هر آنچه باید از اترنال ها، سلستیالها و رابطهشان با ابرقهرمانان مارول بدانید
اترنالها؟ سلستیالها؟ اصلاً اینها چه ربطی به کاپیتان آمریکا و اکسمنها و تونی استارک دارند؟ در این مطلب به این آخرین مسیر اقتباسهای سینمایی از کمیکهای مارول میرویم.
اوایل اردیبهشت سال گذشته بود که زمزمههایی مبنی بر شروع کار MCU بر روی پروژه اترنالها در میان طرفداران اقتباسهای کمیکی پیچید. سپس اخبار استخدام تیم نویسندگی برای کار بر روی فیلمنامه مهر تصدیقی بود بر شبهها و امیدهای طرفداران. اوایل ماه آوریل شاهد پیوستن آنجلینا جولی، بازیگر سرشناس هالیوودی، برای نقش ثنا (Thena) بودیم و اندکی بعد نیز ریچارد مدن، ستاره مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» و «بادیگارد»، برای بازی در نقش ایکاریس (Ikaris) به جمع هنرپیشگان مطرح این اقتباس سینمایی پیوست. خبر پیوستن کیت هرینگتون به عنوان بلک نایت (Black Night) نیز تأیید شده است. این خبرها بسیار مسرتبخش بود چرا که کمیکخوانان بالأخره میتوانستند شاهد قهرمانیهای «ابدیها» ورای کتابهای مصور و بر روی پردهی سینما باشند و از طرفی دیگر، کنجکاوی سایرین را به دنبال داشت. پرسشهایی مطرح شد؛ اترنالها که هستند؟ از کجا آمدهاند؟ چه ارتباط احتمالیای با سایر بخش های MCU دارند؟ مهمتر از همه، پیوستن آنان به دنیای سینمایی مارول مسیر روبهروی این فرنچایز را به چه ترتیب تغییر خواهد داد؟
اوایل دهه ۱۹۷۰ بود که جک کربی پس از خلق بسیاری از شخصیتهای مهم و مشهور مارول، به دلیل قضاوتهای ناعادلانهی همکارانش در مارول از آنجا خارج شد و به دیسی پیوست[تاریخ تکرار میشود]. پس از شروع همکاری با دیسی، کربی بلافاصله خلق «دنیای چهارم» را شروع کرد. دنیای چهارم دنیایی بود شامل خدایان و موجودات فراطبیعی دیگر [فراطبیعیتر از فراطبیعی کمیکی] که «خدایان نو» را ایجاد کردند؛ دقیقاً در این زمان بود که شخصیت فوقالعادهی «دارکسید» خلق شد.
پس از دورهی همکاری پنج ساله، کربی به دلیل بیاشتیاقی نسبت به پروژههای اجباری دیسی تصمیم گرفت یک بار دیگر به مارول بازگردد. اولین پروژهای که بعد از بازگشت کلید خورد، اترنالز بود. به نظر میرسد تجربهی کربی در دیسی بر روند خلاقیت و آفرینش او تأثیر داشته است. با نگاه اساساً اترنالز، داستانی جذابتر با بیان مارولی برگرفته از کارهای قبلی کربی در دیسیاند.
Eternals Comic, Jack Kirby, First Issue, Marvel Comics, 1976
سلستیالها، اترنالها و دیوینتها
داستان این مجموعه از اینجا شروع میشود که ۵ میلیون سال پیش Celestials (سماویها) که میتوانیم بگوییم موجودیتهای «خدایگونه» کمیک هستند (با تعدادی از آنها آشنایی داریم؛ ایگو پدر پیتر کوئیل که آخرین سماوی زنده بود. سیارهی ناکجا روی جمجمهی یک سماوی درست شده. در فیلم نگهبانان کهکشان ۱ که مجموعهدار برای نگهبانها توضیح خلقت و استفادهی سنگهای بینهایت را میداد، موجود عظیمی که سنگ قدرت را استفاده کرده بود، سماوی بود) تصمیم به خلق «دو» موجودیت نسبتاً مقابل هم گرفتند:
۱.گروه اولی که خلق شدند، اترنالها بودند: موجوداتی با ظاهری مشابه انسانها، کمی تا قسمتی نامیرا و با قدرتهای ماورایی.
۲. گروه دوم دیوینتها (Deviants) با چهرههایی بیتناسب، پسافکندهای جانبی هیولاگونهی خلقت بودند. نژادی کینهتوز از موجوداتی که تا ابد در حسادت به اترنالها زندگیشان را سپری میکنند.
