به مناسبت درگذشت جین ولف: جین ولف از زبان نیل گیمن
متاسفانه باخبر شدیم که جین ولف، یکی از تحسین‌شده‌ترین نویسنده‌های گمانه‌زن و به اعتقاد عده‌ای، یکی از بهترین نویسنده‌های آمریکایی، دیروز، در تاریخ ۱۴ آپریل ۲۰۱۹ درگذشت. متن کوتاهی که می‌خوانید، روایت کوتاه نیل گیمن از اولین ملاقاتش با ولف و دوستی عمیق و پایدارشان با یکدیگر است. این متن در سال ۲۰۱۱ نوشته شد.
جین ولف را برای اولین بار در ۲۲ سالگی ملاقات کردم. آخرین جلد کتاب خورشید نو (The Book of the New Sun)، دژ جفاکار (The Citadel of the Autarch) به‌تازگی منتشر شده بود و من از دوران نوجوانی داستان‌هایش را می‌خواندم.
کتاب خورشید نو همان‌قدر که برایم جذاب و لذت‌بخش بود، در من احساس خطر ایجاد کرد. شیوه‌ی استفاده‌ی ولف از زبان، مقیاس وسیع داستان، استفاده از علمی‌تخیلی برای ایده‌پردازی و شخصیت‌پردازی و به چالش کشیدن ذهنم به شکلی بی‌سابقه، به بازی گرفتن حافظه و استفاده از راوی‌ای غیرقابل‌اطمینان که کاملاً قابل‌اطمینان بود – این موارد همه هیجان‌زده‌ام کردند (سال‌ها بعد، مایکل دیردا (Michael Dirda)، در واشنگتن‌پست آن را «بهترین رمان فانتزی آمریکایی» خطاب کرد؛ او کاملاً درست گفت).
من روزنامه‌نگاری جوان بودم. از جین ولف درخواست مصاحبه کردم و درخواستم پذیرفته شد. خودم هم نمی‌دانستم دقیقاً انتظار چه چیزی داشتم، ولی تصور من از نویسنده‌ی آن داستان‌های درخشان و خطرناک هرچه که بود، با مرد محترم و دوست‌داشتنی‌ای که ملاقات کردم مطابقت نداشت. او قبلاً در کارخانه‌ی تولید چیپس مهندسی می‌کرد و ویراستار مجله بود و من را یاد سرگرد بیلکو (Sergeant Bilko) می‌انداخت، منتها خوش‌قلب و خپل‌تر. ما با همدیگر دوست شدیم و به خاطر خلق‌وخوی متفاوت و فاصله‌ی سنی زیاد، این اتفاقی عجیب بود، ولی اکنون، پس از ۳۰ سال، همچنان دوست هم مانده‌ایم و من همچنان طرفدار او هستم.
من با قهرمانان زیادی ملاقات کرده‌ام و این روزها از ملاقات کردن چندتا قهرمانی که برایم مانده پرهیز می‌کنم، چون ساده‌ترین راه برای کشتن قهرمانان ملاقات کردنشان، یا از آن بدتر، شام خوردن با آن‌هاست. ولی جین ولف همچنان برایم یک قهرمان مانده است. او به‌تازگی ۸۰ سالش شده و از همسرش رزماری مراقبت می‌کند و هنوز هم سرگرم نوشتن داستان‌ای عمیق، پیچیده و هوشمندانه‌ای است که مرز بین ژانرها را در می‌نوردند. او قهرمان من است، چون همیشه راه‌های جدیدی برای نوشتن امتحان می‌کند و هنوز هم با من مهربان و صبور است، به‌اندازه‌ی روزهایی که جوانی بیش نبودم. او بهترین نویسنده‌ی زنده‌ی علمی‌تخیلی و فانتزی است و شاید حتی بین نویسندگان آمریکایی که در قید حیات هستند، او بهترین‌شان باشد. بیشتر مردم اسم او را نشنیده‌اند. جین عین خیالش نیست. او سرگرم نوشتن کتاب بعدی‌اش است.
پیشنهاد کتاب
-
خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی
-
دختری که صورتش را جا گذاشت
-
گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ
-
مجله سفید ۲: ارتش اشباح
آخرین دیدگاهها
نظر خود را بنویسید:
پیشنهاد کتاب
-
خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی
-
دختری که صورتش را جا گذاشت
-
گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ
-
مجله سفید ۲: ارتش اشباح
