ده فیلم ۲۰۱۷ که بی‌صبرانه منتظر دیدنشان هستیم

9
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

امسال قرار است فیلمی از ادگار رایت اکران شود. اجازه بدهید تکرار کنم: امسال قرار است فیلمی از ادگار رایت اکران شود. نمی‌توانم به قدر کافی تأکید کنم چقدر آدم‌های خوش‌شانسی هستیم که در دوره و زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که ادگار رایت زنده است و فیلم می‌سازد. مغز شگفت‌انگیزی که اسکات پیلگریم و سه‌گانه‌ی سه طعم کورنتو(شاون آو د دد-هات فاز- د ورلدز اند) را به جهان هدیه داد، امسال با پرخرج‌ترین فیلمش تا به امروز و با ستارگانی مثل کوین اسپیسی، جان هم، جیمی فاکس و لیلی جیمز همدست شده تا یحتمل یکی از بهترین فیلم‌های سال و دهه را بسازد(و بله!‌ چشم بسته می‌گویم فیلم خوب خواهد شد. از نظر قوانین فیزیکی غیرممکن است که ادگار رایت فیلم بد بسازد). تنها حسرتم این است که چرا سایمون پگ و نیک فراست در فیلم نیستند، ولی از طرفی کنجکاوم ببینم رایت با ستارگان بزرگ‌تر چطور کار می‌کند؟ داستان فیلم هم درباره‌ی راننده‌ی جوانی است که کارش رانندگی برای سارقین مسلح بانک‌هاست که می‌خواهند لحظه‌ی آخر فلنگ را ببندند. نهایتاً باید گفت وجود همین یک فیلم در ۲۰۱۷، حتی اگر تمام فیلم‌های دیگر لیست بالا گند بزنند، امسال را سالی قابل تحمل و حتی دوست‌داشتنی می‌کند.

هرطور که نگاه کنیم ۲۰۱۶ برای طرفداران سینمای ژانری، بلاک باستری و اکشن سال ناامید کننده‌ای بود. امسال چندتایی فیلم مستقل خوب آمد و چند فیلم پرخرج غیرانگلیسی زبان عالی هم آمد، و طبیعتاً مارول هم روال آهسته و پیوسته‌ی همیشگی خودش را حفظ کرد. ولی سوای این‌ها اکثر کارهایی که بهشان امید داشتیم مزخرف از آب درآمدند. از دسته‌گل‌های دی‌سی مثل «بتمن علیه سوپرمن» و «جوخه انتحار» بگیرید تا مرگ دوباره‌ی فیلم‌های ویدیوگیمی بلاک‌باستر که نتیجه‌ی مزخرفاتی از قبیل فیلم اساسین کرید و وارکرفت بود و از آن طرف با سر زمین خوردن فیلم‌هایی مثل افسانه‌ی تارزان(که باعث شد نتیجتاً فیلم خشک و کوپوریشنی و بی‌روحی مثل کتاب جنگل بشود فیلم عالی و نمره‌بگیر و بفروش امسال)، همه دست به دست هم دادند که نردها و گیک‌ها لااقل از پرده‌ی نقره‌ای چندان راضی نباشند.

۲۰۱۷ ولی خیلی نویدبخش‌تر به نظر می‌رسد. هرچند کسی کف دستش را بو نکرده و حکماً هیچکس هم هرگز انتظار تفتیش عقاید اسپانیایی را ندارد و معلوم نیست که امسال حتی بدتر از پارسال نباشد. اما به هر حال لیست زیر شامل ده فیلمی‌ست که امسال خوب است منتظرشان باشید و بهشان چشم امید داشته باشید، و آرزو می‌کنیم مثل قاطبه‌ی فیلم‌های سال قبل ناامیدمان نکنند.


christopher-nolans-epic-new-world-war-ii-movie-dunkirk-has-a-teaser

Dunkirk

اکران: ۲۱ جولای

به نظرم مشخص باشد که کریستوفر نولان بیش از آنکه داستان‌‌پرداز خوبی باشد، تکنسین بی‌نظیری است. خودتان بهش فکر کنید. بهترین بخش‌های اینتراستلار نماهای خیره‌کننده‌ی کرمچاله و سیاهچاله و سیارات بودند یا دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها و توئیست‌های اعصاب‌خرد‌کنش؟ مشکل نولان در این چند فیلم اخیرش همین بوده که خواسته بیش از حد باهوش‌بازی دربیاورد. تقصیر هم البته فقط به گردن خودش نیست و از قضا احتمالاً برادرش جاناتان(که در وست ورلد دیدیم اصلاً فیلمنامه‌نویس خوبی نیست) و مثلاً دیوید اس گویر(که در بتمن وی سوپرمن دیدیم اصلاً فیلمنامه‌نویس نیست و اصالتاً فن‌فیکشن‌نویس است) در این زمینه مقصرتر باشند.

در دانکرک اما نولان گویی بیشتر به ریشه‌هایش برگشته. یک فیلم جنگی با بازی تام هاردی و سیلین مورفی و درباره‌ی واقعه‌ی تخلیه‌ی نیروهای متفقین از سواحل دانکرک در فرانسه که فیلمنامه‌اش را هم گویر و جاناتان ننوشته‌اند و کار خود کریستوفر نولان بوده و امیدواریم خبری از باهوش‌بازی‌های خجالت‌آور اینتراستلاری یا وست ورلدی در آن نباشد. هرچه که باشد، به نظر می‌رسد تجربه‌ی دیدن فیلم-لااقل دفعه‌ی اولش- مثل اکثر فیلم‌های نولان لذت‌بخش باشد.


John-Wick-1-Wallpaper

John Wick: Chapter 2

اکران: ۱۰ فوریه

اصلاً فیلم جان ویک را دیده‌اید؟‌ اگر دیده باشید فکر نمی‌کنم توضیح چندان بیشتری نیاز باشد. اگر ذره‌ای از آن نئونوآر اکشن اسپاگتی دیوانه‌ای که در فیلم اول بود در این یکی هم تکرار بشود و آن معجون غریب و خوشمزه و آن اکشن لذت‌بخش و درستی -که کج‌دهنی‌ای بود در صورت این سینمای اکشن‌نمای هرزه‌ و چموش این روزهای هالیوود- را در بخش دوم هم ببینیم باید با جان و دل منتظر فیلم بود. قسمت اول که در ۲۰۱۴ آمد، هرکسی را که ذره‌ای تجربه از سینمای اکشن داشت و به حال وضعیت فیلم‌های جیسون استاتهامی گوجه-پنیری دهه‌ی ۲۰۱۰ افسوس می‌خورد، حسابی سر ذوق آورد. حالا هم تقریباً همان عوامل پشت فیلم اول برای بخش دوم برگشته‌اند و دلیلی نداریم که فکر کنیم فیلم دوم قرار نیست به خوبی اولی باشد.


WONDER WOMAN

Wonder Woman

اکران: ۲ ژوئن

اجازه بدهید همین‌جا خیالتان را راحت کنیم که فیلم «لیگ عدالت»(جاستیس لیگ) قرار نیست در این لیست باشد. وقتی کمابیش همان آدم‌های «طلوع عدالت» و «مردی از فولاد»(و مخصوصاً سرطان کبدی به اسم زک اسنایدر) برای آن فیلم برگشته‌اند و تازه اینجا داستانی عظیم‌تر و کلی شخصیت مهم بیشتر بهشان داده شده که مدیریتشان کنند، اصلاً دلیلی ندارد دل خودمان را الکی خوش کنیم که قرار است برای آن فیلم فرجی بشود و دفعتاً چندتا خروس بی‌استعداد، تخم طلا بگذارند.

