نبردهای عظیم تاریخ: محاصره‌ی مالت ۱۵۶۵

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

و در بهار 1565، ناوگان عثمانی به فرماندهی “مصطفی پاشا”، “تورقات” و “پیاله پاشا”(اسمش دقیقا همین است) از قسطنطنیه به سوی مالت حرکت کرد. ناوگانی که هر جوره حساب کنیم عظیم بود. چیزی حدود 200 کشتی و ارتشی 50 تا 70 هزار نفره که 6 هزار نفرش را پیاده‌نظام ممتاز ینی‌چری تشکیل می‌داد. با توجه به سال محاصره و تعداد کل نیرو‌های ینی‌چری در آن دوره، چیزی حدود نیمی از آن‌ها در نبرد مشارکت داشتند.


طرفین درگیر


300px-siege_of_malta_1

مکان نبرد:  گراند هاربور، مالت

زمان نبرد: ۱۸ می – ۱۱ سپتامبر ۱۵۶۵
(به مدت ۳ ماه، ۳ هفته و ۳ روز)

(صحنه‌ی رسیدن کشتی‌های عثمانی اثر Matteo Perez d’ Aleccio)


[one_half]

flag_of_the_ottoman_empire-svg

 امپراطوری عثمانی

فرمانده: سلیمان قانونی

سپاهی 70000 نفره، شامل حداقل 6000 سرباز زبده ینی‌چری و 6000 سواره‌نظام سنگین سپاهی به فرماندهی تورقات رئیس.

[/one_half]

[one_half_last]

شوالیه‌های سنت جانflag_of_the_sovereign_military_order_of_malta-svg

فرمانده: ژان ‌د‌لاوالت

نیروی شوالیه‌ها بین 2000 تا 3500

(به اتحاد شبه‌نظامیان مالتی  و  امپراطوری اسپانیا)

[/one_half_last]


مقدمه


220px-ulrich_von_rambschwang_epitaph_deutschhauskirche_wurzburgشوالیه‌های هاسپیتالر و یا سنت‌جان، یکی از دو نیروی نظامی محوری صلیبیون در جریان جنگ‌های صلیبی بودند(دیگری شوالیه‌های تمپلار). از این حیث چنین نامی داشتند که خاستگاه فرقه، بیمارستانی بود در اورشلیم. پس از جنگ اول صلیبی و تصرف اورشلیم، شوالیه‌ها به اوج قدرت رسیدند و چیزی حدود 140 دژ و مقر نظامی در ناحیه تاسیس کردند و دامنه‌ی نفوذشان در منطقه مدیترانه تا “رودس” و حتی “مالت” هم کشیده شد. با سقوط “اورشلیم” در سال 1187 به دست “صلاح‌الدین”، شوالیه‌ها به ناچار به رودس نقل‌مکان کردند و با فتح رودس در 1522 به دست سلطان سلیمان قانونی، به ناچار مقر فرماندهی فرقه‌شان را به مالت منتقل کردند.

turgut_reis_admiral“سلطان سلیمان یکم”، ملقب به “سلیمان قانونی” در سرزمین خودش و “سلیمان باشکوه” در غرب. دهمین سلطان از سلاله‌ی آل عثمان بود که دوره‌ی حکومتش از همه‌ی پادشاهان عثمانی بیش‌تر به درازا کشید. سلیمان فتوحات و پیروزی‌های زیادی داشت. از جمله‌ی آن‌ها، نبردهایش با شاه طهماسب اول بود که در نهایت منجر به پیمان آماسیه شد و البته فتوحاتش در اروپا که از بلگراد شروع شد و تا شمال آفریقا ادامه داشت. بالاخره باید قبول کرد که در سلسله‌ای مانند عثمانی، بی‌جهت به کسی لقب با‌شکوه نمی‌دهند.

پیش‌روی‌های سلیمان در اروپا از آن طور کابوس‌های شرقی بود که اروپاییان آمادگی تجربه‌ی مجددش را نداشتند؛ اروپاییانی که هنوز حمله‌ی اردوی‌زرین مغولان و تهاجم وسیع عربان از خاطرشان نرفته بود. اما این بار، به جای گروهی بربر‌های سوار بر اسب، در برابر خود صفوف مستحکمی از پیادگان نخبه، سواره‌نظام سنگین، نیزه‌داران سوییسی و عرّاده‌های توپ مجاری می‌دیدند. اسپانیا، پرتغال، ایالت‌نشین‌های ایتالیا و امپراتوری هاپسبورگ، هیچ‌یک تاب مقاومت در برابر قوای عثمانی را نداشتند. و دقیقا زمانی‌که اروپا خیال می‌کرد دیگر قرار نیست اوضاع از این هم بدتر شود(حالا در ادامه باز هم می‌بینید. نیمی از بدبختی‌های حکام سر همین جینکس‌کردن اوضاع است) فرانسه با امپراتوری عثمانی پیمان صلحی بست که تا عصر ناپلئون ادامه یافت. روزگار اروپا می‌رفت که سیاه شود.

