فیلم: ترانه‌ی باستر اسکراگز The Ballad of Buster Scruggs

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد
کارگردان: برادران کوئن
سال تولید: ۲۰۱۸
ژانر: وسترن، کمدی، درام
بازیگران: Tyne Daly - James Franco - Brendan Gleeson - Zoe Kazan - Liam Neeson - Tim Blake Nelson -Tom Waits

شاید کم‌تر ژانری مانند ژانر وسترن از اولین روزهای تاریخ سینما با آن همراه بوده باشد، در بین راه استایل‌ها و بینش کارگردان و داستان‌گویان مختلفی را جمع کرده باشد و همچنین به خالق اثر اجازه بدهد که به راحتی شمایل و سیستم داستان‌گویی آن را برای خلق یک دنیای جدید استفاده کند. شاید یکی از دلایل قدرت وسترن در همین نکته نهفته است که هر کسی با هر بینش یا دیدگاه مشخصی می‌تواند به آن ورود کند و داستان‌هایی که دوست دارد را در آن روایت کند، در عین‌ حال بتواند از شمایل ژانر و حافظه‌‌ی اجتماعی مخاطبان نیز کمک بگیرد تا دنیایش را باورپذیرتر جلوه بدهد. بنابراین قابل درک است که چرا اکثر فیلمسازانی که یک استایل شخصی برای خودشان خلق کرده‌اند، حتی یک‌بار، به سمت ژانر وسترن می‌آیند؛ و برادران کوئن[2] نیز از این قاعده مستثنی نبودند. با وجود آن‌که تیم جوئل و ایتان کوئن در سال 2010 با فیلم «شهامت واقعی[3]» قدرت خود را در خلق یک دنیای وسترن نمایش داده بودند، اما در هیچ‌کجا نمی‌توان علاقه‌ی شدید آن‌ها به وسترن و قابلیت‌های آن را به اندازه ترانه‌ی باستر اسکراگز[1] دید.

فیلم شامل شش داستانک است که هرکدام از آن‌ها بخشی از دنیای غرب وحشی را به تصویر می‌‌کشند و تنها رابط بین این داستانک‌ها ژانری است که آن‌ها را به یکدیگر متصل کرده است چون شخصیت‌ها حتی با یکدیگر دیدار هم نمی‌کنند. داستانک‌ها هرکدام تم مخصوص به خودشان را دارند و هرکدام لحن مخصوص به خود را معرفی می‌کنند، برای مثال دو داستانک اول درباره‌ی قهرمان جذاب و قهرمان بدشانس است و با یک دید طنز به وضعیت آنان نگاه می‌کند؛ در حالیکه داستان سوم درباره‌ی سرگرم‌کنندگان در غرب وحشی است و فضایی بسیار تاریک‌تر و جدی‌تر دارد. در اکثر فیلم‌ها این تغییر لحن می‌تواند باعث ایجاد ناهماهنگی شود اما بخشی از نبوغ برادران کوئن در ساخت فیلم ایجاد یک محدوده‌ی گذر بسیار خوب بین این فضاها است که آن‌ها را جدا از یکدیگر یا ناهماهنگ نشان نمی‌دهد، در حالیکه داستانک‌ها کاملاً از یکدیگر جدا هستند و نیازی به خلق این فضاهای گذر نبود.

البته لازم به ذکر است که به دلیل ذات پست مدرن برادران کوئن و این فیلم، داستانک‌ها تا حد زیادی وابسته به تاریخ سینمای وسترن نیز هستند. بسیاری از شخصیت‌هایی که در فیلم نمایش داده می‌شوند ریشه در شخصیت‌ها و داستان‌های پیش از این خلق شده دارند. برای مثال شخصیت باستر اسکراگز[4] نمونه‌ای از تمام شخصیت‌های از خودراضی وسترن است که مهارت بالای تیراندازی و تلاششان برای خودنمایی باعث می‌شد که معمولاً به راحتی توجه ساکنین شهر را به خود جلب کنند؛ شخصیتی که پیش از این توسط فیلم‌هایی مانند «یک مشت دلار[5]» یا «نام من هیچکس است[6]» خلق شده‌اند و به دلیل استفاده‌ی زیاد در اکثر فیلم‌های وسترن پس از آن در ذهن مخاطب نقش بسته‌اند. این نکته هم نقطه‌ی قوت فیلم است و هم نقطه‌ی ضعف آن. با وجود آن‌که داستانک‌های خلق شده به تنهایی می‌توانند جذابیت داشته باشند و شخصیت‌های جذابی را معرفی کنند که مخاطب از تماشای آن لذت ببرد، اما برای رسیدن به بالاترین حد پتانسیل خود نیازمند دانش سینمایی وسترن هستند، بنابراین اگر مخاطبی با سینمای وسترن رابطه برقرار نکرده است بسیار بعید است که این فیلم باعث ایجاد یک رابطه‌ی خاص با این مخاطب شود یا او را به دیدن وسترن‌های بیشتر ترغیب کند.

