یک گالری به افتخار تمام راهروهای علمیتخیلی محبوبمان
در آغاز نماهای طولانی از فضاهای بسته و راهروها تلاشی سریع و ساده بود برای فرار کردن از نماهای باز پرهزینه. ابزارهایی کمخرج برای خلق تصاویر آیندهطور و نوعی جاده که برای قصهگوییهای سایفای بهینهسازی شده بود.
در آغاز نماهای طولانی از فضاهای بسته و راهروها تلاشی سریع و ساده بود برای فرار کردن از نماهای باز پرهزینه. ابزارهایی کمخرج برای خلق تصاویر آیندهطور و نوعی جاده که برای قصهگوییهای سایفای آسفالته اش کرده بودند.
اما پس از گذر سالها کسی نفهمید که چه شد و چگونه شد که همین راهروهای متصل کنندهی قبلی به چیزی پرارزشتر تبدیل شدند که حالا میتوانیم زیربنای تصویری و روانشناختی ژانر علمیتخیلی نامش بدهیم.
از راهروهای سفینههای جنگ ستارگان بگیرید که به مثابهی هزارتوهای افسانهای محل مبارزه با مینیاتور بودند تا رزمگاه اوبیوان کنوبی بشوند در مصاف با دارثویدر خبیث، تا فیلم بیگانه که حالا راهروها محل القاء فوبیای تنگناهراسی شدند و در تکمانده پیچهای گذرگاههای تنگ فرار در پس اهریمنی تازهتولدیافته و تعقیبگر، به ابزاری برای ترساندن بدل گشتند و در نهایت هم ادیسهی فضایی که مثال بارزی بود برای نمایش فتیشیسم قرن بیستمی راهروها.
راهروهایی جاندار که خود کاراکتر بودند و در جایی مثل سولاریس در روند فیلم میدیدیم که چگونه راهروهای تمیز بیمارستانی فیلم در حال نجس شدن و مردنند و گاهی هم که راهروها نه بخشی از ستینگ که خود پلات بودند و در فیلمی نظاره میکردیم که راهروها همان مراتب هفتخوان پهلوانی شدهاند.
اصلا بیاید تصور کنید که تمام فیلمهای علمیتخیلی و حتی گیمهای آیندهنگر محوبمان، بدون راهروهاشان چه هستند و چه کم دارند و چه اندازه کم دارند. راهروهایی که تماشاخانهی بعیدترین تصورات تصویری بشر شدند و به وقت دلهره دادند و به وقت آرامش و به وقت رنگارنگ بودند و به وقت سیاهِ سیاه و اگر لازم بود ستینگ اصلی قصه بودند برای شکلگیری دوستیها و رسیدن معشوقها و اگر هم نه که هزارتوهای مصری در قلب یک سفینه، که رحِمی میبود آبستن شیاطین و هیولاها.
Dune, 1984
Star Wars Episode IV: A New Hope, 1977
2001: A Space Odyssey, 1968
Alien, 1979
Solaris, 1972
Tron, 1982
Metropolis, 1927
Brazil, 1985
Terminator 2 Judgment Day, 1991
Blade Runner, 1982
Robocop, 1987
The Matrix, 1999
Planet of the Apes, 1968
Inception, 2010
-
اصولا راهرو چیز خوبی ست!!!!
و تازه بعضی وقت هاهم که شخصیت ها توی فیلم می خوان فرار کنن این راهروه هی طولانی تر میشه!-
آره. من که خودم فکر میکنم یه بخش بزرگی از خاطراتم دربارهی فیلمها راهروهاشونه. یا حتی به قول شما همون راهروها
مرسی که ما رو میخونی 😉
-