و شاید اگر به خاطر حصر عظیم مالت نبود، واقعا هم سیاه می‌شد.


شرح نبرد


(فتح سنت المو اثر Matteo Perez d’ Aleccio)

پیش‌تر گفتیم که سلیمان رودس را فتح کرد و شوالیه‌های بی‌نوای هاسپیتالر به ناچار به مالت پناهنده شدند. پس از سقوط رودس، آتش‌بسی نانوشته و متزلزل بین شوالیه‌ها و عثمانی شکل گرفت که خب، متزلزل بود دیگر. یعنی چیزی نگذشت که تورقات رئیس، دریادار عثمانی، نخست به جزیره غودش و سپس به طرابلس تحت کنترل شوالیه‌ها یورش برد و تصرفشان کرد و بعد هم در نبرد جبره، دمار از روزگار شوالیه‌ها درآورد.

خب، دیگر هر از خدابی‌خبری می‌فهمید که دیر یا زود قرار است مالت نیز مورد تهاجم قرار گیرد. این شد که ژان دلاوالت، فرمانده ارشد فرقه، فراخوانی داد تا تمامی شوالیه‌های هاسپیتالر در مالت جمع شوند و سه دژ “سنت مایکل”، “سنت آنجلو” و “سنت المو” را نیز در مالت بنا نمود. تا سال 1565، با اخباری که از جاسوسانش به دستش می‌رسید، دلاوالت دیگر یقین حاصل کرده بود که تهاجم به مالت بسیار نزدیک است.

[aligncenter]

(موقعیت دژهای مالتا)

[/aligncenter]

و در بهار 1565، ناوگان عثمانی به فرماندهی “مصطفی پاشا”، “تورقات” و “پیاله پاشا”(اسمش دقیقا همین است) از قسطنطنیه به سوی مالت حرکت کرد. ناوگانی که هر جوره حساب کنیم عظیم بود. چیزی حدود 200 کشتی و ارتشی 50 تا 70 هزار نفره که 6 هزار نفرش را پیاده‌نظام ممتاز ینی‌چری تشکیل می‌داد. با توجه به سال محاصره و تعداد کل نیرو‌های ینی‌چری در آن دوره، چیزی حدود نیمی از آن‌ها در نبرد مشارکت داشتند.

d0018050_1718580

سربازان ینی‌چری: واحد ویژه‌ی ارتش عثمانی. سربازان ینی‌چری افرادی مسیحی‌تبار بودند که در کودکی به بردگی گرفته می‌شدند و تا نوجوانی در خانواده‌های ارتشی عثمانی نگه‌داشته می‌شدند و پس از آن تا جوانی تحت تمرین‌هایی بسیار سخت قرار می‌گرفتند. اولین واحد‌های نظامی‌ بودند که به صورت گسترده از سلاح گرم در میادین نبرد استفاده می‌کردند و اصولا یا در خط‌مقدم پیدایشان می‌کردید یا در کاخ سلطان(اگر آن زمان زندگی می‌کردید، احتمالا یک سرباز ینی‌چری یکی از آخرین چیزهایی بود که دلتان می خواست با او چشم‌در‌چشم شوید)

خب، همان‌طور که انتظارش می‌رفت، ناوگان عثمانی بی‌ هیچ مقاومتی به مالت رسید و آماده‌ی پهلو گرفتن شد. بندر اصلی مالت تحت حفاظت دژ سنت المو بود و با وجود اعتراض‌های پیاله‌ پاشا، مصطفی‌ پاشا برای تسخیر سنت المو آماده شد. درست همان‌طور که دلاوالت پیش‌بینی کرده بود.