اما از طرفی نکته‌ی مثبتی نیز هست چون اگر مخاطب از تماشای فیلم‌های وسترن لذت ببرد یا با تاریخچه‌ی آن آشنایی کوچکی داشته باشد به راحتی می‌تواند وارد فضای فیلم شده و با آن همراه شود. بنابراین داستانک‌های خلق شده را راحت‌تر هضم می‌کند و یک رابطه‌ی بهتر با شخصیت‌ها ایجاد می‌کند که در داستانک‌هایی مانند داستانک اول، سوم و چهارم می‌تواند یک تجربه‌ی بسیار بیادماندنی خلق کند و مخاطب را به تماشای دوباره فیلم و دیدن این داستانک‌ها ترغیب کند. این نکته در کنار فیلمبرداری عالی، موسیقی متن گوش‌نواز کارتر بورول، و یک تیم بازیگری عالی متشکل از تیم بلیک نلسون، تام ویتز، لیام نیسون، جیمز فرانکو و بسیاری دیگر که همگی در بهترین حالت خود ظاهر شده‌اند باعث می‌شود که تماشای فیلم تجربه‌ای عالی باشد.

البته فیلم بدون مشکل نیز نیست، و متاسفانه اکثر این مشکلات در یک داستانک جمع شده است. داستانک پنجم، که درباره یک کاروان در حال مسافرت است، بخش منفی فیلم را نمایش می‌دهد. در پنج داستانک دیگر فیلم، شخصیت‌ها به سرعت معرفی می‌شوند، رابطه‌ی بین آن‌ها به سرعت ایجاد می‌شود و سپس داستان به پیش می‌رود و معمولاً لازم نیست که بیش از این به گذشته‌ی شخصیت‌ها، عمق آن‌ها یا عمق رابطه‌ی آن‌ها اشاره شود، زیرا شخصیت‌ها به راحتی قابل باور و جذاب هستند؛ و با وجود آن‌که می‌توان آن‌ها را بررسی کرد و با تاریخچه‌ی سینمای وسترن تطبیق داد و به نتایج جذابی رسید، اما زمانی که فیلم به بهترین درجه‌ی باورپذیری و جذابیت رسیده این‌کار در مرحله‌ی دوم اهمیت قرار می‌گیرد. داستانک پنجم از این نظر دچار مشکل می‌شود که بخش اعظمی از نیمه‌ی اول آن برای خلق یک شخصیت و دادن عمق به آن اختصاص داده شده است و ریتم داستانک بسیار افت می‌کند، در حالیکه این شخصیت به دلیل موقعیت زمانی، موقعیت ژانری و همچنین اطلاعاتی که جلوتر داده می‌شود کاملاً قابل‌باور بوده و نیازی به اطلاعات اضافه برای این باورپذیری ندارد.

اما در انتها حتی داستانک پنجم هم در انتها به یک صحنه‌ی بسیار قدرتمند از نبرد بین هفت‌تیرکشی با مهارت خارق‌العاده و گروهی از سرخ‌پوستان ختم می‌شود که می‌تواند بخش زیادی از ریتم کندی که روایت برای رسیدن به این نقطه انتخاب کرده را بخشید. همچنین در کنار پنج داستانک دیگر که هرکدام به بهترین نحو سوژه‌ی موردنظر خود را مطرح می‌کنند و آن را نمایش می‌دهند باعث می‌شود که فیلم یک غافل‌گیری خارق‌العاده برای مخاطب باشد. بنابراین برای کسی که به ژانر وسترن علاقه دارد، یا دوست دارد شش داستان درباره غرب وحشی و افرادی که در آن حاضر بودند ببیند؛ فیلم می‌تواند یک تجربه‌ی عالی و بیادماندنی باشد. تجربه‌ای که شاید ژانر وسترن را دچار یک تحول عظیم نکند، اما بدون‌شک می‌تواند یک اثر خوب برای اشخاصی باشد که سال‌ها بعد به آن رجوع می‌کنند و یا اشخاصی که به دنبال وقت‌گذرانی در غرب وحشی و تماشای داستان‌های آن هستند. شاید در تماشای یک هفت‌تیرکش که به راحتی شخص مقابلش را خلع‌سلاح می‌کند یا فردی که پس از ساعت‌ها کار بدون مزد، ناگهان به معدنی از طلا می‌رسد یک همذات‌پنداری خاص نهفته باشد، اگر این‌طور نیست پس این همه ترانه برای چه سروده شده‌اند؟

[1] The Ballad of Buster Scruggs (2018) [2] The Coen Brothers (Joel and Ethan) [3] True Grit (2010)

[4] Buster Scruggs [5] A Fistful of Dollars (1964) [6] My Name Is Nobody (1973)

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • رزونانس

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید