جورج لوکاس طرحش برای اپیزودهای ۷ تا ۹ را آشکار می‌کند

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

و همانطور که حدس زدید طرحش فاجعه است.

طرفداران استاروارز و جورج لوکاس کم نیستند و باور کنید یا نه من هم یکی از آن طرفدارانم. در بین طرفداران استاروارز اختلاف زیاد است. خیلی‌ها معتقدند که بجز اپیزود ۴ تا ۶ هیچ‌کدام از استاروارزها واقعاً خوب نیستند. به خصوص اپیزودهای ۱تا ۳ که فاجعه‌ی زیست‌محیطی هستند. خیلی‌ها هم این سه اپیزود را از اپیزودهای اولیه بهتر می‌دانند و معتقدند زمان اپیزودهای ۴ تا ۶ گذشته و علمی‌تخیلی را جلوه‌های بصری‌اش است که متمایز می‌کند پس اپیزودهای اولی قادر به رقابت با پریکئول‌ها نیستند. ولی چیزی که تقریباً همه در موردش یک صدا شده‌اند این است که کاش اپیزودهای ۷ تا ۹ را هم لوکاس می‌ساخت چون این دو تا استاروارز آخری خیلی بدند. من اما آماده‌ام خبری بهتان بدهم که با شنیدنش به زانو در می‌آیید و به جان جی‌جی ‌آبرامز دعا می‌کنید. می‌پرسید چه؟ ایده‌هایی که لوکاس قرار بود برای فیلم‌های ۷ تا ۹ داشته باشد. بگذارید اینطوری بگویم که خوشحالم که دیزنی این فرنچایز را از لوکاس خرید و اجازه نداد اپیزود ۷ تا ۹ بر اساس ایده‌های شاهکار او پیش برود.

جنگ‌های زیادی در مورد خوب یا بد بودن اپیزود‌های ۱ تا ۳ وجود دارد. به خصوص در مورد ایده‌ی آشغال میدی‌کلورین‌ها و این که منشأ اصلی نیرو در جهان استاروارز این موجودات میکروسکوپی هستند و ما هم لابد احمقیم که نمی‌فهمیم که این‌ها همان میتوکندری هستند. حالا این که تعداد میتوکندری در یک نفر بیشتر باشد چه ربطی به قوی شدن نیرو در او دارد را بگذارید به حساب عشق اصطلاحات پرطمطراق بی‌سروته بودن لوکاس.

خلاصه این‌چیزی که جلوتر می‌آید ایده‌ی لوکاس برای ادامه‌ی استاروارز است که توی یکی از مصاحبه‌هایش با جیمز کامرون دارد برایش توضیح می‌دهد. اگر مشغول میل کردن عصرانه هستید پیشنهاد می‌کنم روزتان را مثل من خراب نکنید و ادامه‌ی این ماجرا را نخوانید. ولی اگر از متنفران دیزنی و عاشقان لوکاس هستید ادامه‌ی مطلب را بخوانید تا بدانید دیزنی چه خدمتی به خلق کرده.

بحث این دو فیلم‌ساز میلیونر می‌کشد به این که زمین دارد نابود می‌شود. لوکاس می‌گوید البته که زمین نابود می‌شود و دیگر برایش نجاتی محتمل نیست. ولی احتمالاً در مریخ حیات پیدا کنیم. بعد می‌گوید اصلاً احتمالاً در همه‌ی سیارات منظومه‌ی شمسی حیات پیدا می‌کنیم. بعد بحث حیات میکروسکوپی می‌شود و اینجاست که لوکاس آسش را رو می‌کند:

می‌گوید وقتی از ایده‌ی میدی‌کلورین‌ها در فیلم یک استفاده کردیم خیلی‌ها ناراحت شدند[که حق داشتند البته چون ایده‌ی احمقانه‌ای بود و همین‌قدر که کلاً لوکاس استودیوز را طی شورش‌های خشم‌گنانه به آتش نکشیدند ستاره‌های بختت را شکر کن] و در ادامه می‌گوید:

[The next three ‘Star Wars’ films] were going to get into a microbiotic world. But there’s this world of creatures that operate differently than we do. I call them the Whills. And the Whills are the ones who actually control the universe. They feed off the Force.

[سه فیلم بعدی استاروارز] قرار بوده در جهان میکروبیوتیک(ریززیستی) اتفاق بیفتد. یک جهانی که درش موجودات یک جور متفاوتی از ما معاش می‌کنند. خودم اسمشان را ویلز گذاشته بودم. ویلزها در واقع جهان رو هدایت می‌کنن. در ضمن از نیرو هم تغذیه می‌کنن.

حالا شما می‌گویید قسمت کریسمس استاروارز و ایواکس: نبرد اندور خیلی بد بوده؟ وقتی بچه بودم از شبکه‌ی دو فیلمی پخش شد به اسم سفر شگفت‌انگیز که گویا کتابش را آسیموف نوشته بوده که در نتیجه نیازی نیست در مورد شخصیت‌پردازی‌های ماست و پنیری‌اش چیزی برایتان بگویم. ولی فرض کنید همانطوری قرار بود لوک و لیا و هان را کوچک کنند و ببرند توی بدن یک جدای که با ویلزها مثلاً مبارزه کنند. سه قسمت تمام.

اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگویم که خوشحالم استاروارز به تله‌ی سازنده دچار نشد و از قضا به نظرم اپیزود ۸ یکی از اپیزودهای بهتر استاروارز در چند سال اخیر بود. اپیزودی که به شعار خودش عمل کرد و گذشته را دور ریخت و سعی کرد یک چیز جدید باشد.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • رزونانس

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • شومنامه‌ی تبر نقره‌ای

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی