والاس، گرومیت و روباتها: علمیتخیلی یا نه؟
معیار ما برای اینکه فیلمی را به عنوان اثر علمی تخیلی بشناسیم چیست؟
یک مخترع و دستیارش موشکی خانگی برای سفر به ماه میسازند. موشک پرواز میکند و طبق برنامه به مقصد میرسد اما ماه خالی از موجودات هوشمند نیست. این فیلم علمی تخیلی از روی تصورات کودکی ایلان ماسک ساخته نشده است. «یک گردش عالی» اولین قسمت از 5 فیلم اصلی مجموعه والاس و گرومیت است.
معیار ما برای اینکه فیلمی را به عنوان اثر علمی تخیلی بشناسیم چیست؟ اگر سفر فضایی، روباتهای هوشمند، اسکلت مکانیکی و دستگاه کنترل فکر به عنوان موضوع اصلی و داستان محوری یک فیلم استفاده شده باشد و شخصیتهای اصلی هم درگیر اختراع و هدایت دائمی این دستگاهها باشند، میتوان آن فیلم را علمی تخیلی دانست. پس چرا والاس و گرومیت در سایتهای معتبر سینمایی یا سایتهای مرجع اینترنت به عنوان فیلم علمی تخیلی معرفی نشده است؟
به خاطر اینکه استاپ موشن خمیری است.
اگر این فیلم به صورت رئال یا حتی انیمه ساخته شده بود تا به حال در فهرست فیلمهای ماندگار سای فای قرار داشت اما اینجا دو نظریه همافزایی کردهاند و فیلم را به گروه سرگرمیهای خندهدار عقب رانده است. نظریه «علمی تخیلی مخصوص پسرهای نوجوان است» و نظریه «پویانماییهای عروسکی برای برنامه کودک درست میشوند»
«رجینالد برتنور» نویسنده کتاب «آینده در جنگ: نیزه مریخ» در تعریف ژانر علمی تخیلی میگوید: « علمی تخیلی داستانی بر مبنای گمانه زنی منطقی درباره تجربه انسان از علم و فناوری حاصل از آن است». *
ساخت دستگاههایی که قرار است به زندگی روزانه انسان کمک کنند اما به دلیل نقص یا پیچیدگی، خودشان باعث دردسر بیشتر میشوند و مدتی بعد انسان مجبور میشود با همین دستگاهها بجنگد؛ یک نمونه خوب «تجربه انسان از علم و فناوری» است.
(اسپویل: ادامه این نوشته، داستان فیلمهای والاس و گرومیت را لو میدهد)
در فیلم اول والاس که تصور میکند ماه از پنیر ساخته شده است یک موشک برای سفر به آن میسازد. موشک با بریدن و میخ زدن چوب و آهن در زیرزمین آماده میشود و با استفاده از مواد منفجره شبیه فشفشههای آتشبازی پرواز میکند. وقتی والاس و گرومیت در ماه فرود میآیند یک روبات هوشمند به شکل دستگاه اجاق گاز آنها را میبیند. روبات نقش نگهبان و سرایدار ماه را دارد و سعی میکند مانع آسیب زدن غریبهها شود اما دائم به خواب میرود.
در ویکی پدیا، ژانر این فیلم مشخص نشده و فقط نوشته شده که استاپ موشن است. در آی ام دی بی نوشته شده که انیمیشن، کوتاه و ماجراجویی است. در راتن تومیتو نوشته شده انیمیشن، کمدی، کودک و خانواده. سایتهای لترباکس و متاکریتیک ژانر مشخص نکردهاند. در سایتهای دیگر مانند www.bfi.org.uk نوشته شده که این فیلم برداشتی از سفر به ماه ژرژ میلیس است اما باز هم در شرح آن نیامده که با یک فیلم علمی تخیلی روبهرو هستیم. در هیچ کدام از این سایتهای نمیتوان با دنبال کردن گروه علمی تخیلی به این فیلم رسید.
فیلم دوم یعنی «شلوار اشتباهی» درباره یک ماشین پوشیدنی است. دستگاهی که مثل یک شلوار از کمر به پایین شخص بسته میشود و رفت و آمد و پس از آن. دستگاه به تدریج بر فردی که از آن استفاده میکند مسلط میشود و برنامه زندگی او را کنترل میکند در این فیلم یک پرنده کوچک با استفاده از دستگاههای حرفهای دست به سرقت از موزه میزند.
فیلم سوم «اصلاح کامل» تا میانه داستان به نظر بدون هیچ نکته علمی تخیلی میآید اما اختراعاتی مانند دستگاه «پشم چینی – نخریسی – بافندگی» دائما پیچیدهتر میشوند و در انتهای فیلم متوجه میشویم یکی از حیوانات در واقع روباتی است که ظاهر موجود زنده را دارد. این دو فیلم هم نه در ویکی پدیا، نه در آی ام دی بی و نه در راتن تومیتو، علمی-تخیلی نیستند.
در دو فیلم بعدی «ماجرای نان و مرگ» و «نفرین خرگوش نما» هم عناصر علمی تخیلی دیده میشوند. این فیلمها ارجاعاتی به سایر آثار سینمایی دارند. مثلا سگ ماده فیلم ماجرای نان و مرگ، لیفتراک زردرنگی را در یک صحنه اکشن هدایت میکند که یادآور فیلم یکی از فیلمهای «بیگانه» است. در نفرین خرگوشنما مهمترین عنصر علمی تخیلی دستگاه تغییر فکر است که والاس از آن برای شستشوی مغز خرگوشها استفاده میکند. دستگاه با استفاده از الکتریسیته و تبدیل امواجی که از تابش نور ماه دریافت میکند «نفرت از هویج» را به خرگوشها القا میکند. اختلال کارکرد آن بر روی جسم انسان و خرگوش تاثیر میگذارد و ماجراهایی را میسازد که فیلم را در گروه «سینمای وحشت» هم قرار میدهد. همه اینها عوارض کار با دستگاههایی است که با دانش عجیب والاس و گرومیت بدون استفاده از رایانه یا هر سامانه دیجیتالی دیگری ساخته میشوند. همه چیز با اهرم و کلید راه میافتد و زمانی که باید درست کار کند، خراب میشود. ویکی پدیا در دستهبندی این فیلم عبارت فراطبیعی و راتن تومیتو کلمه هیجان انگیز را اضافه کردهاند اما توجهی به جنبه علمی (یا شبه علمی) داستان فیلم نشده است. اگر نام این فیلمها را همراه با کلمات science fiction در گوگل جستجو کنید نتیجه خاصی به دست نمیآید.
مجموعه والاس و گرومیت و فیلمهای کوتاه دیگری که با این شخصیتها یا در این فضا ساخته شدهاند، تنها در زمینه تشویق کودکان به علم مورد توجه قرار گرفتهاند و در موزههای علمی از آنها نام برده شده تا نمادی از مخترعان ماجراجو باشند. حتی در سایت منسوب به فیلم ** هم اثری از عبارتsci fi نیست.
اگر دیدگاه سخت و محدود را در نظر بگیریم و کمتر از «بین ستارهای» را واجد عنوان علمی تخیلی ندانیم، باید تعداد زیادی از آثار سینمایی را از این فهرست خارج کنیم چون همگی مضامین دیگری مانند کمدی، اکشن، هیجانانگیز و مانند آن را هم به داستان خود اضافه کردهاند. در سمت مقابل؛ نمیتوانیم هر فیلمی که موجود فضایی یا آدم آهنی داشت را بدون توجه به درون مایه و محتوای داستان؛ علمی – تخیلی بدانیم اما در هر دو حالت «تکنیک ساخت» فیلم نوع ژانر را عوض نمیکند.
در فیلمهای رایج هالیوود، تصویر یک روبات فولادی که مخزن دستگاه پشم ریسی را پاره میکند و بیرون میآید یا دستگاهی که افکار درون مغز انسان را مانند حلقههای نورانی استخراج میکند تا به موجود زنده دیگری انتقال دهد، باعث میشود که کلمه علمی تخیلی در مقابل آن قرار گیرد. فیلمهای والاس و گرومیت به دلیل اینکه با خمیر ساخته شدهاند و دهان وسیع و دندانهای بزرگشان هر کسی را به خنده میاندازد، به جز کمدی کودکانه در ژانر دیگری شناخته نشدند. سازندگان آنها هم این ادعا را ندارند. وقتی سازندگان فیلم و منتقدان جهانی به علمی تخیلی بودن آن عقیده نداشته باشند، ما میتوانیم آن فیلم را علمی تخیلی بدانیم؟
* منبع: کتاب «پژوهشی در ادبیات و اندیشه علمی تخیلی» جلد دوم – محمد قصاع
** https://www.wallaceandgromit.com
-
تفکیک بین ژانر ، مخاطب و قالب خیلی مهمه برادر :
استاپ موشن و انیمیشن و رئال و الخ جزو قالبند !
کودک و خانواده و preschool و تینیجر و الخ جزو مخاطب !
علمی تخیلی و تریلر و کمدی و تراژدی و الخ جزو ژانرند!
آن سایت مثلا مرجع منتقدین که انیمیشن و کودک و کمدی رو پشت سرهم مینویسه باید بهش گفت
احسنت!!!!!!!