مالت دو بندر داشت. یکی همین بندر اصلی و دیگری بندر مارسمزت. برای رسیدن به بندر مارسمزت قوای عثمانی تنها نیاز داشت جزیره را دور بزند و در آن‌صورت به سادگی به مدینه، پایتخت مالت و همچنین دو دژ سنت آنجلو و سنت مایکل دست پیدا می‌کردند. تنها مشکل، اندازه‌ی کوچک بندر بود و این‌که مسلما نمی‌توانست قشون عظیم عثمانی را یکدفعه در خودش جا بدهد. دلاوالت و مصطفی پاشا هر دو از این امر آگاه بودند. بنابراین پاشا قشون را در بندر اصلی پیاده کرد، و دلاوالت هم هر چه نیرو دم‌دست داشت به سنت المو فرستاد. حدود 2500 تن از 3500 شوالیه حاضر در مالت.

شاید بگویید حرکت عاقلانه‌ای نبود نه؟ خب درست می‌گویید، ولی دلاوالت هم فرمانده‌ی احمقی نبود و می‌دانست که نمی‌توان با 2500 نفر امیدی برای حفظ دژ سنت المو در برابر قوای عثمانی را داشته باشد. از اسپانیا قاصدی به وی رسیده بود با این خبر که دن گارسیا، حاکم وقت اسپانیا، نیرویی بالغ بر 10 هزار تن را بسیج کرده و به سوی مالت فرستاده است. هدف دلاوالت از تقویت سنت‌المو، مشغول کردن سپاه عثمانی بود تا زمانی‌که نیروی کمکی از راه برسد و عثمانی‌ها را در گازانبر قرار دهند. نقشه خوبی بود؛ اگر عملی می‌شد.

کمک از راه نرسید و سنت المو در دو هفته سقوط کرد. تورقات فرماندهی تهاجم را دست گرفت و در راس گروهانی از ینی‌چری‌ها وارد خرابه‌های سنت المو شد. تمامی شوالیه‌های هاسپیتالر مدافع، و همچنین ساکنین دژ قتل‌عام شدند. با این وجود مقاومت سنت المو مثال زدنی بود. بیش از نیمی از ینی‌چری‌ها، و همچنین خود تورقات در جریان تهاجم از میان رفتند.

سقوط سنت‌المو زنگ خطری بود برای تمام اروپا. پاپ اعلام خطر کرد، ملکه الیزابت اول در نامه‌ای سرگشاده، وخامت اوضاع را یادآور شد(به این دو نفر خسته نباشید می‌گوییم)، و دن گارسیا، تمام زورش را زد و در نهایت توانست 600 نفر را علی‌الحساب به مالت بفرستد. شورای اداره کننده مالت، پیشنهاد رها کردن مدینه و سنت مایکل و عقب‌نشینی به سنت آنجلو را داد؛ پیشنهادی که دلاوالت با قاطعیت رد کرد.

و قوای عثمانی به مدینه و سنت مایکل رسید و ناحیه را محاصره کرد. محاصره‌ای که 4 ماه به طول انجامید.

این‌که در این 4 ماه چه گذشت، کسی نمی‌داند. در مستندات تاریخی، روایت‌ها گوناگونند. از این‌که چگونه عثمانی‌ها چندین‌بار دیوار‌های سنت مایکل را منفجر کرده و از میان ابری از آوار در‌حال ریزش به شهر یورش بردند، از مقاومت دلیرانه‌ی دلاوالت و شوالیه‌ها که خانه به خانه و خیابان به خیابان با سربازان عثمانی مبارزه کردند و یورش خود دلاوالت 70 ساله به سواران سپاهی، از برج‌های محاصره‌ی بی‌شماری که عثمانی‌ها ساختند و مهندسین مالتی‌ شبانه ویرانشان کردند، از مردم مالتی که در ظرف‌های آشپزخانه‌شان روغن داغ کرده و بر سر دشمنانشان می‌ریختند، و از آخرین تلاش مذبوحانه و ناکام مصطفی پاشا برای تصرف مدینه.

در مورد ناکامی‌های قوای عثمانی خب چند استدلال‌ را می‌توان مطرح کرد: تغییر فصل، نبرد فرسایشی در خاک دشمن، تاکتیک‌های زمین‌سوخته‌ای که دلاوالت به کار برده بود، شیوع بیماری در اردوی عثمانی و در نهایت فقدان پشتیبانی استراتژیک قابل‌قبول از سوی پایتخت. همگی این عوامل موجب تضعیف روحیه سپاهیان ترک تا حد بسیار قابل توجهی شدند. این ضعف روحیه در حدی بود که در جریان تهاجم واپسین مطفی پاشا به مدینه، مدافعین صرفا یک گلوله توپ شلیک کردند و سربازان عثمانی از ترس گریختند(آن روز، بهترین روز زندگی سربازی بود که توپ را شلیک کرده بود. شک نکنید).

