دایناسورهایی که سوپراستار شدهاند
این شما و این هم ده سوپر استار تاریخ دایناسور ها در فرهنگ عامیانه.
دایناسورها، این موجودات دوستداشتنی که تقریبا همهمان از بچگی بهشان عشق میورزیدیم و یکجورهایی با تصور کردن دنیای اعجابآورشان بزرگ شدهایم. انگار اینها ستارههایی باشند که غیر از سرگرم کردن دانشمندان، اذهان مردم عادی را هم تسخیر کردهاند.
بعد از این همه سال، تعداد بیشماری از آثار را میتوان نام برد که دایناسورها سوژهشان بودهاند. از فیلم ها و سریالهای مختلف گرفته تا داستان های مصور و رمانها. مثلا کتابی مثل پارک ژوراسیک (اثر مایکل کرایکتون) که به راحتی توانست به عنوان یک کتاب مهیج و سرگرمکننده بدرخشد و حتی فیلمی که بر اساس آن ساخته شد، به عنوان اثری کالت در فرهنگ عامه ماندگار شد.
قصد من این است که بعضی از دایناسورهایی که خاطرهساز شدهاند را در این مقاله برایتان مرور کنم، هر چند که باید اعتراف کرد که اینقدر تعداد دایناسورهای معروف رسانهها زیاد است، که قطعا خیلیهایشان از این لیست جا خواهد ماند. مثلا واستاتوسورس رکس که دشمن درجهیک کینگکونگ به حساب می آید یا همین آرلو که چند وقت پیش در انیمیشن دایناسور خوب به نمایش در آمد.
پس این شما و این هم ده سوپر استار تاریخ دایناسورها در فرهنگ عامیانه:
خانوادهی سینکلار (مجموعه تلویزیونی دایناسور)
مجموعه دایناسور (که یک سیتکام خانوادگی بود) اولینبار از شبکهی ABC و در سال 1991 بر روی آنتن رفت. محوریت اصلی این سیتکام درباره خانوادهی سینکلر بود که 60 میلیون سال پیش در محدودهی پانگیا زندگی میکردهاند. پدر خانواده در یک کارگاه درختبری کار میکرد و در هر قسمت مشکلاتی با رئیس شرکتش داشت. همچنین در خانه همسر وی و سه فرزندش با هم کلنجار میرفتند و بار طنز سریال را بر دوش میکشیدند .
وقتی که اولین بار پای این سیتکام بشینید تا اخر برنامه برایتان سوال پیش میاید که خب اسم سریال دایناسور است پس دایناسورهایش کجا هستند و بعد متوجه میشوید که سازندگان مثلاخلاق این سری در واقع میخواهند موجوداتی هیبریدی از لاکپشت و آفتابپرست و قورباغه را جای دایناسور به شما غالب کنند. تک تک شخصیتها در این سری روی اعصاب شما راه میروند و با شنیدن جمله معروف نوزاد خانواده (not the mama !) از شدت اعصابخردی میخواهید سرتان را به تلویزیون بکوبید. با این حال این سریال توانست در آن سالها برای خودش شهرتی پیدا کند تا به هر حال ما سهمی اندک در گسترش دامنه ی محبوبیت دایناسورها در فرهنگ عمومی برایش قائل باشیم.
بارنی (بارنی و دوستان)
اگر بخواهیم به دایناسورهایی که تا امروز در رسانههای مختلف وجود داشتهاند، صفت انسانی بدهیم، قطعا بارنی کودنترین آنها میشود. در برنامهی بارنی و دوستان (آغاز پخش سال 1991) یک تیرانوسورِس رکس صورتیرنگی وجود داشت که مثل انسان روی دوپا راه میرفت و در هر قسمت از طریق آواز و رقص نکاتی پندآموز به بچه ها یاد میداد. به هر حال آنموقع بارنی در بین خردسالان بسیار محبوب شد شاید چون که کودکان هنوز نمیدانستند دایناسور چهطور چیزی است و به همین دلیل راحت میتوانستند با این شخصیت بامزه کنار بیایند. گرچه میشود حدس زد همین بچهها بعدها که تیرکس را شناختهاند، یک لعنت حسابی نثار خالقین برنامهی بارنی و دوستان کردهاند و از خجالتشان درآمدهاند که چطور از معصومیت دوران کودکیشان سواستفاده شده. به هر حال باید اعتراف کرد که نه تنها انتخواب تیرکس به عنوان یک دایناسور رقاص کار اشتباهیست، بلکه صورتیرنگ کردنش اهانتی بزرگتر بوده چون وجه عظمت تیرکس معروف را هم خراب کرده. با این حال نمیتوان از این حقیقت غافل شد که بارنی حداقل از نظر محبوبکردن دایناسورها در میان کودکان، تاثیر مثبتی داشته.
