فیلم: خانه‌ی ترس‌های دکتر وحشت Dr Terror’s House of Horrors

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد
کارگردان: فردی فرنسیس
تهیه‌کننده: مکس روزنبرگ
اکران: ۱۹۶۵
بازیگران: پیتر کوشینگ، کریستوفر لی، مکس آدریان
ژانر: وحشت

شاید در تاریخ سینما کم‌ترین دهه‌ای به اندازه دهه‌ی ۶۰ میلادی اثرگذار بوده باشد. بسیاری از ژانرها مانند وسترن در این دهه دچار تغییرات عظیم شدند، بسیاری از کارگردانان موثر در تاریخ سینما مانند فرانکلین جی. شفنر[۱] و جان کاساوتیس[۲] در این دهه به شهرت رسیدند، و بسیاری از کمپانی‌های کوچک در این دهه بود که توانستند قدرت خود را به نمایش بگذارند. یکی از این کمپانی‌های کوچک، آمیکوس[۳] بود. فیلم‌های آمیکوس در کنار فیلم‌های وحشت کمپانی همر[۴] و همچنین ساخته‌های کارگردانان آمریکایی مانند ویلیام کسل] و راجر کورمن[۶] توانستند ژانر وحشت را تسخیر کنند و بر روی بسیاری از کارگردانان جوان آن دوره و بسیاری از کارگردانانی که قرار بود در دهه‌های آینده به سینما وارد شوند تاثیر بگذارند.

خانه‌ی ترس‌های دکتر وحشت یکی از فیلم‌هایی است که آمیکوس در دهه‌ی ۶۰ میلادی بر روی پرده‌ی نقره‌ای برد، و در آن از بازیگران کهنه‌کار وحشت مانند کریستوفر لی[۷]، پیتر کیوشینگ[۸] و مکس آدریان[۹] در کنار بازیگران جوان‌تری مانند دونالد سوترلند[۱۰] و جرمی کمپ[۱۱] در کنار یکدیگر ظاهر شدند تا پنج داستان کوچک را در کنار یکدیگر روایت کنند. داستان فیلم، بسیار ساده است. پنج مسافر قطار با یک شخص مشکوک به نام دکتر شرک[۱۲] همسفر می‌شوند. دکتر شرک یک طالع‌بین است و در راه برای گذران وقت آینده‌ی هر یک از پنج مسافر را می‌خواند، و در تک تک آن‌ها شخص با یک موجود فرابشری روبه‌رو شده و همانطور که دکتر شرک در اول فیلم قول می‌دهد «وحشت‌های بسیاری را تجربه می‌کند».

ابتدا لازم است به این نکته اشاره شود که این داستان‌ها در یک سطح کیفی نیستند. داستان سوم، «وودو[۱۳]»، برای مثال بسیار ضعیف‌تر از دیگر داستان‌ها عمل می‌کنند و بیشتر سعی دارد یک بار کمدی اضافه داشته باشد. اما در حین تماشای داستان‌ها می‌توان دید که چطور آمیکوس توانسته در مقابل رقبای سنگینش موفق عمل کند. بیشتر از هر چیز می‌توان آمیکوس را با کمپانی همر مقایسه کرد، زیرا هر دو در بریتانیا فعالیت داشتند، هر دو بیشتر به ساخت فیلم‌های کم‌هزینه ژانری مشهور بودند و هر دو تقریباً از یک تیم کارگردانی و بازیگری استفاده می‌کردند (کارگردان خانه‌ی ترس‌های دکتر وحشت سه سال پس از این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های سری دراکولای همر یعنی دراکولا از درون قبر برخواسته[۱۴] را کارگردانی می‌کند). اگر همر بخاطر ساخت فضاهای گوتیک و تصاویر خارق‌العاده مشهور بود و آن‌چه که بیشتر از همه چیز بر روی مخاطب همر تاثیر می‌گذاشت خود قاب‌بندی و تصویر بود؛ آمیکوس بخاطر آوردن یک فضای خارق‌العاده در دنیای امروزی و داستان‌هایش مشهور بود. آن‌چه که روی مخاطب آمیکوس تاثیر می‌گذاشت، بیش از هر چیز خود داستان و روند داستان بود تا تصاویر و فضای ساخته شده درون فیلم.

داستانک‌های درون خانه‌ی ترس‌های دکتر وحشت معمولاً به سراغ یک بخش شناخته شده از سینمای وحشت (مانند گرگ‌نما[۱۵] یا خون‌آشام[۱۶]) می‌روند و سپس آن را در یک فضای امروزی دهه‌ی ۶۰ میلادی وارد کرده و شخصیت‌های خود را در مقابل این تهدید قدیمی قرار می‌دهند. ترسی که در فیلم‌های همر یا فیلم‌های یونیورسال[۱۷] ناشی از مقابله با ناشناخته‌ها بود، حال در در این فیلم دچار تغییر شده. شخصیت‌ها با آن‌چه که روبه‌رو هستند به طور کامل آشنا هستند، اما ترس از آن‌جایی ناشی می‌شود که حال این موجودات شناخته شده برخلاف عادت‌های قبلی خود مشغول به کار هستند و حتی در برخی از این داستانک‌ها، می‌توانند اشخاصی که به ظاهر قدرتمندتر هستند را تحت سلطه خود قرار داده و پایان ناخوشی را برای آن‌ها رقم بزنند. وحشت حاضر در این فیلم بیشتر از آن‌که از طریق فضای گوتیک و منحصربفرد (مانند فیلم‌های همر) یا از طریق خلق موقعیت‌های ناشناخته (مانند فیلم‌های راجر کورمن) به مخاطب منتقل شود، از طریق به چالش کشیدن دانشی که مخاطب فکر می‌کند پس از دیدن فیلم‌های وحشت دارد منتقل می‌شود.

در اینجا البته لازم است به یکی از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم اشاره شود: تیم بازیگری. بسیاری از جلوه‌های ویژه فیلم، با وجود آن‌که توسط کارگردان به خوبی نمایان شده و به بهترین نحو ایده‌ی پشت خود را به مخاطب نشان می‌دهند، از کمبود بودجه کافی رنج می‌برند و اگر قدرت تیم بازیگری نبود شاید در بسیاری از صحنه‌ها (به خصوص در داستان چهارم و داستان پنجم) مضحک ظاهر می‌شدند. اما با کمک واکنش بازیگرانی که به خوبی ترس را از این عروسک‌های به ظاهر بی‌خطر نمایش می‌دهند، می‌توان برای لحظاتی فراموش کرد که این موجودات چگونه نمایان شده‌اند و آنان را مانند واقعیت عینی دید. البته شاید لازم باشد که بیش از هرکسی از پیتر کیوشینگ و قدرت خارق‌العاده‌اش در کنترل صدا و چشمانش برای خلق شخصیت دکتر شرک (با توجه به پایان‌بندی فیلم) بعنوان قله‌ی بازیگری فیلم یاد شود.

اما آیا فیلم همچنان فضای وحشت خود را حفظ کرده؟ فیلم‌های کمپانی همر همچنان می‌توانند به مخاطب احساس ترس را القاء کنند (هرچند کم‌تر از دورانی که فیلم در آن اکران شده)، فیلم‌های راجر کورمن شاید ترس خود را از دست داده باشند اما یک داستان ملودرام بسیار خوب را نمایش می‌دهند که با قدرت کارگردانی خارق‌العاده کورمن ترکیب شده، در این میان آیا خانه‌ی ترس‌های دکتر وحشت می‌تواند جای خود را محکم کند؟ جواب قدری پیچیده‌ است. از یک طرف فیلم نمی‌تواند یک فضای وحشت درست را تصویر کند، اما از طرفی برخی از داستانک‌های به تصویر کشیده شده به تنهایی داستانک‌های خوب و حتی گاهاً نفس‌گیر هستند (علی‌الخصوص داستان اول و داستان چهارم که به خوبی می‌توانند مخاطب را میخکوب کنند). بنابراین در انتها باید گفت که فیلم‌های آمیکوس شاید به اندازه‌ی فیلم‌های همر یا فیلم‌های کورمن نتوانسته‌اند از زیر یوق دهه‌ی ۶۰ میلادی آزاد شوند، اما همچنان به اندازه‌ی کافی می‌توانند جذابیت داشته باشند تا مخاطب برای ۹۰ دقیقه از تماشای آن‌ها لذت ببرد، شاید حتی بعنوان یک هدیه از گذشته برای شب هالووین.


[1] Franklin J. Schaffner

[2] John Cassavetes

[3] Amicus Productions

[4] Hammer Horror Films

[5] William Castle

[6] Roger Corman

[7] Christopher Lee

[8] Peter Cushing

[9] Max Adrian

[10] Donald Sutherland

[11] Jeremy Kemp

[12] Doctor Schreck

[13] Voodoo

[14] Dracula Has Risen from the Grave (1968)

[15] Werewolf

[16] Vampire

[17] Universal Pictures

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • شومنامه‌ی تبر نقره‌ای

    نویسنده: بهزاد قدیمی