صفحه‌ی مورد نظر پیدا نشد: تاریخچه‌ای از ارور 404

1
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

زهر این ارور را همه چشیده‌ایم. همگی با آن حس نا امیدی آشناییم. آن غم عظیم که وقتی آدرسی را در اینترنت جستجو می‌کنیم و اینترنت توی چشمان‌مان زل می‌زند و خیلی واضح می‌گوید که صفحه‌ی مورد نظر پیدا نشد. با این وجود، این نکته را هم باید به یاد داشته باشیم که اینترنت محصولی انسانی است و انسان هم جایز الخطا. در هر حال، اینترنت دستگاهی نیست که روغن‌کاری‌اش کنیم و انتظار داشته باشیم که درست کار کند. اینترنت بیشتر به نسخه‌ای از «باغ لذت دنیوی» می‌ماند (اشاره به اثر اثر هیرونیموس بوش، نقاش مشهور هلندی که در آن انسان‌ها در گروه‌های مختلف هر کدام در گوشه‌ای مشغول شهوترانی‌اند) که این بار تاروپود تابلو خطوط هایپرتکست‌هایند و انبوهی از لینک‌های خراب و فایل‌های تصویری خراب و اطلاعات ناقص در گوشه‌گوشه‌اش جمع شده‌اند.

صفحه‌ی ارور 404 مشهور یا همان «صفحه‌ی مورد نظر پیدا نشد» لقبی به جا کسب کرده است: آخرین صفحه‌ی اینترنت. شهرتش چنان زیاد است که سوژه‌ی ترول و میم و جوک‌های 9Gag شده و جایی هم بین تکیه کلام‌های مردم پیدا کرده است. البته ارور 404 راه زیادی طی کرده تا از جوکی که فقط نردها بهش می‌خندیدند تبدیل شود به طرحی که حتی روی تی‌شرت‌های مردم‌پسند هم چاپ می‌شود.

زهر این ارور را همه چشیده‌ایم. همگی با آن حس نا امیدی آشناییم. آن غم عظیم که وقتی آدرسی را در اینترنت جستجو می‌کنیم و اینترنت توی چشمان‌مان زل می‌زند و خیلی واضح می‌گوید که صفحه‌ی مورد نظر پیدا نشد. با این وجود، این نکته را هم باید به یاد داشته باشیم که اینترنت محصولی انسانی است و انسان هم جایز الخطا. در هر حال، اینترنت دستگاهی نیست که روغن‌کاری‌اش کنیم و انتظار داشته باشیم که درست کار کند. اینترنت بیشتر به نسخه‌ای از «باغ لذت دنیوی» می‌ماند (اشاره به اثر اثر هیرونیموس بوش، نقاش مشهور هلندی که در آن انسان‌ها در گروه‌های مختلف هر کدام در گوشه‌ای مشغول شهوترانی‌اند) که این بار تاروپود تابلو خطوط هایپرتکست‌هایند و انبوهی از لینک‌های خراب و فایل‌های تصویری خراب و اطلاعات ناقص در گوشه‌گوشه‌اش جمع شده‌اند.

هنوز چند سالی از عمر 404 نگذشته بود که شهرتش عالم‌‌گیر شد و در همان اوایل قرن بیست و یکم شایعات بالا گرفتند. مثلاً این قضیه که علت عدد کد، این است که اولین سرورهای جهان در سرن،  توی اتاق 404 بودند؛ یا مثلاً این که مخترع اینترنت، تیم برنرز لی، در اتاق شماره 404 کار می‌کرده است و معمولاً نمی‌شد پیدایش کرد. باحال به نظر می‌رسند، نه؟

رابرت کایلیو، همکار برنرز لی و از پیشتازان اختراع ابرمتن که منجر به اینترنت شد، اینطور فکر نمی‌کند. وقتی نظرش را راجع به ارور 404 پرسیدم، با بی‌اهمیتی خاصی گفت که چرتی و پرتی بیش نیست. سرسختانه می‌گفت که داستان‌هایی که دهان به دهان می‌چرخند، دروغ‌اند و بس.

