رویداد زمینشناسی که به شکست ناپلئون انجامید
در سال ۱۸۱۵ فوران آتشفشانی در اندونزی تاریخ را دگرگون کرد. ژانر علمیتخیلی و کریسمس دیکنزی را به ارمغان آورد؛ تحقیقات تازه نشان میدهد که این آتشفشان در سقوط یکی از بزرگترین ژنرالهای تاریخ، یعنی ناپلئون بناپارت هم نقش داشته است.
در نابغه بودن ناپلئون شکی نیست؛ اما وقتی در ماه جون سال ۱۸۱۵ به سمت نبرد معروف واترلو لشکر میکشید، شرایط به نفعاش نبود. آماده نبودن لشکر فرانسه برای پوشش گلی ضخیم و بارندگی مداوم آن اقلیم عواملی بودند که به عقیدهی تاریخنگاران باعث شکست ناپلئون شدند. اما این شرایط اقلیمی به احتمال بسیار بالایی حاصل فوران فاجعهبار کوه تامبورا هستند. آتشفشانی که دقیقاً در آپریل ۱۸۱۵ فوران کرد.
این حادثه که یکی از قدرتمندترین فورانهای ثبتشده در تاریخ بود، جان ۱۰۰۰۰۰ نفر را گرفت. خاکسترهای حاصل از ستون فوران تا ۴۳ کیلومتر به داخل اتمسفر پرتاب شدند و منجر به پدیدهای به نام سال بدون زمستان شدند.
طبیعتاً دوران سختی پیش روی زمین بود؛ ذرات کوچک گردوخاک آتشفشانی- به خصوص سولفور دیاکسید- نور خورشید را متوقف میساخت و در نهایت منجر به سرمای زودگذر در نیمکرهی شمالی میشد؛ و به تبع این امر عدهی زیادی جان خود را در اثر سرما و گرسنگی از دست دادند.
در تابستان ۱۸۱۶ آبوهوای نامطبوع مری شلی جوان و دوستانش در شهر جنووا را مجبور به خانهنشینی کرد؛ بیکاری، آنها را به سمت داستاننویسی سوق داد و در نهایت پیشنویسهای اولین رمان علمیتخیلی، یعنی فرانکنشتاین، در همین زمان نوشته شد.
اما در رابطه با چارلز دیکنز؛ دیکنز که متولد سال ۱۸۱۲ بود دوران کودکیاش را دقیقاً در سایهی اتفاقات و اثرات تامبورا گذراند و در نهایت با بازسازی همان شرایط سخت در رمان سرود کریسمس شرایط مذکور را در حافظهی جمعی به ثبت رساند.
در زمان نبرد واترلو اما سولفور دیاکسید قابلیت رسیدن به اروپا را نداشته است؛ اگرچه به نقل از متیو گنگه، جغرافیدان ایمپریال کالج لندن، اثرات فوران با وجود گذشت ۲ ماه از حادثه همچنان در بلژیک محسوس بوده است.
طبق تحقیقات گنگه، ذرات باردار خاکستر آتشفشان میتواند تا ۵۰ کیلومتر جریان الکتریکی یونوسفر را خدشهدار کند؛ یعنی دقیقاً فاصله ای که ابرها در آن شکل میگیرند. به گفتهی وی هنگام فوران تامبورا خاکستر آتشفشانی باعث سرعت بخشیدن به آرایش ابری شده که در نهایت بارشهای پیاپی آن دوره را رقم زده است. گنگه میگوید: «در گذشته جغرافیدانان تصور میکردند که به دلیل شدت زیاد افزایش ارتفاع این حجوم آتشفشانی، خاکسترها در زیر اتمسفر متوقف میشوند؛ تحقیقات من اما نشان میدهد که این خاکسترها به وسیلهی نیروهای الکتریکی میتواند به لایههای بالایی اتمسفر برسد.»
گنگه در ادامه توضیح داد: تودههای آتشفشانی و خاکستر هر دو بار الکتریکی منفی دارند بنابراین با دفعکردن همدیگر موجب بالاتر رفتن یکدیگر در اتمسفر میشوند؛ درست مانند آهنرباهایی که همدیگر را در قطبهای همنام دفع میکنند. همین مقدار کم خاکستر برای تغییرات عمده و ناگهانی آبوهوای جهان کافیست.
اطلاعات راجع به تامبورا اگرچه اندک بود اما گنگه با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از دیگر آتشفشانها موفق به اثبات نظراتش شد.
دقیقاً بعد از فوران کوه کراکاتوا در آگوست سال ۱۸۸۳ دمای جهان کاهش یافت؛ مورد فوق به علت کم شدن بارشها که تنها به خاطر سرد شدن لایههای بالاتر بود به راحتی قابل استنتاج است. بلافاصله بعد از فوران این کوه، تعداد ابرهای شبتاب افزایش یافت؛ ابرهایی که شکلگیریشان به طور کامل در یونوسفر انجام میشود. مشابه موارد، در اسناد ثبتشده از فوران کوه پیناتوبو در فلیپین نیز مشاهده شده است.
کراکاتوا و پیناتوبو هردو در مقیاس شدت فوران آتشفشان نمرهی ۶ داشتند؛ در حالی که تامبورا با مقیاس ۷ بزرگترین مورد ثبت شدهی اخیر بوده است.
اگرچه فعالیتهای آتشفشانی در مقیاس جهانی در دههی اخیر زیاد به نظر میآید اما پیناتوبو آخرین مقیاس ۶ ثبت شده است. جالب است بدانید فوران وسیوویوس در ایتالیا و ایلافیالایونکول در ایسلند که پروازهای بیشماری را در سال ۲۰۱۰ لغو کرد، به ترتیب نمرهی ۵ و ۴ داشتند.
تحقیقات گنگه در رابطه با درک تاریخ، کمک بسیاری به ما کرده است؛ ویکتور هوگو در بینوایان در باب نبرد واترو این چنین مینویسد:
آسمان ابری خارج از توقع در آن فصل، باعث پایان دادن به فروپاشی جهان شد.
و این چنین آتشفشانی در آن سر دنیا سرنوشت نبردی در نیمهی دیگر را رقم زد.