کانال یوتوب: جاناتان پای Johnathan Pie

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد
سازنده و مجری: Tom Walker
ژانر: کمدی، سیاسی، هجو سیاسی

به نظرم یک حقیقتی پشت فیک نیوز گفتن‌های ترامپ وجود داشته باشد. البته که مشخصاً از توهم توطئه و دست‌های پشت پرده‌ی رسانه‌ای صحبت نمی‌کنم. حتی اینکه اکثر شبکه‌های بزرگ خبری و غول‌های رسانه‌ای، مملوک ابرکُورپوریشن‌های عظیم و غول‌آسایند که طبعاً دلشان نمی‌خواهد آرامش استبلیشمنت به هم بخورد نیز منظورم نیست. اجندای چپی یا راستی یا هرکوفتی که هرکدام از شبکه‌ها و روزنامه‌ها از جناحی در تلاشند به ملت اماله کنند هم حتی مقصود نیست. تمام این‌ها به جای خود، ولی اصل قضیه مدل اقتصادی ژورنالیسم این روزهاست که مشکل‌ساز شده. خبر بدل به کالا و حتی وجه رایج و آلت ستد شده. فکت معنایی ندارد چون هر جنس فروشی‌ای باید بزک شود و آراسته باشد و مشتری‌پسند. یکی دو نمونه‌ی وحشتناکش را در همین جنبش اخیر #MeToo به نظرم دیدیم. مثلاً داستان آقای «عزیز انصاری» که با یک خانمی قرار عاشقانه‌ی نه چندان خوشایندی داشته که البته مطلقاً خبری از سوءاستفاده‌ی جنسی در آن نبوده(حتی به روایت یک‌طرفه‌ی خانم مورد نظر) و همه چیز کاملاً با رضایت طرفین رخ داده. ولی باز هم عزیز انصاری رفت قاطی گروه هاروی واینستین و کوین اسپیسی. به نظرم تقصیر نه گردن انصاری است و نه گردن خانم مورد بحث که حتی حاضر نشد اسم خودش را فاش کند ولی با خیال راحت زندگی کاری یک نفر دیگر را نابود کرد. تقصیر کاملاً متوجه رسانه است. گردن همان سایت https://babe.net که خبرنگارش افتاده دنبال داستان MeTooی خودشان مبادا از رقبا کم بیاورد و رفته روابط شخصی آدم‌ها را شخم زده تا یکی را راضی کند و بکشاند پای میز مصاحبه و روایتی خصوصی که مطلقاً ربطی به رسانه‌ها ندارد را گزارش بدهد تا ارزششان در مارکت‌ سقوط نکند و چوب حراج خوب روی بدن فکت بنشیند. آن طرف قضیه هم قاعدتاً فرهنگ دورو و ریاکار هالیوودی را داشتیم که هر لحظه آماده است با منکوب کردن یکی از اعضای خود، به علو درجات ساختگی اخلاقی برسد و هیپوکراسی را به اسم دموکراسی و لیبرالیسم معنا کند.

در قاب دیگری، یوتیوب چنل کوچک و جمع و جوری داریم با حدود 300-400 هزار نفر سابسکرایبر که گوشه‌ای خاک می‌خورد به اسم «جاناتان پای» که کاراکتری ساختگی است و کمدین بریتانیایی، تام واکر، در آن نقش بازی می‌کند. فرمت به این شکل است که جاناتان پای قرار است یکی از همان خبرنگارهای اتوکشیده‌ی شسته‌رفته‌ی تلویزیونی باشد که اساساً فرقی با فروشنده‌ی املاک ندارد و با همان لبخند ساختگی و جدیت تصنعی و شور تقلبی و تأکیدهای الکی، کالای خبری را مطابق مدل حساب پس‌داده‌ی اقتصادی‌اش به مخاطب عرضه می‌کند. ولی تقریباً در تمام ویدیوها، یک جای کار، کاراکتر مأمور فروش خبر می‌شکند و آدم واقعی پشت نقاب با انفجاری از مونولوگ و لفاظی بیرون می‌زند و با صداقتی که این روزها در رسانه‌ها وجودش را فراموش کرده‌ایم، نظری واقعی و معقول و منطقی و حساب‌نشده و مهندسی‌نشده را به سمت دوربین فریاد می‌کشد. پایان این یاوه‌سرایی معمولاً می‌رسد به عذرخواهی آقای پای از فیلمبردارش و بعد دوباره بازگشت به پوستین فروشنده و عرضه‌ی همیشگی محصول و مابقی ماجرا.

تماشای ویدیوهای یوتیوب چنل جاناتان پای مثل تجربه‌ی دیدن فرآیند ساخته شدن سوسیس و کالباس است. البته شخصاً ندیده‌ام کسی تولید سوسیس را دیده باشد و بعدش تا ابد تارک یکی از مهم‌ترین دستآوردهای بشری بعد از اینترنت و قرمه‌سبزی شده باشد. اینجا هم طبعاً بیننده‌ی ویدیوها از تماشای اخبار نمی‌بُرَد. ولی فارغ از محتویاتی که جاناتان پای با خشم و عصبانیت داد می‌زندشان، و فارغ از شنایش در خلاف جهت جریان رسانه‌ای، ذات تجربه است که کم‌نظیر است، طوری که به نظرم حتی در شبکه‌های خبری اینترنتی همان یوتیوب(مثل یانگ تورکس از چپ و بن شپیرو از راست) هم مشابهش دیده نمی‌شود. همان آقای جنک یوگر و بن شپیرو، باز هم فروشنده‌اند، فقط بازار کار خالی و آینده‌داری پیدا کرده‌اند و رنگ و لعاب کار را تغییر داده‌اند. فرمتی که جاناتان پای به آن رسیده ولی عملاً در استهزای ذات اقتصادی ژورنالیسم مدرن است. عامدانه به کالاانگاری اطلاعات می‌تازد و به شمایل متاگونه‌ای، فرم را از درون -به قول آقای مرزبان با فارسی سخت-جر می‌دهد و هسته‌ی عریانی را نمایانگر می‌سازد که نهایتاً هرچه باشد، یک هسته‌ی انسانیست. یک نظر شخصیست که شخصی بودنش با دشنام‌های عصبی «پای» رو می‌نمایاند و البته که خبری از فکت نیست. مدت‌هاست که فروشگاه ما فکت تمام کرده است.

برای تماشای ویدئوهایش اینجا را ببینید.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • رزونانس

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن