بازی: استبداد Tyranny

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد
شرکت سازنده: OBSIDIAN
سال تولید: ۲۰۱۶
سبک: نقش‌آفرینی - دانجن کراولر
ژانر: فانتزی - حماسه

اگر مثل نویسنده این متن از آدم‌هایی هستید که اگر قرار بود یار دهم یاران حلقه باشند، فاتحه سرزمین‌ میانه خوانده می‌شد، این سوال بسیار اساسی هنگام تجربه قسمت اعظم بازی‌های نقش‌آفرینی برایتان مطرح است:

چرا نمی‌توانیم بد باشیم؟

البته، یک سری از بازی‌ها انتخاب‌های اخلاقی دارند که این قضیه را اندکی کمرنگ‌تر می‌کند؛ با این وجود، باز هم برای مثال فرمانده شپرد در پایان کار به یک ترتیبی کهکشان را نجات می‌دهد(شاید هم ندهد، اما دیگر با ریپرها متحد که نمی‌شود). هر قدر هم جست‌و‌جو کنید، کمتر بازی‌ای است که به پروتاگونیست اجازه آنتاگونیست بودن را بدهد.

tyranny

اگر آر‌پی‌جی باز قهاری باشید، محال است که لااقل اسم شرکت ابسیدین به گوشتان نخورده باشد. چه الد‌اسکول باشید و از استاروارز: شوالیه‌های جمهوری‌ قدیم ۲ و Neverwinter Nights بشناسیدشان و چه از فال اوت: نیو وگاس؛ ابسیدین شرکتی است که در کنار Bioware، از آر‌پی‌جی سازان محوری به شمار می‌رود.

خب، باورتان شود یا نه، ابسیدین در دوره‌ای بنا به یک سری دلایل، با مشکلات مالی بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کرد. جاش سایر، مغز متفکر پشت نیووگاس، پیشنهاد داد که کمپانی شانس خودش را در عرصه‌ی کیک‌استارتر امتحان کند. اعضای کمپانی‌ هم که چیزی برای از دست دادن نداشتند. کمپینی در کیک‌استارتر راه انداختند با هدف ۱.۱ میلیون دلار به این مضمون که «قصد داریم دنباله‌ی معنوی بالدورز گیت را بسازیم. محتاجیم به یاری سبزتان.»

و در حالی‌که یک سری از اعضا حتی امیدی به جمع شدن صد‌هزار‌ دلار هم نداشتند، کمپین به موفقیتی ۵ میلیون دلاری دست یافت و نتیجه‌اش شد پیلارز آو اترنیتی که به عقیده خیلی‌ها و خود شخص بنده، بهترین بازی سال ۲۰۱۵ بود.

موفقیت پیلارز به ابسیدین جان دوباره‌ای داد و این فرصت را فراهم کرد که ایده‌های کنسل شده‌ی سال‌های اخیرشان به علت کمبود بودجه را از قفسه‌ها بیرون بکشند. فیوری، دیفاینس و استورم‌فال، سه‌تای این پروژه‌ها بودند و ابسیدین هم خیلی به این قضیه چند نشان و یک تیر باور قلبی داشت؛ این شد که ترکیبشان کرد و نتیجه‌اش شد پروژه‌ای جدید به نام تیرانی.


در مورد بازی


بارزترین ویژگی تیرانی، که ابسیدین از ابتدا در نشست‌های خبری بر آن تأکید ویژه داشت، در ستینگش است؛ برخلاف بسیاری نقش‌آفرینی‌های دیگر که پروتاگونیست نقش ناجی را دارد، در تیرانی، جهان پیش از آن‌که شما حتی پروتاگونیستتان را بسازید سقوط کرده است. حالا شاید خیال کنید قرار است در حکم یک مبارز آزادی‌خواه، مردمان را از نیرو‌های ظالم رهایی بدهید؛ و بعد می‌بینید که ای دل غافل! شما خودتان در رأس اشغال‌گران هستید.

همچنین ابسیدین در برخی کنفرانس‌ها از تیرانی با عنوان دنباله معنوی پیلارز یاد می‌کرد. با این وجود باز هم تأکید داشت که به جز طراحی‌های محیطی و برخی عناصر گیم‌پلی، پیلارز و تیرانی هیچ نقطه مشترکی با هم نخواهند داشت و تیرانی حتی برای کسانی که پیلارز را بلعیده‌اند نیز تجربه‌ای نو و استثنایی خواهد بود.