گرتی (گرتی دایناسوره)
گرتی اولین دایناسوری بود که در یک انیمیشن به نمایش درآمد. وینسور مک کی بار اول در کمیکاستریپهایش از یک برانتوسورس استفاده کرده بود و سپس در اولین انیمیشن جدیای هم که ساخت (که برای اولین بار در آن از کی فریم استفاده شده بود) این شخصیت را به طور کامل خلق کرد .خوشبختانه اولین حضور دایناسورها در این رسانهی تازه آبرومندانه بود. چرا که حرکات گرتی (که اکثرا از روی فیل تقلید شده بودند) بسیار چشمنواز در این انیمیشن به نمایش درآمده بودند، طوری که انتقال وزن وی در هنگام حرکت و حتی جزئیات نفسزدنش هم ملموس بود. طول این دایناسور در سریال به 350 متر هم میرسید اما در واقعیت برانتوسورس بسیار کوچکتر از این اندازه بوده و حتی نام رسمی این دایناسور هم امروزه عوض شده و آن را آپاتوسورس صدا میکنند. در آخر باید گفت که تماشاگران بسیاری از اکران عمومی این انیمشین استقبال کردند و بعدها دنبالههای دیگری هم برای گرتی ساخته شد.
گریملاک (سری ترنسفورمرز)
مگر میشود که دو عنصر محبوب در فرهنگ عامیانه یعنی ربات و دایناسور با یکدیگر مخلوط کنیم و نتیجهای غیر از باحالترین دایناسور دنیا بوجود بیاید؟
سری ترنسفورمز را میتوان از محبوبترین فرنچایزهای رباتی تاریخ بشمار آورد. در این سری رباتهایی به اسم داینوبات وجود دارند که به دایناسورها تغیر شکل میدهند. گریملاک رهبر داینوباتهاست و قویترین آنها به شمار میرود. طوری که میتوان او را در کنار آبتیموسپرایم رهبر اتوباتها و مگاتران قرار داد. گریملاک در حالت تیرکسمانند خودش، میتواند با آروارهاش هر چیزی را که سد راهش بشود ببرد و در مواقع ضروری از دهان خودش هم پرتو های انرژی پرتاب میکند و تقریبا هم نامیرا است. وقتی همهی این ویژگیها را کنار هم بگذاریم تا حدودی راز محبوبیتش را میفهمیم. این داینوبات بارها در کمیکها و انمیشنهای ترنسفورمز حضور پیدا کرده است و هوادارن زیادی هم دارد. این دایناسور در آخرین اقتباس سینمایی ترنسفورمز یعنی عصر انقراض گریملاک، جزو نقشهای اصلی بشمار میرفت.
یوشی (سری ماریو)
شاید بتوان ادعا کرد که محوبترین دستیار بازیهای ویدیویی هم یک دایناسور بوده. یوشی همراه همیشگی ماریو یا همان قارچخور مفروف بود و در سختترین شرایط هم به کمکش میآمد. بر خلاف ظاهر نیمگادزیلای ایشان و پوست سبز رنگ و خارهای پشتشان، یوشی شخصیتی مهربان و دوستداشتنی بود. یوشی زبانی دراز داشت (که اصلا ربطی به دایناسور ها ندارد)، میتوانست از موانع بلند بپرد و همچنین از قابلیت تخمگذاریاش به عنوان سلاحی در برابر دشمنان استفاده میکرد. کسی مطمئن نیست که ماریو برای انتخاب یوشی به عنوان دستیارش انتخاب داشت یا نه ولی بدون شک یوشی انتخواب اول و آخر بسیاری از ما خواهد بود.
دینو (فلینت استون)
بهترین حیوان خانگی از نظر شما چیست؟ گربه؟ سگ؟ ماهی؟ در سرزمین بدراک که اینگونه نیست!