سپس سماویها، اترنالها را مأمور کردند نیروهای ماروائیشان را برای محافظت از زمین به کار گیرند و خود سماویها تا ابد (ابد کمیکی!) اترنالها را ترک کردند.
اترنالها نیز دو دسته شدند:
۱.یک گروه در زمین ماندند تا به وظیفهشان عمل کنند.
۲.گروه دوم به اورانوس( Uranians – اورانوسیها) و سپس به تایتان رفتند(Titanians – تایتانیها) و نژادهای متفاوتی از اترنالها ایجاد شد.
ما همین حالا هم در MCU یک تایتان واقعی را ملاقات کردهایم: تانوس.
تانوس یا تایتان دیوانه آخرین فرد از نژاد خودش که در کمیک اترنالی بود مبتلا به سندرم deviant؛ یک اترنال جهشیافته که بسیاری از نقصهای دوینتها را داشت.
برگردیم به اول داستان و اترنالهایی که تصمیم گرفتند روی زمین بمانند. اترنالهای زمینی همه در المپیا که روی کوه الیمپوس قرار دارد، زندگی میکنند (گفتیم ترکیب خدایان مصر و یونان و روماند) و کارهای معمول ابرقهرمانانهشان را انجام میدهند که شامل نجات دنیا [بطور مداوم] و مبارزه با همزادهای منفورشان(deviantها) میشود.
یکی از محبوبترین اترنالها در کمیکها سرسی (sersi) است.
از قدرتهای او می توان به توانایی ایجاد توهم و تلهکینسیس (حرکت اجسام با قدرت ذهنی) اشاره کرد. میتوانیم سرسی را مشابه ملکه و الههی جادوی خدایان مصری، آیسیس(Isis) در نظر بگیریم. جالب است بدانید سرسی مدتی نیز عضو انتقامجویان بود اما بعد از مدتی وارد پیشهی تدارکات مراسمهای جشن و عزا شد و در نهایت سعی کرد مثل آدمهای عادی به زندگیاش ادامه بدهد. اما این «زندگی عادی» مدت زیادی دوام نداشت.
Sersi, Eternals #2 comic cover, Rick Berry, Marvel Comics, 2006
اول صحبتمان گفتیم سلستیالها(سماویها) ابتدا اترنالها را خلق کردند. سپس دیوینتها را. در نهایت این دو گروه را در تقابل با هم رها کردند و تا ابد از تاریخ کمیکی کنارهگیری کردند؟
میتوان گفت سلستیالها قدرتمندترین نیروهای هستی را در اختیار داشتند. حتی شکلگیری سنگهای بینهایت MCU را نیز به آنها نسبت میدهند. اما سلستیالها رفتند. نه مشخص بود کجا رفتهاند و نه این که اگر برگردند، چه زمانی برمیگردند؛ فقط چیزی که مشخص بود سلستیالها خیلی وقت است که رفتهاند و هیچ خبری در هیچ کجا از آنان نیست. بعضی معتقدند که آنها مردهاند. شاید بر اثر شیوع بیماری؟ شاید هم به دلایل مختلفی نزاعی میانشان شکل گرفته و بود و همدیگه را سربهنیست کرده بودند؟ هر چه بود، خیلی وقت بود نمونهی زندهای ازشان در دسترس نبود.
فقط ایگو بود. ایگو تنها سلستیال زنده بود که در فیلم نگهبانان کهکشان ۲ شاهد فرجام کارش بودیم. جمجمهای که سیارهی ناکجا رویش تشکیل شده نیز از معدود آثاریست که از سلستیالها باقی مانده است.
Knowhere Planet, concept art, Guardians of the galaxy movie, 2014
ربط اترنالها و سلستیالها به ابرقهرمانان چیست؟
شاید تا به حال از خودتان پرسیده باشید چرا در جهان داستانی مارول، سیارهی زمین تا این اندازه مکان پر اهمیتی است. آیا این چگالی بالای ابرقهرمانها در زمین توضیحی هم دارد؟ تنها پیتر کوئیل [که مادرش زمینی بود] توانایی ایگو را از بین تمامی فرزندانش که از سرتاسر کهکشان بودند، به ارث برده بود. اترنالها مأمور شدند تا از انسانها محافظت کنند. نژادی کامل فقط با هدف محافظت از انسان خلق شده است. هر نیروی خاصی از هر کجای کهکشان که باشد به هر ترتیبی شده در نهایت به زمین مربوط میشود. ۵ سنگ از ۶ سنگ بینهایت به نحوی راهی به زمین پیدا کرده بودند.
لوکی در کمیک اونجرز #۵ گفته بود:
چرا این جهان به خصوص که از هر نظر دیگر بیاهمیت و عادیست، تا به این اندازه بستر مناسبی برای ابرقهرمانهاست؟ چرا با وجود لشکری بینهایت از سیارات که در فضای بیکرانه پخش شدهاند، زمین تا بدین پایه حیاتی است؟
و خودش در ادامه پاسخ میدهد که:
بخاطر این که یک سلستیال از بین تمامی سلستیالها، بر روی زمین، مرده است.
Progenitor, Earth-616
داستان از این قرار است: خیلی وقت بود که اثری از سلستیالها در کار نبود. تا اینکه روزی خون یک سلستیال در حال مرگ بر روی زمین ریخته میشود و این خون برای همیشه سیر تکاملی حیات زمینی را تغییر میدهد. موجوداتی با پتانسیلی برای بینهایت تغییرات و تکاملی بیپایان شکل میگیرند که به آن ها «انسان» گفته می شود.
اترنالها خلقت سلستیالها بودند ولی انسانها گونهای بودند که منشاء سلستیالی داشتند؛ خون سلستیالها انسانها را شکل داده بود. اینطور بگوئیم که پتانسیلی برای عالی بودن و رسیدن به نهایت درون انسانها وجود داشت. برای همین بود که سرم فقط روی استیو راجرز عمل کرده بود، اثر گاما روی بروس بنر شکل گیری هالک رو به دنبال داشت، یک گیاه قلبی شکل فقط روی نژاد پادشاهان واکاندا اثر میگذاشت تا قدرتهای پلنگ سیاه را بدست آورند و مردان ایکس همیشه راجع به بخش خاصی از دیانای انسان صحبت میکردند به نام ژن x که مدتها خاموش مانده بود تا اینکه با بیان دوبارهاش قدرتهای جهشیافتهها را شکلداده بود و مردان ایکس معرفی شدند.
در تمام این مدت هیچ اثری از سلستیالها نبود. انسانها راه خودشان را پیدا کرده بودند و حالا نه تنها از زمین بلکه در کنار اترنالها، آزگاردیها، نیروهای نوا و… به نحوی از کهکشان محافظت میکردند؛ تا زمان شروع کمیک اونجرز #۴.
ابتدای کمیک به این شکل است که بازگشت سلستیالها را داریم، اما نه به شکل معمولیشان. سلستیالها که با بازنگری توازن کیهانیشان مسموم شدهاند و حالا تبدیل به سلستیالهای سیاه شدهاند، اترنالها را به مرز دیوانگی میکشانند و باعث میشوند یکدیگر را قتل عام کنند. تنها اترنالی که زنده میماند سرسی است که در زمان وقوع قتل عام و نسلکشی، در المپیا نبوده است (پیشتر گفته شد که زندگی عادی پیش گرفته بود).
ماجرای سلستیالهای سیاه خود به تنهایی یک کمیک کامل است (اونجرز#۴) که اگر الان به نقلش پرداخته شود، ممکن است داستان فیلم و قطعاً کمیک اسپویل شوند. حقیقتاً مجال گفتنش هم نیست. باید منتظر شیوه معرفی اترنالها به MCU باشیم تا بتوانیم بطور جامع و دقیقتر برای رویاروییهای بعدی قضاوت درستی داشته باشیم. احتمال اینکه فیلم اترنالها پیش درآمد و پایهای برای معرفی جهشیافتگان و بهخصوص مردان ایکس به MCU باشد، بسیار زیاد است.
اما تنها حقیقتی که با اطمینان میتوانیم راجع به آن صحبت کنیم این است که از روز ششم نوامبر سال ۲۰۲۰، آیندهی MCU بطور کامل متحول شده و سمت و سوی تازهای پیدا خواهد کرد.
-
خیلی عالی
بازم این اینا بزارید -
صفر تا صد اترنالز، مختصر و مفید! خیلی خوب بود.ممنون.
-
خییلیی هم عالی
btw سرسی چقد زیباست *ـ* و البته کمی عجیبه :)) -
الان یه مشکل بزرگ پیش اومد پدر هنری کوییل یه سلستیال بود و ۴ تا پشمک به راحتی از بین بردنش؟؟؟
-
بله
خود (پیتر کوییل )هم ی سلستیان بود
-