بازی: پادشاهان جنگهای صلیبی ۲ CK II
کمتر از سه سال از تسخیر انگلستان میگذشت. متاسفانه فرمانروایان بریتانیا تحملِ دیدن یک حرامزادهی نورمَن بر تخت پادشاهی را نداشتند و زمزمهی طغیان سراسر دربار را فرا گرفته بود. تلاشم برای تحمیلِ ساتراپهای نورمن با شکست روبرو شده بود و باید خیلی سریع سیاست جدیدی اجرا میکردم.
از سوی دیگر، نوهی جوانم(هنری دوم) که حالا تاجِ امپراطوری فرانسه را بر سر داشت، با یکی از ساتراپهای جنوب وارد جنگی طاقتفرسا و خونین شده بود که بهزودی آتشش گریبانگیر من هم میشد.
وقتی تاریخچهی سلطنتم را زیر و رو میکردم، فهمیدم که بزرگترین اشتباهِ فیلیپ دوم(امپراطور سابق فرانسه که خودم کشته بودمش) این بود که دوست داشت همهچیز را بین دوستان خارجیاش -مثل خودم- پخش کند… همینجا بود که راه حل تمام مشکلاتم را پیدا کردم: خون.
سر تمام پیرهای خرفتی که در انگلستان برایم نقشه کشیده بودند را -همراه با وارثینشان- زیر آب کردم و همزمان قوانین جدیدی برای خاندانم تنظیم کردم. از این به بعد هیچ کس حق نداشت با فردی که خونِ ویلیام حرامزاده در رگهایش جریان ندارد، وصلت کند.
هرچند این تصمیم عجیب و غریب منجر به حفظ پادشاهیام شد اما پس از چند سال جهان مسیحیت روی خوشی به نورمنهای شمال و رسمِ ازدواج میانخانوادگیشان -که حتی شایعه شده بود بین خواهر و برادر نیز رواج دارد- نشان نداد و حالا باید با پاپ و امپراطوری مقدس روم روبرو میشدم که به چرب و چیلیترین بهانهی ممکن دست پیدا کرده بودند: خاندان ویلیام حرامزاده مثل خودش حرامزادهاند!
متنی که مطالعه کردید یک روایت ساده از تجربهی اخیرم هنگام بازی کردنِ Crusader Kings II بود. شاید تعجب برانگیز باشد اما هیچکدام از وقایع بالا سناریوی از قبل طراحی شده نیستند و فقط بهخاطر انتخابهای من شکل گرفتهاند.
سیستم جامع، وسیع و فوقالعاده حساب شدهی CK II این اجازه را به شما میدهد که کاملاً داستان خودتان را در جهان بیرحم قرون وسطی خلق کنید. تجربهی حس بینظیر داستانی که مطمئنید فقط خودتان در دنیا شاهدش بودید، CK II را تبدیل به یکی از غنیترین و منحصربهفردترین بازیهای استراتژی دنیا میکند.
نه خدا و نه پادشاه، فقط انسان
در اکثر بازیهای استراتژی شما مسئولیت ادارهی یک کشور، امپراطوری یا پادشاهی را برعهده دارید. مثلاً در مجموعه بازیهای Total War یا Civilization تمام تصمیمات ریز و درشت یک امپراطوری به شکلی خداگونه به بازیکن واگذار شده است.
تفاوت کلیدی CK II با باقی بازیهای استراتژی اینجاست که شما فقط و فقط میتوانید یک «شخصیت»* از دودمانی خاص را کنترل کنید که لزوماً این شخصیت پادشاه یا امپراطور نیست.
در نگاه اول شاید ایدهای کسالت آور و محدودکننده بنظر برسد اما بگذارید بگویم که من در هیچ بازی استراتژی تا این حد احساس آزادی نکرده بودم. میزان گزینهها و قدرت اختیاری که CK II عرضه میکند حقیقتاً باورنکردنی است. به حدی که حتی از شکستها و ناکامیهایتان نیز لذت میبرید.
*در صورت مرگِ شخصیت، شما کنترل وارث بعدیِ دودمانتان را برعهده میگیرید و اگر دودمان هیچ وارثی نداشته باشد بازی تمام میشود.
از پرنس جان تا ریچارد شیردل
بازی کردن CK II مانند راه رفتن روی لبهی تیغ است. هر تصمیمی تبعات خاص خودش را بهدنبال دارد و بهسختی میتوانید از صحیح بودنِ مسیر انتخابیتان اطمینان حاصل کنید.
تصور کنید یک خلیفهی عباسی هستید که برای تسخیر اورشلیم از دست کفار اروپایی پول کم آورده و تنها راهِ سریع برای حل این مشکل، وام گرفتن از تجار یهود است. اما وام گرفتن فقط به حساب و کتابهای مالی ختم نمیشود.
به هرحال شما رهبر یک امپراطوری اسلامی هستید و همکاری با یهودیان نه تنها به محبوبیتتان لطمه میزند بلکه فرمانروایان زیردستتان را نیز نسبت به شما بدبین میسازد. و شاید تسخیر اورشلیم به قیمت از دست دادن سرتان تمام شود.
یادآوری میکنم که این بازی درمورد اشخاص است نه امپراطوریها. مایندسِت معمولِ بازیهای استراتژی که «چوب کم دارم برای ساخت اصطبل پس باید بیشتر چوب جمع کنم.» در CK II جایگاهی ندارد و این قضیه میتواند برای تازه واردین کمی رعبانگیز باشد چراکه حتی بعد از فراگیریِ مکانیکهای متنوع(زیادی متنوع!) بازی هم، وفق گرفتن با چنین طرز تفکر تازهای بسیار دشوار است.
بازی تاج و تخت
شاید «سیمیولیشن سیاست» بهترین توصیفی باشد که از CK II بتوانم ارائه دهم.
برای مثال برخلاف اکثر بازیهای همسبک که شما به راحتی میتوانید با فشار دادنِ گزینهی Declare War با این کشور و آن پادشاهی جنگ راه بیاندازید، اینجا باید یک دلیل محکمه پسند داشته باشید -یا حداقل یکی بسازید!- تا اکثریت را قانع کنید که وارد جنگ شوند.
هرچند وجههی نظامی و اقتصادی CK II غنی و نسبتاً جامع است اما بیش از هرچیز بازی از شما میخواهد که نیکولو ماکیاوِلی خوبی باشید تا یک آرتور شاهِ جنگجو و باخدا.
اقیانوسی از جنس تاریخ و تخیل
با وجود اینکه CK II اصالتاً سال 2012 عرضه شد اما تا به امروز بستههای الحاقی بسیاری برایش منتشر شده است. در حال حاضر CK II گستردهتر از همیشه است و دروازههای بیشماری از احتمالات را به روی بازیکنان گشوده است.
جایی میخواندم که یک سری حتی توانستهاند امپراطوری باستانی روم و پادشاهی زرتشتی پارس را دوباره بازسازی کنند.
در آپدیتهای جدید، Paradox Interactive پایش را از تاریخ فراتر گذاشته و عناصر فانتزی عجیبی به CK II اضافه کرده -مثل وجود گرگینهها یا حملهی آزتکهای امریکا به اسپانیا!- که حتی باعث تعجب طرفداران قدیمی شده است.
قبل از اینکه برم به حساب پاپ و امپراطوری مقدس روم برسم، باید بگم که Crusader Kings II یکی از بهترین تجربههای استراتژی من در دنیای ویدئو گیم است. اگر همان چند ساعت اول از هیبت بزرگ و بظاهر غیرقابل کنترلش نترسید، امکان ندارد در دلتان جا باز نکند.