سالگرد تولد امیلی برونته: چطور زنان نویسنده جهان را عوض کردهاند
به بهانهی دویستمین سالگرد تولد امیلی برونته و تأثیر مهمی که او بر نویسندههای زن بعد از خودش گذاشته است، مراسم مفصلی در هاوورث، محل زندگی برونتهها، برگزار شد.
داستان قرن نوزدهمی امیلی برونته از عشق پرشور و انتقام که در دشتهای بادزدهی یورکشایر اتفاق میافتد، جزئی از ادبیات انگلیسی کلاسیک است.
علیرغم اینکه بلندیهای بادگیر تنها رمانی است که امیلی نوشت، طوری تاثیرات خودش را نسل در نسل گذاشته است که دویستمین سالگرد تولدش یک اتفاق پر اهمیت به شمار میرود و شایان توجه ویژه.
به مناسبت دویستمین سال تولد امیلی، یک گردهمایی در موزهی کلیسای برونتهها واقع در هاوورث، غرب یورکشایر، به دست نویسندهی پرفروش کیت ماس برگزار شد. سپس در رویداد «من هیثکلیف هستم»، شانزده نفر از شرکتکنندگان داستانهای کوتاهی خواندند که ملهم از شخصیتهای بایرونسکی بودند.
همچنین این شهر میزبان اکران فیلم Balls بود. فیلمی کوتاه به کارگردانی مدل و بازیگر، لیلی کول، که سرآغاز هیثکلیف، کودکی که سر راه گذاشته شده بود را به نمایش درمیآورد. این جشن روز بعدش با رویدادی به نام «اهمیتی که امیلی برای من دارد» به اوج خودش رسید. در این مراسم نویسندههای نامآشنا دور هم جمع شدند تا از کار او تجلیل کنند.
جایی دیگر، استیو برنت ویالونساز یک ویالون ویژه از درختی که نزدیک به کلیسای هاوورث رشد کرده است ساخت. پیش از این نیز در ماه می در نمایشگاه گل چلسی، گل رزی به یاد این نویسنده، رز امیلی برونته نامگذاری شد.
این که بعد از این همه سال امیلی برونته همچنان محبوب است، نشان از تأثیر نویسندگیاش دارد.
برونته وقتی جوان بود به کلیسایی که در هاوورث است، نقل مکان کرد و زندگی آرامی را همراه با خانوادهاش (از جمله خواهران نویسندهاش شارلت و آن) در آنجا گذراند. آنجا بود که تخیلاتش سرکشانه به تاختوتاز در آمدند و در سال 1847 به تعاقب این یکهتازی خیال، بلندیهای بادگیر حماسیاش را به قلم درآورد و با اسم مستعار الیس بل Ellis Bell منتشر کرد، چرا که میدانست انتشاراتیها این داستان عاشقانهی پرشور را از یک قلم مردانه دلپذیرتر میدانند.
یک سال بعد امیلی در سن 30 سالگی از مرض سل مرد، بدون اینکه بداند میراثش از طریق شخصیتهای فراموش نشدنیاش زنده خواهد ماند. سالگرد او و کشف نقش او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندههای زن تمام دوران، این بحث را ایجاد کرد که دیگر چه کسی میتواند مدعی باشد که تأثیر خود را این چنین صریح برروی عرصهی ادبیات گذاشته است.
البته لیست بلند بالایی از نویسندههای زن، چه در گذشته و چه در حال حاضر وجود دارد که میتوان به راحتی از میانشان انتخاب کرد.
به قرن هفدهم که برگردیم، معروفترین رمان مری شلی، داستان گوتیک فرانکشتاین در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. درگیری بین یک هیولا و خالقش، همیشه قسمتی از فرهنگ عامه باقی میماند و اعتبار پایهگذاری علمیتخیلی به عنوان یک ژانر ادبی به مری شلی تعلق دارد. این نویسنده – که همچنین بابت ازدواج جنجالیاش با شاعر انگلیسی رومانتیک، پرسی بیشه شلی شناخته شده است – همچنین از نویسندگیاش برای به چالش کشیدن روابط جنسیتی سنتی استفاده کرد که حتا همین الان هم در بحثهای اجتماعی و فرهنگی معتبر هستند.
ویرجینیا وولف، یکی از چهرههای بنیانگزار جنبش مدرنیست دیگر چهرهی تأثیرگذار در گفتمان روابط جنسیتی است. رمانهای او – شامل خانم دالووی و اتاقی از آن خود – به بررسی انگیزهها و روانشناسی انسان میپردازد. در کتاب اتاقی از آن خود آمده که، خانمها نیاز به استقلال مالی دارند تا به موفقیت شخصی دست یابند، و به همین دلیل امروزه از آن به عنوان کتابی که جلوتر از زمان خودش است یاد میکنیم.
وولف در سال ۱۹۴۱، در سن ۵۹سالگی به زندگی خودش خاتمه داد، ولی آنطور که زنان را به عرصهی عمومی آورد و قوانین جنسیتی تاریخگذشته را به چالش کشید، ماندگاری میراثش را تضمین کرد.
آگاتا کریستی، نویسندهی جنایی بریتانیایی، خالق کاراکترهایی چون هرکول پوآرو و خانم مارپل، پرفروشترین نویسندهی دوران است. فروش تخمینی کتابهایش بین دو و چهار میلیارد است، یعنی همتراز با کارهای شکسپیر. مهارتهای نویسندگیش در کنار پلاتهای پر تعلیق «کار که بود»، باعث شده کریستی همچنان یکی از نویسندگان پر طرفدار جهان باشد.
در این بین، داستان قدرتمند نویسندهی آمریکایی، هارپر لی با عنوان کشتن مرغ مقلد که در ۱۹۶۱ جایزهی پولیتزر را از آن خود کرد، حتی امروزه هم در خاطرهی ماست. خیلی از جزئیات کتاب چیزی است که لی – که دو سال پیش در سن 89 سالگی درگذشت – هنگام جوانی دیده بود. او در منتهیالیه جنوب آمریکا بزرگ شد که تفکیک نژادی درش امر مرسومی بود. و همین برایش الهامبخش تغییر فرهنگی بود. کشتن مرغ مقلد اثری کلاسیک از ادبیات آمریکایی مدرن است و همچنان سالی یک میلیون کپی از آن به فروش میرسد.
اما وقتی به دورهی مدرن میرسیم، طبیعتاً باید سراغ جی کی رولینگ هم برویم. در سال ۲۰۰۴ خالق هری پاتر، به لطف فیلمها و امپراتوری بازاریابی مجموعه کتاب هفت جلدیاش که دربارهی ماجراجوییهای پسر جادوگری است (که اولین بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد)، اولین نویسندهای بود که به لیست میلیاردرهای فوربز راه پیدا کرد.
تنها کلمات او نیستند که الهام بخشند، بلکه ماجرای زندگی شخصی خودش هم برای مخاطبین جذاب است. او از یک مادر مجرد که با کمک خیریه زندگی میکرد، تبدیل شد به نویسندهی داستانهایی که تخیلات میلیونها کودک و بزرگسال را به خود مشغول کرد.
کیت ماس، نویسندهی کتاب «هزارتو» که در سال ۲۰۰۵ با انتشار کتابش به شهرت جهانی دست یافته است، معتقد است بابت فراهم کردن فرصتی برای نویسندههای زن که بتوانند به روشی جدید بنویسند، مدیون امیلی هستیم.
«برای من، به عنوان یک رماننویس تحت تأثیر موضوع چشمانداز، امیلی برونته از این نظر هنوز مهم است که مسائلی که یک نویسندهی زن اجازهی نوشتن در موردش داشت را برای همیشه تغییر داد. بلندیهای بادگیر به هیچوجه کتابی رام و خانوادگی نبود و به هیچ وجه دنبالهروی نگرشها و اخلاقیات آن زمان نبود. فکر میکنم فوقالعاده است که این همه مدت بعد از تولد او، و البته تولد شارلوت و آن، این نویسندههای خلاق فوقالعاده، این سه خواهر، با همهی فقدانها و ناراحتیهایی که در زندگیشان از آنها رنج بردند، کارهایی را خلق کردند که هنوز مردم مشتاقانه بر سرشان طوری بحث میکنند که انگار همین هفتهی گذشته منتشر شدهاند. به نظرم چنین چیزی محشر است.»