پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 1 پاسخ ( از کل 1)
  • نویسنده
    پاسخ‌ها
  • در پاسخ به: میافارقین: سیاره‌ی بدن‌ها و عفریت‌ها #25138
    donyaparvaz
      • تک خط
      Up
      3
      Down
      ::

      خیلی ممنون بابت داستان. من ایده‌هایی که بعد از خوندن به نظرم رسید رو می‌گم.
      رابطه پیچیده بین لطیفه، بابا و عموش توی اولین نگاه جذبم کرد.  تضاد بین روح ماجراجویانه بابا و ذهنیت بقای عمو برام جالب بود. می‌شه گفت  این یه جور دوگانگی بود که منشاش همون کشمکش درونی لطیفه می‌تونه باشه. دوراهی لطیفه جستجو برای درک خودش و در ضمن ترسش از به ارث بردن ویژگی‌هایی بود که خودش از متنفره. صحنه اعتراف بین لطیفه و عموش، که روی پرتاب بابا از روی پل متمرکزه، پیچیدگی رابطه خانوادگی‌شون رو بیشتر نشون داد.

      میافارقین، یه سیاره‌ی متروکه که به عنوان مستعمره ساکنین درجه‌۲ یا اردوگاه پناهندگان عمل می‌کنه. این با موتیف‌های داستان خیلی متناسبه. یه جور معماری قفس‌مانند می‌بینیم که انگار زندان‌های درونی شخصیت‌ها رو فیزیکی کرده. میافارقین نمادی از محدودیت‌های  اطراف کاراکترها می‌تونه باشه. توصیفش حس یه محیطی رو می‌ده که هم ابدی و هم موقته.

      استفاده لطیفه از کلاغ فلزی نه تنها به عنوان وسیله‌ای برای فرار از محدودیت‌های فیزیکی قفسش عمل می‌کنه، بلکه حس این رو می‌ده که می‌خوایم به وسیله اون از محدودیت‌های فیزیکی، اجتماعی یا وجودی عبور کنیم.

      یاماتاکه‌ها با تراشه‌های پاک کننده درد و دوخت اندام برام جالب بودن، آدم وقتی که از درد، رنج، و در نهایت مرگ خلاص می‌شه چی‌ می‌شه؟ انگار یاماتاکه‌ها ته مسیر تکامل باشن. به ته پیشرفت ژنتیکی و نامیرایی رسیدن ولی خیلی گروتسک و خیلی بدوی به نظر می‌رسن.

      الان یه سری سوال هم دارم.
      یاماتاکه‌ها کی‌ان و نقش‌شون توی این جامعه چیه؟
      لطیفه چطور کلاغ فلزی رو به دست آورده و این کلاغ قراره توی داستان چی باشه؟

      قطعا فصل‌های بعد رو هم می‌خونم و باز نظر می‌دم.

    در حال نمایش 1 پاسخ ( از کل 1)