خب، با تمام این اوصاف، سری به بازی بزنیم و ببینیم که چند درصد از ادعاهای ابسیدین درست از آب درآمدند.

داستان تیرانی در جهانی خیالی به نام تراتوس و در عصر برنز می‌گذرد. تراتوس از شمال مورد تهاجم نیرو‌های فرمانروایی بسیار نیرومند به نام کایروس قرار گرفته و قسمت اعظمش به اشغال درآمده. آرکان‌ها، رهبرانی با توانایی‌های فراطبیعی، نیرو‌های کایروس را رهبری می‌کنند و اکنون، سرنیزه‌‌ی قوای کایروس جنوب تراتوس و آخرین بخش سرزمین‌های آزاد را نشانه رفته است.

و اینجاست که شما وارد داستان می‌شوید. در نقش یک فیت‌بایندر، از خادمان تونون، آرکان عدل. می‌توان ۵ پاراگراف در مورد فیت‌بایندرها توضیح داد؛ اما بنده به همین یک جمله بسنده می‌کنم: یک ورژن عصر برنزی از قاضی دِرِد.

تیرانی برای تعیین داستان‌پس‌زمینه‌ی شخصیت شما، روشی نوین و بسیار جالب طراحی کرده است. در ابتدای کار و به محض ساختن شخصیتتان، بازی شما را وارد یک مینی‌گیم می‌کند به نام کانکوئست. شما در نقش مشاور نظامی قشون‌های کایروس، موظفید آخرین مقاومت‌ها را در هم شکسته و سرزمین‌های جنوبی را فتح کنید. انتخاب‌هایی که در کانکوئست انجام می‌دهید، زندگی‌هایی که نجات می‌دهید و یا می‌گیرید و دوستان و دشمنانی که برای خود فراهم می‌کنید، همگی در روند بازی نقش خواهند داشت.

و سپس بازی شروع می‌شود و حال شمایید و جهانی تکه‌تکه شده از جنگ. آیا وظیفه خود به عنوان مهره‌ای از مهره‌های فرمانروا را انجام داده و حکومت کایروس را قطعی می‌کنید؟ و یا بی توجه به کایروس و آرکان‌ها، راه خودتان را می‌روید؟

انتخاب با شماست. و این بار به زیبایی تمام. تیرانی به حدی در زمینه داستان به بازیکن آزادی عمل می‌دهد که نمونه‌اش را در بازی‌های نقش‌آفرینی کمتر شاهدیم. به شخصه بازی را ۳ بار به پایان رسانده‌ام و تجربه‌ام در هر ۳ بار به حدی متفاوت بود که بازی حتی اندکی برایم خسته‌کننده نشد. ستینگی گیرا، داستانی لذت بخش و ان‌پی‌سی‌هایی جذاب، همگی دست‌به‌دست هم می‌دهند تا مخاطب تا آخرین لحظه پای بازی میخکوب شود. ابسیدین در مورد ستینگ و داستان بازی حقیقت را گفته بود؛ تا حدی(که خب اجازه دهید، به آن بخش هم اشاره می‌کنیم).

خب، این از داستان و ستینگ. حال جنبه‌های تکنیکی چه؟ در حد انتظارات ظاهر شدند؟

شاید در نگاه اول، برای کسی که انتظار تجربه‌ای مانند پیلارز داشت، تیرانی کمی ساده به نظر بیاید. از همان لحظه‌ی ساخت شخصیت تا انتخاب کلاس‌ها. و خب بعد از انتخاب کلاس مورد نظر این سادگی حتی بیشتر نمایان می‌شود؛ توانایی‌های تهاجمی به نسبت پیلارز کمترند، چندتایی از کلاس‌ها اصلاً به درد نمی‌خورند و در بخش جادو و این‌ها اصلاً خبری از جادو و گریموآر‌ها(کتاب‌چه‌های طلسم) پیلارز نیست. کاملاً محتمل‌ است که یکی در همین نقطه عطای بازی را به لقایش ببخشد و برود سراغ پیلارز: وایت مارچ.

اما خب صبر کنید. اگر به بازی مهلت بدهید، یکی از زیباترین مکانیک‌های طراحی جادو را که تا کنون در بازی‌ها دیده‌اید برایتان می‌آورد. در طول بازی، سنگ‌نشان‌هایی پیدا می‌کنید. حال یا از کاوش در سیاه‌چال‌ها، یا کشتن دشمنان و یا حتی صحبت با یاران خودتان. این سنگ‌نشان‌ها را تغییر می‌دهید، قوی می‌کنید و بسته به درک جادویی شخصیتتان، طلسم‌هایی خلق می‌شوند هر یک با خصوصیات مخصوص خودشان. این سیستم طراحی طلسم، کمی شبیه مکانیک‌های جادو در بازی‌های کلاسیک سری الدراسکرولز است؛ کیمیاگری ماروویند و جادو‌های ابلیویون(و بله. می‌تواند همانقدر هم تعادلش بد باشد. تا آخر بازی آنقدری طلسم‌هایتان قوی می‌شوند که جهنم به پا کنید. به معنی واقعی کلمه).

این مکانیک گیم‌پلی، که چندین پله نسبت به گریموآر‌های پیلارز ارتقا یافته‌ است، به نظرم خود به تنهایی مولفه‌ای مثبت محسوب می‌شود در گیم‌پلی تیرانی.

سوای این‌ها، بازی از خیلی جهات دیگر مانند پیلارز است. طراحی‌ها، دیالوگ‌ها و جهان. و البته دیگر تفاوتی با پیلارز که شاید کمی آزاردهنده باشد اندازه‌ی نسبتاً کوچک جهان، و همچنین تعداد کم سیاه‌چال‌ها برای جست‌و‌جو است(متأسفانه دیگر از سیاه‌چال‌های ۱۵ طبقه‌ای و اژدهای طبقه پانزدهمش خبری نیست).

حوصلتان که سر نرفت، نه؟ یعنی خب درک می‌کنم که خواندن یک بررسی در مورد بازی خیلی کسل‌کننده‌تر از تجربه خود بازی است. بنابراین، برای کسانی که وقت و صبر مطالعه هزار کلمه را ندارند، یک بررسی کوتاه بر نکات مثبت و منفی بازی می‌نویسم. شاید مفیدتر باشد.


نکات مثبت


+ داستان و ستینگی خوب و منحصربه‌فرد که به بازی ارزش چند باره تجربه شدن را نیز می‌دهد.

+ گیم‌پلی روان و ساده‌تر از پیلارز، و با این وجود بسیار سخت برای کسانی که خیال می‌کنند در زمینه‌ی سی‌آر‌پی‌جی کسی هستند.

+ ایده‌هایی نو که شاید کسی فکرشان را هم نمی‌کرد اما تیرانی نشان داد که بودنشان بهتر از نبودنشان است؛ مانند مینی‌گیم کانکوئست و سیستم طراحی طلسم.

+ طراحی دقیق و توجه بالا به جزئیات. سیاه‌چال‌ها به قدری خوب درآمده‌اند که از گشت‌و‌گذار درشان حالت تهوع نگیرید.


نکات منفی


یک سری از سلاح‌ها و کلاس‌ها رسماً به‌درد‌ نمی‌خورند و از آن طرف، برخی بیش از اندازه نیرومندند. بخت یارتان اگر می‌خواهید با چیزی جز یک جادوگر شمشیر دودست بر شانه، بازی را روی Path of the damned تمام کنید.

– و بزرگترین مشکل بازی. بازی ناتمام است. بله، ناتمام. با شروع اکت ۳، این حس به شما دست می‌دهد که انگار سازندگان برای بیرون دادن بازی در مضیقه‌ی شدید زمانی بوده‌اند. سیاه‌چال‌هایی که در اندازه آب رفته‌اند، کوئست‌هایی کوتاه و از همه عیان‌تر، پایان بازی که شما را وادار می‌کند بگویید «همین بود؟»

البته به احتمال قوی ابسیدین قرار است در چند دی‌ال‌سی داستان را ادامه دهد؛ اما اگر قضیه این‌طور باشد که باید به حال کمپانی گریست. کات کردن داستان بازی و بیرون دادن آن به صورت بسته‌های الحاقی… گویا همکاری با الکترونیک‌آرتز چندان تأثیر خوبی بر ابسیدین نداشته است.


حالا در نهایت، بازی را بخریم یا نه؟


تیرانی با تمامی مشکلاتش، از بهترین کلاسیک‌ آر‌پی‌جی‌های موجود در بازار است. اگر طرفدار نقش‌آفرینی‌های ایزومتریک هستید، پیلارز را دوست داشتید و یا حتی به دنبال تجربه یک برداشت جدید بر ژانر نقش‌آفرینی دانجن کراولر می‌گردید، تیرانی پاسخ خوبی برایتان است.‌

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم