریج تعدیل کنیم و برای ماندن در گروه آدم بهتری باشیم و آدم بهتری بمانیم. البته حفظ سلامت گروه هم مهم است. مثلاً همیشه باید حواسمان باشد با آدم‌های مسموم یا قلدر چطور رفتار می‌کنیم. چطور رفتارهای خیلی منفی مثل قضاوت غیر منصفانه و تحقیر و قلدری را نپذیریم و در برابر آن سکوت نکنیم. منتها همیشه به افراد خاطی فرصت بدهیم در ترمیم اشتباهات خودشان بکوشند. این اتفاقیست که در گروه مطالعاتی سریال کامیونیتی بارها رخ می‌دهد و با پشت سر گذراندن هر بحران گروه به هم نزدیک‌تر می‌شوند و درک عمیق‌تری نسبت به هم پیدا می‌کنند.


برای مطالعه بیشتر:

برای درک ساده از اهمیت اعتماد و دوستی این را بازی کنید.

در مورد این که چرا دوستان کمتری داریم و چرا این موضوع خوب نیست. 

تکامل همکاری در گونه‌ بشر

در مورد پیچیدگی موضوع اعتماد و همکاری در گونه بشر

برای مطالعه بیشتر در مورد تئوری‌های تکامل فرهنگی بشر و راز موفقیت ما به عنوان یک گونه

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. هادی قربانی

    این سریال خیلی خوبههههههه

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید