پنج تئوری درباره فصل سوم ریک و مورتی و اپیزودی که اول آوریل پخش شد
روز اول آوریل ۲۰۱۷ طبق روال مرسوم و همیشگی، فضای نت پر بود از دروغهای April fools که دامنهشان طیف وسیعی از خبرهای تکاندهنده، از مرگ ناگهانی جورج آر آر مارتین تا کنسل شدن جهان سینمایی دیسی(حیف که راست نبود) را در برمیگرفت. در چنین اتمسفری که همه یاد گرفتهاند هیچ خبری، مخصوصاً خبرهای بزرگتر و مهمتر را باور نکنند، ادالت سوئیم اعلام کرد که رأس ساعت مشخصی، اپیزود اول فصل سوم ریک و مورتی را که طرفداران مدتهاست به انتظارش نشستهاند، منتشر خواهد کرد. طبعاً هیچکس این را هم باور نکرد، ولی آن معدود آدمهای خوشحال و بیکاری که رفتند دم در سایت ادالت سوئیم تحصن کردند، در کمال تعجب دیدند که جدی جدی اپیزود جدیدی از ریک اند مورتی در حال پخش است. آن شب ادالت سوئیم چندباری روی سایتش و در یوتیوب چنلش، این اپیزود را پخش کرد و خیلی زود لینکهای دانلودش هم منتشر شدند. از آن موقع تا حالا، همه در بحر تفکر رفتهاند که این چه کوفتی بود و دقیقاً چه خبر است؟ این پنج تئوری، بهترین توضیحاتی هستند که طرفداران ریک اند مورتی طی یکی دو روز بعد از پخش اپیزود، ارائه دادهاند.
روز اول آوریل ۲۰۱۷ طبق روال مرسوم و همیشگی، فضای نت پر بود از دروغهای April fools که دامنهشان طیف وسیعی از خبرهای تکاندهنده، از مرگ ناگهانی جورج آر آر مارتین تا کنسل شدن جهان سینمایی دیسی(حیف که راست نبود) را در برمیگرفت. در چنین اتمسفری که همه یاد گرفتهاند هیچ خبری، مخصوصاً خبرهای بزرگتر و مهمتر را باور نکنند، ادالت سوئیم اعلام کرد که رأس ساعت مشخصی، اپیزود اول فصل سوم ریک و مورتی را که طرفداران مدتهاست به انتظارش نشستهاند، منتشر خواهد کرد. طبعاً هیچکس این را هم باور نکرد، ولی آن معدود آدمهای خوشحال و بیکاری که رفتند دم در سایت ادالت سوئیم تحصن کردند، در کمال تعجب دیدند که جدی جدی اپیزود جدیدی از ریک اند مورتی در حال پخش است. آن شب ادالت سوئیم چندباری روی سایتش و در یوتیوب چنلش، این اپیزود را پخش کرد و خیلی زود لینکهای دانلودش هم منتشر شدند. از آن موقع تا حالا، همه در بحر تفکر رفتهاند که این چه کوفتی بود و دقیقاً چه خبر است؟ این پنج تئوری، بهترین توضیحاتی هستند که طرفداران ریک اند مورتی طی یکی دو روز بعد از پخش اپیزود، ارائه دادهاند.
۱: دروغ آوریل است
واضحترین توضیحی که به ذهن میرسد این است که کل اپیزود دروغ آوریل بوده و واقعاً اپیزود اول فصل سوم نیست و تابستان که پخش فصل سوم شروع بشود، کلاً این اپیزود نادیده گرفته شود. اگر اینطور باشد، شاید این بیرحمانهترین بازیای باشد که جاستین رویلند و دن هارمن تا امروز سر طرفدارانشان درآوردهاند؛ که بیش از یک سال در انتظار فصل جدید نگهشان دارند و بعد یک اپیزود کاملاً خوب و رضایتبخش در روزی که فکرش را هم نمیکردند بهشان هدیه بدهند و ۳ ماه دیگر هم در انتظار شروع رسمی فصل نگهشان دارند و بعد توی کاسهشان بگذارند که کل این سه ماه در خیال باطل به سر میبردید. کسانی که این تئوری را دادهاند، به شباهتهای زیاد بین جهانها و درگیریهای اپیزود اول فصل ۱ با این اپیزود اشاره کردهاند(مخصوصاً سکانس آخر اپیزود که سوای از دیالوگها، عیناً همان بازسازی سکانس پایانی اپیزود اول سریال است) و توجیه آوردهاند که شاید دلیل این موضوع، نه ارجاع و رفرنس به فصلهای قبل، که صرفهجویی در کانسپتآرت و انیمیشن باشد که زیادی خرج یک اپیزود قلابی و دروغی نکنند. ضمن آنکه خیلیها گفتهاند ریک این اپیزود قرابتی با ریک اپیزود پایانی فصل دوم ندارد و خبری از تکامل شخصیتپردازی ریک که در دو فصل قبلی دیده بودیم، در این اپیزود نبوده است. بنابراین کل اپیزود الکی است. شاید عجیب باشد، ولی از این دو تا روانی اصلاً بعید نیست.
۲: پیشنمایش فصل سوم است
یک توضیح دیگر این است که این اپیزود، در واقع قسمت صفرم از فصل سوم بوده است. با توجه به محدودیت تعداد اپیزودها در هر فصل ریک اند مورتی، خیلی از هواداران عقیده دارند که نویسندگان سریال صرفاً این اپیزود را ساختهاند و در این روز خاص منتشر کردهاند که در فصل سوم دستشان برای داستانپردازی بیقید و بند باز باشد و مجبور نباشند یک اپیزود کامل از فصل سوم را به باز کردن گرههای کور داستانی فصل قبلی و رفع و رجوع کردن آن کلیف هنگر و آزاد کردن ریک از زندان اختصاص بدهند. در واقع این تئوری، معقولترین شیوهی سنتی تلویزیونی است و شاید به خاطر همین عقلانی بودنش خیلیها حکم به مردود بودنش میدهند.
۳: از یک بعد دیگر است
این تئوری میگوید که ما در کل این اپیزود، ماجراهای ریک و مورتی یک بعد دیگر را تماشا میکردهایم و نه ریک خودمان را که در این دو فصل اخیر با او همراه بودهایم و بهش عادت کردهایم. تئوری نسبتاً ضعیفی است، چراکه اولاً این ریک به همان اندازهی ریک خودمان دیوانه و جانی است و به قول مورتی، ریکترین ریک است، و ثانیاً آنکه در خلال اپیزود بارها اشاره میشود که این، ریک بُعد c-137 است که میشود همان ریک خودمان. مدافعین تئوری اما میگویند که اگر بینهایت جهان و بُعد را متصور شویم، هر پیشآمد تصادفی در این فضای احتمالی بینهایت ممکن است، از جمله اینکه دو جفت ریک اند مورتی به شماره بعد c-137 داشته باشیم که شخصیتشان هم نزدیک به هم باشد.
۴: ریک هنوز در زندان است
آن اپیزود شبیهسازی در شبیهسازی در شبیهسازی را از فصلهای قبلی یادتان هست که فضاییها میخواستند فرمول ریک را از او بدزدند و داخل یک شبیهسازی گیرش انداخته بودند و بعد که از توی شبیهسازی خارج شد، فهمید همچنان داخل شبیهسازی است و بعدترش که از ان شبیهسازی هم خارج شد، باز هم توی شبیهسازی بود؟ خب ممکن است باز با چنین سناریویی سر و کار داشته باشیم. به خصوص اگر دقت کنید، در خلال اپیزود، همه چیز به سرعت به نفع ریک پیش میرود و به هر چیزی که میخواهد میرسد، از سقوط امپراطوری کهکشانی گرفته تا اخراج جری از خانواده و نجات سامر از دست یک ریک دیگر و کهذا. شاید قضیه از این قرار باشد که ریک همچنان در شبیهسازی ذهنی زندان امپراطوری گیر افتاده و تمام وقایع اپیزود، یک شبیهسازی کامپیوتری بوده تا ریک گاردهایش را پایین بیاورد و فرمول ساخت دستگاه تلپورت میان-بعدی را به بازجوهایش بدهد. بنابراین باز هم این موضوع که تمامیت اپیزود، ذرهای داستان را به پیش نبرده و صرفاً در ذهن ریک بوده، با روح اول آوریلی بودن اپیزود میخواند و این تئوری محتمل است.
۵: واقعاً فصل سوم است
شاید جداً قضیه از این قرار باشد که مثلاً جاستین رویلند و دن هارمن صبح اول آوریل نشستهاند با هم گپ زدهاند که چه دروغ آوریلی به دوستان خودشان بگویند و بعد یکدفعه به سرشان زده که اپیزود اول فصل سوم را که از قضا ساختش هم تکمیل شده، زودتر و جلوجلو منتشر کنند و به ریش آنهایی که خبر انتشارش را باور نمیکنند بخندند و بعدش هم به ریش آنهایی که اپیزود را تماشا میکنند و حالا باید سه ماه آزگار دیگر به انتظار اپیزود دوم بنشینند بخندند. خود انتشار صادقانه و بی غل و غش و دوز و کلک اپیزود اول فصل سوم بوده که شوخی آوریل اصلی بوده و حالا تا تابستان امسال و شروع فصل بعد، همه باید از این شیطنت این دو نفر رنج ببریم و خیالپردازی کنیم که چه خبر است و مقالاتی مثل این را بنویسیم و بخوانیم و سر خودمان را الکی درد بیاوریم.
-
هر چی که بوده باشه ما از دیدنش مشعوف شدیم. :]
-
در مورد شخصیت هارمن و رویلند که میگن عاشق این هستن که رو دست بزنن و همیشه سر مسائل جدی هم شوخی کنن ولی یه چیز دیگه هم زیاد گفته میشه و اون هم تفکر اگزیستانسیالیستی ای هست که در همه سریال جریان داره. تکیه کلام ها و اونواع جملات فلسفی ای که شخصیتها میگن (نه حتی فقط ریک).
باید واقعی باشه. به نظرم بیجهت اون بعد شخصیتی سازندگان رو جدی گرفتیم. حتی انتهای این قسمت (که اسمش هست “سس فلان” (که یه جور سسی هست که قبلا مک دونالد میزده و دیگه نمیزنه)) میبینیم که ریک از قول سازندگان میگه حاضره فقط به خاطر یه سس (که اصلا چیز خاصی نیست) نه فصل همینجوری بسازه و کلا براش همه چی خیلی ساده است در حد خوردن مجدد یه طعم قدیمی.
این چیزی هست که خیلی از فیلسوفان اگزیستانسال هم میگفتن که چیزی که میگن میلیون ها با نیهیلیسم فاصله داره و اتفاقا به زندگی ساده روزمره نزدیکه. کلا سازندگان همه چی رو ساده گرفتن. “نه کسی قراره گول بخوره نه کسی قراره تئوری سازی کنه ما میخوایم سریعتر به سس مورد علاقه امون برسیم.” (راستشو بخواهید همین الان که این رو نوشتم به نظرم اومد که نه؛ نباید اینقدر ساده باشه. باید حتما یه کاسه ای زیر نیم کاسه باشه. اینقدر ساده بیمعنیه! صبر کن ببینم؛ خب همه چی بی معنیه. حتی تحلیلهای پیچیده تر!!)
یه چیز دیگه اینکه آخر فصل دوم آقای باتر (اون درازه که تیر میخوره) میگه یک سال و نیم دیگه میبینمتون تا این مسخره بازی رو جمع کنیم (قضیه ی زندانی شدن ریک) و اون قسمت اوایل اکتبر روی آنتن میره و یک سال و نیم دیگه میشه اوایل آپریل به هر حال.