انیمیشن فلینتاستون از آن دسته انیمیشنهای خاطرهانگیز است که توسط هانا بربانا در سال 1960 از شبکه ABC بخش شد و این انیمیشن را میتوان در ردیف عناوینی مثل سیمپسونها قرار داد و در لیست محبوبترین انیمیشنهای تاریخ گذاشت. داستان این انیمیشن دربارهی انسانهای اولیه ایست که در دهکدهی خودشان زندگی روزمرهای دارند و ماجراهای مختلف را پشت سر میگذارند. بنابراین اگر بخواهیم عجیبترین حیوانات خانگی کل تاریخ رسانهها را فهرست کنیم، باید به یک دایناسور صورتیرنگی اشاره کنیم که به آن دینو میگفتند و بسیار هم به صاحب خود وفادار بود و به این وفاداری خود نیز افتخار میکرد. پس بدانید که عامل اصلی اشتباهی که مردم فکر میکنند دایناسورها در زمان انسانها میزیستهاند، یحتمل همین انیمیشن بوده.
پاکوتاه (سرزمینی قبل از زمان)
مگر میشود یک لیست اینطوری درست کرد و انیمیشن دوستداشتنی سرزمینی قبل از زمان و شخصیتهای دوستانیاش را جا انداخت؟ احتمالا اگر شما در بچگی این انیمیشن را دیده باشید، تا اخر عمرتان هم نمیتوانید از عشق به دایناسورها خلاص بشوید.
داستان این سری انیمیشن مربوط به پاکوتاه و ماجراجوییهایش در سرزمینی قبل از ماقبل تاریخ است که دایناسور ها در آن زندگی میکنند. پاکوتاه مادر خود را در نبرد با تی رکس از دست داده و این بچهدایناسور بازیگوش سعی دارد که دنیای اطراف را با کمک پدرش بشناسد. در این جهان وسیع پاکوتاه یاد میگیرد که چگونه به دنبال غذا برود. چگونه برای خودش دوست پیدا کند. به چه کسانی اعتماد داشته باشد و از همه مهم تر این که چگونه در شرایط سخت، تصمیمگیری کند، درست مثل یک دایناسورِ ساروپاد اصیل. البته تمام شخصیتهای این سری به اندازهی پاکوتا جذاب و دوستداشتنی هستند. از سرای شیطون و جسور تا داکی ترسو و اسپایک خسته، همگی شخصیتهایی منحصربهفردی دارند که در کنار پاکوتاه باعث شده کارکترهای این سری همدیگر را تکمیل کنند. اگر طرفدار پروپاقرص دایناسورها هستید، این سری میتواند از بهترین انیمیشنهایی باشد که در این دنیا پیدا میشود.
رکس (داستان اسباببازی)
بدون شک یکی از مهمترین عواملی که در موفقیت کارتون داستان اسباببازیها نقش داشته، حضور دایناسوری بامزه و سبز و پلاستیکی، به نام رکس بوده.
داستان اسباببازی به درستی جایگاه فوقالعاده محبوب دایناسورها را در بین کودکان فهمیده و این شخصیت را به عنوان یکی از شخصیتهای مهم داستان طراحی کرده. در این انیمیشن تیرانوسورِس رکس ما بر خلاف آوازهی ترسناک و شهرت به وحشی بودن، بسیار خجالتی، ترسو و دست و پا چلفتیست. او میخواهد همانند یک تیرکس واقعی غررش کند و اطرافیانش را بترساند اما در هر بار تلاش نمیتواند به این هدف نائل بشود. علت این ماجرا هم این است که رکس همیشه میترسد اندی او را با یک دایناسور بهتر و جذابتر جایگزین کند. در قسمت سوم انیمیشن او با یک ترایسراتاپس به اسم تریکسی دوست میشود تا احتمالا در قسمت چهارم این سری شاهد دو دایناسور دوسداشتنی باشیم.
گادزیلا (سری گادزیلا)
تقریبا حدود شصت سال از خلق شدن شخصیت گادزیلا توسط توسط استودیو توکوساتکو میگذرد و حالا کاملا از جایگاه رفیع این دایناسور در دنیای رسانه مطمئنیم.
این موجود که در نتیجهی بمبهای هستهای و اشعات رادیواکتیوی بهوجود آمده است، در اکثر فیلمها باعث ویرانیهای بسیار میشود و در هر قسمت با موجودات عجیب و غریب دیگری مبارزه میکند (مثلا گیدورای سهسر یا کلون رباتیکش مکاگادزیلا) و با شکست دادن دشمنانش، جان انسانها را هم نجات میدهد تا با تمام هیبت نابودگرش، قهرمان همیشگی قصه باشد.
اصلیترین نکته دربارهی گادزیلا این است که نمیتوان دقیقا او را یک دایناسور خواند. این موجود بیشتر به یک لاکپشت غولپیکر شباهت دارد که میتواند مانند یک انسان روی دوپا راه برود یا مانند یک اژدها از دهانش اشعه رادیو اکتیوی پرتاب کند. اما از طریفی سر او و دندان های تیزش به تیرکس شباهت دارد و پشت خاردارش هم به استگوسورس مربوط است تا گادزیلا اگر دایناسور هم نباشد اقلا ادای دینی به دایناسورها باشد. هیولادوستها و بسیاری از مردم عادی، گادزیلا را بهترین هیولای خلقشده در رسانه میدانند وتا ابد آن به آن ( حتی آن نسخه ایگوآناشکل سال 1998 ) عشق خواهند ورزید.
تیرانوسورِس رکس (پارک ژوراسیک)
هرچند فیلم پارک ژوراسیک اسپیلبرگ در برابر رمان مایکل کرایکتون فقید، ارزش چندانی ندارد، اما اقلاً این فیلم را برای به نمایش گذاشتن اولین تیرانوسورِس رکس واقعی در تاریخ سینما مهم دانست و باید اعتراف کرد که فیم پارک ژوراسیک در گسترش فرهنگ عمومی دایناسورها بیش تر از هر چیز دیگری نقش داشته .
اگر از شما بپرسند که ستارهی این سری فیلمها که بوده، قطعا هیچ موقع اسمی از بازیگران فیلمها نمیبرید و سریع به سراغ این تی رکس و بقیه دایناسورهای فیلم خواهید رفت. چرا که همین دایناسورها هستند که در این فیلمها یکهتازی میکنند و قلب مخاطبان را میربایند. عوامل این سری با تلاش فراوان توانستند، ماکتهای دایناسورها را تا جای ممکن شبیه به نمونههای اصلی دربیاورند و با جلوههای ویژهی مخصوص توانستند راه رفتن دایناسورها را شبیهسازی کنند و این موجودات را برای اولینبار واقعا بر روی پرده سینما بیاورند و تماشاگران را شگفت زده کنند. در پارک ژوراسیک تیرکس، دایناسور بسیار باهوشی نشان داده میشود که قابلیت بویایی فوقالعادهی او و سرعت مرگبارش (بر خلاف نظر دانشمندان)، شخصیت اصلی داستان را همیشه در معرض خطر قرار میدهد تا مرگبارترین هیولای نزدیک به واقعیت را در فیلم ها شاهد باشیم. جالب است بدانید صدای این دایناسور از ترکیب صدای بچه فیل، ببر و تمساح ساخته شده که آن صدا از بینقصترین صداهای هیولاهای هالیوودی به شمار می رود.
در آخر بی شک اگر از هر دایناسوردوستی سوال شود که محبوبترین هیولای وی کدام شخصیت است، قطعا جوابی جز تیرکس پارک ژوراسیک نخواهد داشت.
-
بیست و یک سالمه و هنوز بارنی رو دوست دارم و با این که وقتی ده سالم بود دایناسورشناس من باب متوسط به حساب میومدم، هیچ وقت حس نکردم از معصومیتم سواستفاده شده.
از حیث خاطره بازی اما، مرسی. -
خیلی خوب بود ولی کاشکی یه ياديم از سرينديپيتي میکردید
-
سلام عالیییییییییییییییییییی
-
سلام آنی هستم مثل همیشه خیلی خوب بود
-
سلام
خانواده سینکلار رو اگه بخوایم ببینیم از کجا باید دانلود کنم -
کاش یادی از ماشیناسور ها هم که ترکیبی از ربات و دایناسور است البته در انیمیشن های کودک می کردید
-
خیلی جالب بود
-
سلام مطلبتون عالی بود
کت شلوار مردانه