نوشتن کد ارور ضروری است، اما اصلاً اهمیتی ندارد. کایلیو در ایمیلی نوشت: «وقتی برای سیستمی، کد جدیدی می‌نویسی، وقتت رو صرف پیام‌های طولانی نمی‌کنی؛ مخصوصاً وقتی کد، برای اروری باشه.» ضمن اینکه آن موقع، حافظه هم برای خودش معضلی حساب می‌شد. کایلیو در این مورد نوشت: «گیک‌های امروزی اصلاً نمی‌دونن که برنامه‌نویسی با فقط 64 کیلوبایت حافظه، چه دردسرهایی داره.»

راه حل این مشکل هم خیلی مشخص بود: نوشتن کدها با اعداد. ارورهای کاربرها در گروه 400 افتاد و بدون هیچ دلیل خاصی، 404 شد ارور «پیدا نشدن صفحه». کایلیو تأکید کرد: «404 هیچوقت نه به اتاقی مربوط بوده، نه هیچ جایی در سرن. این‌ها فقط افسانه‌ان.»

وقتی که از کایلیو پرسیدیم که نظری راجع به این که چرا ارور 404 آنقدر فکر مردم را مشغول کرده دارد یا نه، کایلیو جواب داد: «هیچ نظری ندارم و حتی اهمیتی هم نمی‌دم. این حجم از خلاقیتی که صرف 404 شده، کاملاً بیهوده است. این داستان‌سرایی احتمالاً به دلیل بی‌منطقی، انکار شواهد و ترجیح دادن تخیل به واقعیته که بین انسان‌ها کاملاً معمولیه. این ویژگی انسانی یه وقتی تقریباً بی‌آزار بود؛ مخصوصاً وقتی که یه نفر نمی‌تونست کار خاصی کنه و اطلاعات با سرعت کمی پخش می‌شد. امروزه، به دلیل وجود اینترنت، این آدما قدرتی کسب کردن که خطرناک محسوب می‌شه.» به عنوان مثال، کایلیو از انتخاب دونالد ترامپ، زوال اتحادیه‌ی اروپا و پاسخ خونسردانه و سیاسی به استفاده‌‌ی خشونت‌آمیز از اسلحه نام برد. شاید هم این جذبه فقط می‌تواند گویای قدردانی بشریت از اختراع اینترنت باشد و بشریت هم، مخصوصاً در اینترنت، شهره به بی‌حوصله‌گی است.

نهایتاً این که 404 جای خودش را در اینترنت محکم کرده و حتی شکل‌های مختلفی به خودش گرفته. وبسایت کمپین خانم هیلاری کلینتون، به جای هشدار 404 عادی، عکسی از خانم کلینتون را در حال استفاده از کارت مترو نشان می‌دهد و شما را ترغیب به عضویت در کمپینش می‌کند. حالا 404 جایی است که صدای شرکت‌ها شنیده می‌شود؛ با مخاطب بازی می‌کنند، به سخره می‌گیرند، همدردی می‌کنند و غیره. برای خیلی‌ها، این ارور به معنای فرصت شکستن دیوار چهارم و صحبت مستقیم با مخاطب است. برای مثال، وبسایت Tumblr در 404ش می‌نویسد: «اینجا هیچی نیست… مگر این که دنبال خود صفحه‌ی ارور می‌گشتی که اگه اینطوریه، تبریک! پیداش کردی!» صفحه‌ی 404 پیکسار می‌نویسد: «آخِی… گریه نکن. فقط یه ارور 404عه!» به همراه شخصیت غم از انیمیشن Inside Out. بلومبرگ، انیمیشنی سه لتی از مردی نشان می‌دهد که کامپیوترش را له و لورده و بعد تکه تکه می‌کند. با وجود عجیب بودن مورد آخر، همگی به این حد رسیدیم که بخواهیم کامپیوترمان را با مشت و لگد تنبیه کنیم، مگر نه؟

 

این مطلب ترجمه‌ای بود از نوشته‌ای در وبسایت وایرد

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. Mahdi

    صفحه ۴۰۴ سفید چه رازی داره؟ 😀

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • شومنامه‌ی تبر نقره‌ای

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • رزونانس

    نویسنده: م.ر. ایدرم