دیجِی سِت: Black Coffee
در رویای پِیل تبخیر ظهر، عرقکرده در لایتآرمورهای نایکی کرومی که با طلسمهای اخرایی سولکَچِرها نقاشی شده، من، درویید مونث: “آکوچی” – که تتوی صورتش، راکت نوکبَر ASHANTI – God forbids war – 64.0.6 زیر حصار کلاه هاکی قفلشده بر سرش، مثل بندپایی انگلزی در پیلهی تکنوفلز زنگبسته پناه گرفته – و کودک بازمانده از دهکدهی اسماگلرها – برهنه با صورتی که پشت ماسک جیوه پنهان شده و دگرهای جادویی بلادسیکر که به کمر میبندد – نیل را برای شکار هیولا/خدای شنی که دهکدههای بندری را یک به یک، بلعیده، دنبال میکنیم. میدانم که هیولای شنی Babatunde، رادارهای دوربرد دارد که با بلکریلهایی که بالای سر ما با بالهای مارشمالویی پرواز میکنند، سینکاند و میدانم که رودتریپ شکارمان، همهمان را به دهان مرگ میدهد. اما خیال تن آکوچی، بلکویدوی استخوانی بیصورت پوشیده از خالکوبیهای اِلدِر-راکتهای بستانی: ممنوعه، بوی سوختن پوست و قرنیهی ویلجرها در آفتاب ساحلی، منظرهی چیل رودخانه که سکوهای مسکونی و مقبرههای شفاف شناور، دپوی زبالههای هایتِک، آبشیرینکنهایی که با نورهای نئون تزیینی میدرخشند، توربینهای خانگی و بومیها که در کرانهی رود روییدهاند را آب میدهد، مرگخواهی سفر اوکالتمان را از یادم میبرد.
African Dream
God Forbids War
High-Tech African Road-Trip
Nile Dance
Black Coffee DJ Set – Boiler Room
Black Coffee، وان-هَندِد دیجی سین هاوس، پاپ و جز موزیک آفریقای جنوبیست که مود آفریقای هایتک را جنریت میکند. دست کم برای من گوش دادن به بلک کافی[1]، خاطرهی نینجاها در فشن آرمورهای فلز مات و ادونچر افروساموراییهای در جنگلها و معابد گمشده را یادآوری میکند.
چند وقت پیش از این، جگوار هانترِ لوسیوس شپرد را میخواندیم. داستان دربارهی شکارچی ماهر و صاحبسبکیست که قرار است برای ادای بدهیاش به مونوپولیست خرپول قصه، جگوار افسانهای را برایش شکار کند. از ادامهی داستان همینقدر میگویم که تماما در جنگلی آفریقایی میگذرد و فانتزی/لاو استوری سولفولیست که خواندنش حال عجیبی دارد. هنوز هم داستان شپرد را با موسیقی متن بلککافی میشنوم. سوییت، ماجراجویانه، پاپ، آفریقایانه هایتک و مشخصا مَسترفول.
ترکیب رایم ماکزیمال جنوبی، پاپوکالهای سوییت به زبان تِسونگا، زولو و انگلیسی آفریقایی، کیکها و بعضا گلیچهای هایتِک با ضربی نامعمول و دراپهای خارقالعادهی متعدد مودی آنکنی و چیل میسازند که توجه کامیونیتی موزیک الکترونیک از جمله میکسمَگ، بویلِر روم، سِرکِله و میامی–لِب[2] را سه سالیست به خودش جلب کرده.
[1] چقدر فارسی نوشتن اسم یارو، کول است.
[2] Mixmag، Boiler Room، Cercle و Miami Lab، همه یک جور “سفید” با توجه ویژه به موزیک نو هستند. یک جور اجتماع هاردکور سین موزیک زیرزمینی که حق اسپانسرشیپ ناچیزی که از کلابهای لوکال همه-جای-دنیایی میگیرند را خرج راه انداختن موزیک-ویکِندهای مجانی برای نردهای موزیک الکترونیک میکنند. لیبلهای کشف مَسترمایندهای آندر-رِیتِدِ الکتروبیتهای آنکنی که عمدتا کار دیجیها را در همه جای دنیا دنبال میکند؛ خوب و بد.