*یک پیشنهاد دوستانه برای فرماندهان جنگی: اگر روزی هوس محاصره شهری را کردید، حتما پیش از آن راه‌های ارتباطی را با سرزمین‌های متحد برای تامین آذوقه و تجهیزات سربازانتان فراهم کنید. خوب محیط محاصره را بررسی کنید؛ چه بیماری‌هایی شایع است، هوای منطقه چطور است، چه حیواناتی در آن‌جا زندگی می‌کنند و مانند این‌ها و حتما خود و سربازانتان را برای آن اقلیم آماده کنید. اگر حریفتان سرش به تنش می‌ارزید و تاکتیک‌های فابیان به کار برد، می‌توانید از خود مردم بومی منطقه بیگاری بکشید. و یا حتی از کشور‌های بی‌طرف اطرافتان سازوبرگ بخرید. محاصره‌ها می‌توانند خیلی طول بکشند و واقعا بد می‌شود اگر سپاهتان بزرگ باشد و خورجین‌هایتان کوچک.

هر چه شد، سنت مایکل و مدینه سقوط نکردند و 4 ماه محاصره صدمات جبران ناپذیری به مهاجمین زد. گفته می‌شود که قوای عثمانی حدود یک سوم افرادش را در جریان محاصره سنت مایکل از دست داد. مصطفی پاشا با مشاهده وضع وخیم سپاهیان خود، تصمیم به عقب‌نشینی به سنت المو گرفت تا آذوقه و قوای کمکی از قسطنطنیه برسد و بار دیگر محاصره را از سر گیرد.

و هیچ‌گاه به سنت المو نرسید.

(جزئیات تاکتیکی محاصره‌ی مالت)

قوای کمکی دن گارسیا در شمال جزیره پیاده شده بود. 10 هزار نیزه‌دار تازه‌نفس اسپانیایی که احتمالا  برای تنفر از ترک‌ها کلی دلیل داشتند. نیروی‌کمکی به سمت سنت مایکل و مدینه حرکت کرد، و بر سر راه خود صفوف سپاهیان عثمانی در حال عقب نشینی را دید.

هرج‌و‌مرجی که پس از این پدید آمد شاید قابل وصف نباشد. بخش اعظم شوالیه‌های اسپانیایی با دیدن نیرو‌های عثمانی، از خود بی‌خود شده و به سویشان هجوم بردند. در غافلگیری پدید آمده، باقی‌مانده شوالیه‌های سنت مایکل نیز متوجه اوضاع شده و از سمت دژ یورشی را علیه سپاهیان عثمانی آغاز کردند. گفته می‌شود که چیزی حدود 5 تا 10 هزار تن از ترک‌ها در این شبیخون کشته شدند. مصطفی‌پاشا و باقی‌مانده قوای عثمانی سریعا از جزیره گریختند. جنگ تمام شده بود. مالت پابرجا بود، و شوالیه‌ها پیروز بودند.


فرجام نبرد


siege_of_malta_3

(فرار عثمانی‌ها اثر Matteo Perez d’ Aleccio)

محاصره مالت، آخرین حضور شوالیه‌های صلیبی در میدان نبرد بود و از جهاتی شاید درخشان‌ترینشان. ضربه‌ای که این پیروزی به قوای عثمانی‌ زد، بیش از صرف تلفات جانی و مالی بود. ذهنیتی که اروپاییان از ارتش سلیمان به عنوان ارتشی شکست‌ناپذیر داشتند در هم شکست و خود سلیمان هم دیگر فتوحاتش در اروپا را ادامه نداد. به بیان دیگر، از میان تمامی افرادی که طی 4 قرن به عنوان مبارز صلیبی به سرزمین‌های مقدس اعزام شدند، تنها این 3500 نفر ناجیان حقیقی اروپا بودند(ضمنا فکر کنم دیگر بتوانید حدس بزنید که چرا هیچ کشور اروپایی تمایلی به حضور ترکیه در اتحادیه اروپا ندارد).

نتیجه: <پیروزی شوالیه‌های سنت‌جان –  حفظ استقلال مالت – اضمحلال بیش از نیمی از ارتش عثمانی>

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • دختری که صورتش را جا گذاشت

    نویسنده: علیرضا برازنده‌نژاد
  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم