بالاخره بعد از ۸ سال ادونچر تایم به پایان میرسد و ما همه ناراحتیم
قسمت آخر سریال نه چندان کودکانهی کارتون نتورک دیروز پخش شد.
داستانهای پساآخرالزمانی همیشه یک رگهی پلیسی دارند که در آن تو به کشف و شهود در مورد لحظهی پایان و همهی اتفاقات پس از آن دست میزنی. سریالهای باهوشتر این کار را به صورت فلشبک و هیستوری انجام میدهند. مثلاً اگر یادتان باشد در واکینگ دد، سیزن اول به ترتیبی شروع میشود که از لحظهی بحرانی فاصله بگیریم. این که در آن مدت چه شده را میشود بعداً با قصهگویی هنرمندانه جبران کرد. میشود از ناآگاهی شخصیت اول جوری استفاده کرد که بدون این که مثل انیمهها وادار به اکسپوزیشنهای ده دقیقهای شویم، گذشته را از زیر خاک بیرون بکشیم.
ادونچر تایم سریالی پساحادثهای بود که در آن یک فاجعهی زیستمحیطی/جادویی باعث پایان جهان شده است و حالا ماجرا در مورد فین انسان و جیک سگ است که با هم در مالیخولیا/سایکودیلیای جهان اووو به ماجراجویی میپردازند و شخصیتهای همراهشان مثلاً شاه یخ و ملکه آدامس خرسی و مارسلین ملکهی خونآشامها و یک کامپیوتر کاوایی به اسم بیمو است و البته بانو رنگینشاخ (ترکیب ژنتیکی رنگینکمان و اسب تکشاخ پرنده که ویراستار نیست). داستان به ظاهر ساده است و آدم را یاد همهی سریالهای نسبتاً طنز میاندازد که از کارتون نتورک پخش شدند. کارتونهایی مثل سامورایی جک، پاورپاف گرلز، آزمایشگاه دکستر و خیلی سریالهای دیگری که بیسرانجام ماندند.
اما حالا که سریالهایی مثل گرویتی فالز و رگولار شو را داشتهایم، نیروی بالقوهی خلاقیت در داستان و روایت برای همهی ما مشخص شده. همهی ما دوست داریم بدانیم بعد از هشت سال بالاخره چه اتفاقی قرار است برای شخصیتهای داستان بیفتد.
اپیزود پایانی غولآسای ۴۰ دقیقهای ولی پایانباز ادونچر تایم به هیچ وجه طرفداران را ناامید نمیکند. بالاخره هشت سال است که این سریال با کشف قطره قطرهی جهان بینظیر و پراتفاق اووو دارد طرفداران را دنبال خودش میکشاند. فرمول اصلیاش هم برای کشف گذشتهی این جهان و حادثهی یحتمل غریبی که جهان را اینطور ناملموس و بیگانه کرده، این است که به جای تعریف کردن قصه، دیالوگهای توضیحی، اکسپوزیشن، به جای همهی اینها، داستان را به شما نشان میدهد. در ادونچرهای ده دقیقهای دنبال جیک و فین میروید و هر بار یک ذرهی ریز از پازل عظیم را کنار هم میگذارید و جنایت را در نهایت کشف میکنید. یا که بیخیال پلات عظیمتر پشت قضیه میشوید و صرفاً از اتفاقات غریب و شگرف داستان لذت میبرید. چون بینظیری ادونچر تایم هم دقیقاً در این بود که هرگز جذابیت داستانی را فدای قصه و پلات نکرد. تا پایان هم براین فلسفهی خود پایبند میماند. حالا شما میتوانید ده فصل این سریال را که قسمتهای ده دقیقهای کوتاه دارد دانلود کنید و در ده روز تماشایش کنید و در پایان باز تلخ و شیرین این سریال با بقیهی طرفدارانش شریک شوید. به خصوص اگر از بازیهای فانتزی ماجراجویی و نقشآفرینی مثل ویچر و امثالهم لذت میبرید.
جان دیماجیو، صداپیشهی جیک (که به خاطر صداپیشگی نقش بِندر در فیوچراما شهرت دارد) در مصاحبه با وایس گفت که چقدر موقع تمام شدن سریال گریه کرده. جورج تاکه که صدای ریکاردیو، قلب آیس کینگ را به عهده داشت گفت: «قلبم شکست!» کیث دیوید که در ریک و مورتی صدای رئیسجمهور آمریکا را در میآورد و در ادونچر تایم صدای پدر شاهدخت آتش را در میآورد گفت: «مثل پایان یک عصر مهم در تلویزیون است. ولی اگر قرار شد سریال ادامه پیدا کند، از هر نظر برای ادامه پایه هستم.»
اگر واقعاً دلتان برای ادونچر تایم تنگ میشود، یادتان باشد که به زودی بازی نقشآفرینی ادونچر تایم برای نینتندو سوییچ و سایر کنسولها، به بازار خواهد آمد.
آیا این پایان ماجراست؟ کسی نمیداند. شاید واقعاً دو سال دیگر ادامهای برای ادونچر تایم در کار باشد. پایان سریال که با وجود هیجانانگیز و لذتبخش بودنش، در نهایت جواب قطعیای نداشت و بیشتر شبیه پایانهای دیوید لینچ بود تا یک پایان واقعی و مشخص. حالا باید دید سازندهی سریال، پندلتون وارد، که یکی از معدود آدمهاییست که از پایان کار ناراحت نیستند، برای آینده چه نقشهای دارد. هر کاری که او بکند، مسلماً هواداران ادونچر تایم دنبالش میروند
-
جدیدش می خواد بیاد
-
آره. چهار قسمت ویژه. از اچبیاو.
-