شغل نویسندگی – درست یا غلط؟!

درآمد بدون شک از مهمترین عوامل تاثیرگذار برای انتخاب هر یک از روش‌های زندگیست. هیچ کس گرسنگی و سرکوفت را دوست ندارد ولی از طرف دیگر هم علاقه را داریم که وجه دیگر ماجراست و به طرز عجیبی معکوسِ درآمد عمل می‌کند. بسیار هستند کسانی که معتقدند نویسنده‌ی خوبی هستند.  از یک متن عاطفی ساده که برای معشوقشان نوشته‌اند گرفته یا یک متن ادبی متکلف و یا حتی مقاله‌ای  که در راستای تخصص‌های شغلی و علمی‌شان تحریر کرده‌اند، همه این اعتماد به نفس را به ایشان می‌دهد که خویشتن را برازنده‌ی هر لقب میرزاداری بدانند و نویسنده‌مآبی پیشه کنند. حتی با وجود این که شکی وجود ندارد که این‌جا (کشور ایران) اوضاع نویسنده‌ها و ناشرها از صاحبین تمامی صنایع بدتر است  و انتخاب این حرفه یک خودکشی قطعی حرفه‌ای و اجتماعی محسوب می‌شود. اما باقی دنیا چطور؟شغل نویسندگی ، درست یا غلط؟!

در مورد نویسنده‌های حرفه‌ای بریتانیایی که بین 25 تا 34 سال سن دارند، می‌توانیم بگوییم که به طور متوسط فقط 5000 پوند درآمد سالیانه از راه نوشتن دارند و علی‌الظاهر با حداقل استانداردهای زندگی در جزیره زندگی‌شان زیر خط فقر می‌گذرد. نویسندگان عادی‌تر حتی درآمد کمتری دارند و از یک سوم همان مقدار هم کمتر در می‌آورند. که در بریتانیا حدود 60 درصد نویسنده‌ها شغل دوم اختیار کرده‌اند ( از قبیل آموزش، راه‌اندازی کارگاه‌های مختلف -شامل کارگاه‌های آنلاین-، نقد حرفه‌ای و شغل‌های پاره وقت دیگر) و فقط یک پنجمشان صددرصد از راه نویسندگی امرار معاش می‌کنند.

به عبارت دیگر وضعیت بازار نویسندگی در کشورهای پیشرفته بصورتِ به‌اصطلاح «برنده صاحب همه چیزه» عمل می‌کند (مثل حرفه‌ی بازیگری و از این قبیل مشاغل). یعنی به طور مثال در همین بریتانیا یک قشر 10 درصدی‌ای از نویسندگان مطرح، صاحب نیمی از از درآمدهای این رشته می شوند که آدم را ناگزیر به یاد جنبش وال‌استریت می‌اندازد.

نکته‌ی دیگر اینجاست که نویسندگی از آن دست مشاغلیست که حق الزحمه‌اش به شدت متغیر است و کاملا به مهارت و شهرت و چه بسا روابط نویسنده وابسته بوده و شما به احتمال زیاد بر اساس حجم زحمات و عرق ریختن‌هایتان پاداش نخواهید گرفت.

حتی باید اشاره کرد که مولفین کتاب‌های پرفروش نیز چندان از فروش کتاب‌هایشان عایدی ندارند. یعنی یا یک دفعه امتیاز نشر را به چندده یا چندصدهزار پوند ناچیز می‌فروشند یا با یک حقِ‌فروش ناچیز 0.8 پوندی به ازای هر نسخه کنار می‌آیند (این جاست که تاثیر یک کارگزار یا وکیل خبره برای گرفتن پول بیشتر معلوم می‌گردد).

البته کسانی که در زمینه‌ی نمایشنامه و فیملنامه به موفقیت برسند ( احتمالا ده یا پانزده سال هم طول بکشد تا به جای خاصی برسند) می توانند به درآمدی 120 هزار پوندی هم در سال برسند.

باز نکته‌ی دیگر موفقیت بیشتر مردها در این حرفه است، برای مثال نشریه‌ی «لاندن ریویو» در سال 2010 اثر 343 نویسنده‌ی مذکر را بررسی کرد ولی در مقابل فقط درباره‌ی 74 نویسنده‌ی مونث نقدی نوشت که بر ندیدگرفتن عمده‌ی تلاش  نسوان در این گونه مشاغل دلالت می‌کند.

 اکثر نویسندگان حرفه‌ای بریتانیا  بین 40 تا 60 سال سن دارند.[/alertbox]

همه‌ی این ها را  بگذارید در کنار روند طولانیِ پذیرفتنِ کتاب از سوی انتشاراتی‌ها و امنیت شغلی بسیار پایین در صنعت نشر، تا متوجه بشوید که نوشتن  حتی در بریتانیای جهان اولی هم یک شغل مناسب محسوب نمی‌شود.

پس باید  نتیجه گرفت که هرگز نباید به بهانه‌ی نوشتن و نویسندگی حرفه‌های دیگری که می‌توانند نان شما را دربیاورند را رها کنید. یادتان باشد که اکثر نویسندگان در ساعت‌هایی که مراوده‌ی اجتماعی ندارند می‌نویسند (آخر هفته‌ها و بعد از ظهرها) و این گونه به روند طبیعی زندگی خودشان هم صدمه نمی‌زنند. اگرچه  تعدادی از نویسنده‌های حرفه‌ای‌تر هم هستند که برای نوشتن اتاق‌کار مخصوص دارند و سعی می‌کنند که منظم‌تر و بدون حواس‌پرتی، تمام وقت بنویسند، ولی توصیه‌ی کلی اینست که نویسندگان باید شغلی به غیر از نویسندگی هم داشته باشند و حتی زیر فشار روانی هم به کارشان ادامه دهند. خیلی از کسانی که تمام وقتشان را برای نویسندگی می‌گذارند، زود سرخورده و بدعنق خواهند شد و در نهایت نویسندگی را هم کنار خواهند گذاشت. تجربه‌ی شغل‌های دیگر ضمن این که درآمد را تامین میکند و آسایش روانی هم ایجاد می‌کند، می‌تواند برای پیدا کردن سوژه‌های نوشتن و تجربه کردن زندگی‌های دیگر نیز موثر باشد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، طبق نتایج بررسی‌هایی که اخیرا از نویسندگان انگلیسی‌ مستقل و غیرمستقل انجام شد‌، بیشتر آن‌ها در سال کمتر از 600 پوند برابر یک‌هزار دلار درآمد کسب می‌کنند. به گزارش گاردین‌، درصد نویسندگانی که بیش از یک هزار دلار در سال درآمد کسب می‌کنند، به ترتیب در هر یک از این گروه‌ها 0.7، 1.3 و 5.7 درصد است. 

سفید کاغذی

جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید

شماره ۳: پری‌زدگی

خرید این شماره