بحث واندروومن ولی فرق می‌کند. تریلرها خوب به نظر می‌رسند. پتی جنکینز کارگردان خوبی است. دخالت گویر و اسنایدر و آیر و بقیه‌ی گروه اوباش دی‌‌سی در این فیلم گویی کم‌تر از همه است(هرچند هنوز این موضوع که زک اسنایدر داستان اولیه را نوشته نگران‌کننده است)، جف جانز در نوشتن فیلمنامه دخالت داشته که خودش کلی امیدبخش است، و از همه مهم‌تر، واندروومن آن‌قدر کاراکتر مهمی است که همه چشم انتظار این فیلم باشیم. شکست این فیلم شاید موجب شکست کل ایده‌ی ابرقهرمان‌های مونث در فیلم‌های بلاک باستری بشود(البته این جمله‌ی آخری را چندان جدی نگیرید. احتمالاً مارول با فیلم کاپیتان مارول اوضاع را درست می‌کند). ولی به هر حال جایگاه واندروومن در حد بتمن و سوپرمن و اسپایدرمن مهم و بالاست و شکی نیست همه دوست داریم در اولین حضور بزرگش در فیلم خودش بر پرده‌ی سینما، فیلم خوبی را ببینیم. از طرف دیگر این فیلم شاید آخرین امید دی‌‌سی/وارنر باشد که حالا که گند خورده به برنامه‌ی جهان سازی‌شان، لااقل فیلم‌های سولو برایشان خوب کار کند. فشار زیادی روی این فیلم است و چشم امید خیلی‌ها بهش بسته شده.


Blade-Runner-2049-official-pic-1

Blade Runner 2049

اکران: ۶ اکتبر

راستش اول که فهمیدم قرار است دنباله‌ای بر بلیدرانر ریدلی اسکات ساخته بشود فکر کردم قضیه چیزی نیست جز دندان تیز کردن شکم‌گنده‌های پول‌پرست هالیوود برای چسبیدن به یک اسم بزرگ که کالت شده و دوشیدن هرچه به صرفه‌تر عنوانی که اصلاً و طبعاً فرانچایزساز نبوده و قرار هم نبوده که باشد. ولی وقتی کم‌کم آدم‌های پشت فیلم مشخص شدند، که قرار است خود هریسون فورد در فیلم بازی کند و رایان گاسلینگ هم بهش ملحق بشود، که قرار است کارگردان فیلم‌هایی مثل پریزنرز و انمی و ارایوال فیلم را بسازد و فیلمنامه‌نویس اصلی بلیدرانر اولی (همپتون فنچر)، داستان فیلم را می‌نویسد، کم‌کم نظرم برگشت. فیلم هرچه که بشود قرار است یکی از فیلم‌های بسیار مهم سال باشد که جماعت گیک ساعت‌ها و ساعت‌ها درباره‌اش بحث خواهند کرد و حتماً کلی تز و مقاله و ویدیو ای‌سی ازش بیرون خواهد آمد. داستان هم سی سال بعد از وقایع بلیدرانر قبلی می‌گذرد و گویی قرار است بسیاری از معماهای بی‌پاسخ فیلم قبلی را جواب بدهد.


Logan-Wolverine-and-X-23

Logan

اکران: ۳ مارس

لوگان احتمالاً نزدیک‌ترین چیزی به اقتباس سینمایی بازی آخرین بازمانده(لست آو آس) باشد که نصیبتان می‌شود، و ترکیب آن دینامیک و روابط با ایده‌های داستانی کمیک «پیرمرد لوگان» و درآوردن یک داستان سفرجاده‌ای از موقعیت پیش آمده ایده‌ی واقعاً هوشمندانه‌ای است که جای تعجب است چرا کسی قبلاً به فکرش نرسیده بود و از آن مهم‌تر، چه شد که بین این همه کمپانی، فاکس این ایده به فکرش رسید که فجایعی مثل ۴ شگفت‌انگیز در کارنامه‌اش دارد؟ یعنی راستش بیایید قبول کنیم اکثر فیلم‌های کمیک بوکی فاکس بد هستند و جهان‌سازی‌شان هم که روی هواست. ولی گه‌گاهی فاکس-شانسی یا عمدی- به هدف می‌زند و بدجور هم به هدف می‌زند- طوری که نتیجه‌اش جواهراتی مثل فرست کلس و ددپول می‌شود؛ و به نظرم دلیل کافی داشته باشیم که خودمان را امیدوار کنیم لوگان قرار است یکی از همان دفعات نادر به هدف نشستن تیر فاکس و جهان مارولِ داخل فاکس باشد. فیلم به احتمال قریب به یقین آخرین حضور هیوجکمن در نقش وولورین(و حتی شاید آخرین حضور پاتریک استوارت در نقش چارلز اگزویر)‌ باشد و کارگردانش جیمز منگولد هم آدم کاردرستی است. پس حتماً هوای این فیلم را داشته باشید که یحتمل قرار است آنقدر خوب باشد که مثل ددپول غافلگیرمان کند.


chris-hemsworth-thor-ragnarok-movie

Thor: Ragnarok

اکران: ۳ نوامبر

باورتان بشود یا نه، این فیلمی است که بیش از تمام فیلم‌های دیگر مارول که قرار است در ۲۰۱۷ اکران شوند منتظرش هستم. دلیلش هم این است که برخلاف تمام فیلم‌های دیگر مارول(و راستش تمام فیلم‌های کمیک بوکی دیگر سال) که همه می‌دانیم قرار است چه چیزی ازشان نصیبمان بشود، این یکی بیش از هر فیلم دیگری پتانسیل غافلگیر کردنمان را دارد. یعنی نهایتاً خودتان می‌دانید قرار است با «اسپایدرمن: هوم‌کامینگ» یک فیلم سوپرهیرویی دبیرستانی ببینید یا در نگهبانان کهکشان ۲، چیزی مشابه فیلم اول را تجربه کنید، ولی اینطور که کوین فاگی و تمام عوامل دیگر فیلم قول داده‌اند، راگنوراک فیلمی است که قرار است فرانچایز ثور را از نو تعریف کند و به واقع برای ثور همان فیلمی باشد که سرباز زمستان برای کاپیتان آمریکا بود.

فیلم گویی ترکیب اسطوره‌ی اسکاندیناوی راگنوراک(و نه آن سایبورگ ثور در کمیک‌ها که راگنوراک است) با داستان کمیک «سیاره‌ی هالک» است که بعد از دلش یک فیلم سفر جاده‌ای بیرون آمده تا رفاقت و رابطه‌ی ثور و هالک را به نمایش بگذارد(که اگر فکر می‌کنید همچین فرمولی در کارهای ابرقهرمانی جواب نمی‌دهد فقط سری جدید آل استار بتمن اسکات اسنایدر را بخوانید). در عین حال، دکتر استرنج و لوکی هم به معادله اضافه شده‌اند و خبری هم از آن خرده داستان‌های خسته کننده‌ی جین و دوست‌های جوادش روی زمین نیست. یعنی خلاصه مارول از تمام اشتباهاتش در دو فیلم قبلی ثور درس گرفته. همه چیزِ فیلم فریاد تفاوت می‌زند و با اعتمادی که به مارول داریم، باید منتظر یکی از متفاوت‌ترین کارهای ابرقهرمانی بود.


sw-ep8-collabtalk-fbpic

Star Wars: Episode VIII

اکران: ۱۵ دسامبر

البته که یک فیلم استاروارز در لیست خواهد بود و راستش در فکر این بودم که این گزینه را در لیست اصلی نگذارم و صرفاً اشاره‌ای بهش بشود تا لیست کلیشه‌ای نشود. ولی این فیلم و خصوصاً حواشی اطرافش خیلی خاص‌تر از این حرف‌هاست که بشود بی‌خیالش شد. گذشته از درگذشت نابه‌هنگام کری فیشر که کلی توجه به سمت این فیلم معطوف خواهد کرد و فشار زیادی روی شانه‌هایش خواهد گذاشت تا وداع مناسبی با پرنسس لیا ترتیب بدهد، اسامی عوامل پشت فیلم هم به قدر کافی نویدبخش است. اگر یکی از آدم‌هایی بودید که از اپیزود هفت خوشتان نیامد و بهانه می‌گرفتید که فیلم چیزی نبوده جز بازیافت و دوباره‌سازی فیلم اول استاروارز، این یکی احتمالاً راضی‌تان خواهد کرد. دیگر خبری از جی‌جی آبرامز که عاشق آنطور بازسازی‌هاست در بین عوامل فیلم نیست و در عوض ریان جانسون برای فیلم هشتم سکان هدایت را به دست گرفته که اگر فیلم «لوپر» را هم ازش ندیده باشید، حتماً اپیزود «اوزماندیاس» که بهترین قسمت «بریکینگ بد» بود را از بین کارهای کارنامه‌اش دیده‌اید.


ولی پیش از ادامه، بیایید نگاهی مختصر به چند فیلم دیگر داشته باشیم که گرچه به لیست اصلی نرسیدند، اما حتماً باید در سال جاری منتظرشان بود و به احتمال زیاد همگی تجربه‌ی راضی کننده‌ای برایمان خواهند ساخت.

Guardians of the Galaxy Vol. 2

اگر از فیلم اول خوشتان آمده چندان نیاز به توضیح بیشتر نیست. همان جیمز گان و همان گروه نگهبانان و همان اپرای فضایی شاد و شنگول دهه هشتادی به همراه دوباره (امیدوارم) کلی ترک موسیقی لذت‌بخش دیگر و البته… بیبی گروت!

The Dark Tower

امسال قرار است اقتباس سینمایی از سری دارک‌تاور استیفن کینگ که یک سری ساینس-فانتزی وسترن ترسناک(و احتمالاً از بهترین و متفاوت‌ترین کارهای کینگ) است منتشر شود که بیایید امیدوار باشیم به سرنوشت اغلب اقتباس‌های سینمایی کینگ دچار نشود و مثل یکی از آن ۲-۳ فیلم خوبش بشود. لااقل این کتاب‌ها(برخلاف اغلب کارهای کلیشه‌ای‌تر کینگ) لیاقت یک اقتباس خوب را دارند.

Kingsman: The Golden Circle

خیالتان راحت باشد. خود متیو وان و خود جین گولدمن و خلاصه عین همان عوامل و نویسندگان و سازندگان کینگزمن قبلی دور هم جمع شده‌اند که دنباله‌ای بر فیلم لذیذ اکشن پارودیک بریتانیایی سال ۲۰۱۴ بسازند و تازه، آدم‌های خوب و عزیزی مثل پادرو پاسکال و جف بریجز هم به تیم جنتل‌من‌های سکرت سرویس اضافه شده‌اند.

Okja

فیلم جدید تارانتینوی کره، بونگ جون هو و آن هم با بازی جیک جیلنهال. راستش جایگاه طبیعی این فیلم رتبه‌ی یک لیست است و تنها دلیلی که در خود لیست اصلی نبوده این است که قرار نیست اکران شود و مستقیما روی نتفلیکس منتشر خواهد شد. ولی این موضوع چیزی از این حقیقت کم نمی‌کند که همه مشتاقانه منتظر این فیلم هستیم.

Spider-Man: Homecoming

فیلم سیویل وار را دیده‌اید؟‌ اسپایدرمنش را دیده‌اید‌؟ واقعاً توضیح می‌خواهید؟

و در ادامه…


alien-prometheus

Alien: Covenant

اکران: ۱۹ می

راستش هر موقع که ریدلی اسکات برود سراغ جهان‌های علمی‌تخیلی باید یک رویداد تاریخی محسوب بشود. از طرفی اما آن‌قدر فیلم‌های هالیوودی ۲۰-۳۰ سال اخیر بدعادتمان کرده‌اند و لقمه‌ی آماده را قاشق قاشق در حلقمان ریخته‌اند که وقتی سر و کله‌ی فیلمی مثل پرومتئوس پیدا می‌شود که در شیوه‌ی داستان‌گویی‌اش آن‌قدر برای مخاطب احترام قائل است که از اکسپوزیشن دوری کند و بصری‌تر داستانش را روایت کند و وحشتی کیهانی از موقیعتی علمی/تخیلی/اساطیری بیرون بکشد، داد و هوار همه در می‌آید که این یکی از بدترین فیلم‌های سال بود و هیچ‌چیزش معلوم نبود. از قضا من باور دارم که پرومتئوس یکی از بهترین کارهای سال ۲۰۱۲ بود و حالا این فیلم جدید که خود ریدلی اسکات هم کارگردانی‌اش می‌کند، قرار است دنباله‌ای بر آن فیلم باشد و شخصیت اصلی‌اش هم دیوید با بازی مایکل فسبندر است(همان روبات سینتتیک فیلم قبلی).

صرفاً همین حقیقت که ریدلی اسکات مشغول ساخت یک فیلم بیگانه‌ی دیگر است کافیست که این یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سال باشد، ولی این موضوع که بالاخره قرار است پاسخ بسیاری از معماهای پرومتئوس و حتی بیگانه را هم بگیریم مزید بر علت شده که بیشتر از اکثر فیلم‌های سال، منتظر این فیلم باشیم.


dawnofplanetofapes-large

War for the Planet of the Apes

اکران: ۱۴ جولای

اگر ۱۰-۱۵ سال پیش به کسی می‌گفتید یکی از بهترین،‌ جدی‌ترین، محترم‌ترین و استخوان‌دارترین فرانچایزهای دنباله‌دار سینمایی دهه‌ی ۲۰۱۰، سری سیاره‌ی میمون‌ها خواهد شد، احتمالاً طرف چندسالی بهتان می‌خندید. اما حالا همان سیاره‌ی میمون‌های مضحک مارک والبرگ و تیم برتون که به یک کارتون توهین‌آمیز بیشتر می‌مانست تا یک سری جدی، بدل به مجموعه‌ی سینمایی مهمی شده که می‌رود تا با این فیلم سوم، یکی از بهترین سه‌گانه‌های سینمای اکشن و بلاک‌باستری لقب بگیرد. مت ریوز که فیلم غافلگیرکننده‌ی قبلی (طلوع سیاره‌ی میمون‌ها) را ساخته بود، به همراه اندی سرکیس برای این فیلم بازگشته و وودی هارلستون هم بهشان ملحق شده و از صمیم قلب آرزو دارم که این آخری را خراب نکنند و یک سه‌گانه‌ی محکم ساخته شود که بتوانیم به عنوان انسان بهش افتخار کنیم(لااقل تا وقتی که میمون‌ها منقرضمان کنند).


download

Baby Driver

اکران: ۱۱ آگوست

امسال قرار است فیلمی از ادگار رایت اکران شود. اجازه بدهید تکرار کنم: امسال قرار است فیلمی از ادگار رایت اکران شود. نمی‌توانم به قدر کافی تأکید کنم چقدر آدم‌های خوش‌شانسی هستیم که در دوره و زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که ادگار رایت زنده است و فیلم می‌سازد. مغز شگفت‌انگیزی که اسکات پیلگریم و سه‌گانه‌ی سه طعم کورنتو(Shaun of the Dead, Hot Fuzz, The world’s End) را به جهان هدیه داد، امسال با پرخرج‌ترین فیلمش تا به امروز و با ستارگانی مثل کوین اسپیسی، جان هم، جیمی فاکس و لیلی جیمز همدست شده تا یحتمل یکی از بهترین فیلم‌های سال و دهه را بسازد(و بله!‌ چشم بسته می‌گویم فیلم خوب خواهد شد. از نظر قوانین فیزیکی غیرممکن است که ادگار رایت فیلم بد بسازد). تنها حسرتم این است که چرا سایمون پگ و نیک فراست در فیلم نیستند، ولی از طرفی کنجکاوم ببینم رایت با ستارگان بزرگ‌تر چطور کار می‌کند؟ داستان فیلم هم درباره‌ی راننده‌ی جوانی است که کارش رانندگی برای سارقین مسلح بانک‌هاست که می‌خواهند لحظه‌ی آخر فلنگ را ببندند. نهایتاً باید گفت وجود همین یک فیلم در ۲۰۱۷، حتی اگر تمام فیلم‌های دیگر لیست بالا گند بزنند، امسال را سالی قابل تحمل و حتی دوست‌داشتنی می‌کند.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. حامد

    چه لیست دهان آب آوریه
    ادای دینت به ادگار رایت هم دوست داشتم :دی
    ولی این جنگ سیاره ی میمون ها رو با اون سزار ماندگارش خیلی خیلی مشتاقترشم
    در ضمن کتاب جنگل خوب بود که اقا :دی

    1. محمد سوری

      مرسی!‌
      کتاب جنگل اکی بود. و حرفم اینه که چنان برهوتی بود ۲۰۱۶ که همه سر یه فیلم اکی انقدر هایپ و به‌به و چه‌چه راه انداختن :دی

  2. گینکو

    هان ادگار رایت و کوین اسپیسی! با اینکه با فیلم اسکات پیلگریم اصلا حال نکردم – شاید چون من اونقدر گیک نیستم و به نظرم یه مغز به شدت گیک میتونه فیلم رو تحمل کنه – ولی ورلدز اند عالی بود و تمام مدت میخندیدم ! فقط منتظر این فیلمم و بلیدرانر . در کل کمیک بوکش زیاده :)) وقتش رو کمتر کنید مثلا :))

    فقط یه نکته ، به نظرم اپیزود Fly تو برکینگ بد بهترین اپیزود بود که از قضا نویسنده و کارگردانش با همین Ozymandias یکیه.

    1. محمد سوری

      اون اپیزود فلای خیلی چیز آوانگاردیه به نظرم. یکم سخته راحت بهش بگیم بهترین اپیزود :)))

    2. ارس

      یا مثلاً خیلی اپیزود بورینگیه … حالا کلاً به نظر من بریکینگ بد بورینگه … ولی اون اپیوزد فلای چیه؟ … باز اون دوتا میفتن به جون هم … ویچ ایز نات کوول انی مور … به نظر من البته …

  3. احسان محمدی

    جالبه که اسم ریدلی اسکات میارین و از داستان گویی در قالب بصری تعریف میکنین ولی همین کار برای نولان میشه نکته منفی. انگار مجبور شدین فقط اسم نولان و فیلم جدیدشو بیارین تا فقط آورده باشین و بعدا بهتون نگن که “امسال راستی فیلمی از نولان هم میخواد اکران بشه ها”!
    نولان همون قدر که کارگردان بلاک باستر ساز و بودجه خرج کنی هست، به همون اندازه به تمام اجزای دیگه فیلم اعم از فیلمنامه و پرداخت شخصیت ها و … توجه میکنه. به شخصه توی هیچ فیلم بلاک باستری عظیم به اندازه ی شوالیه تاریکی بر میخیزد، اینقدر به پرداخت شخصیت ها و اثر گذاریشون توی روند اصلی داستان توجه نشده بود. توی اینتراستلار هم به نظرم اوج کار نولان هست، به مسایلی میپردازه که واقعا توی بستر و ژانر سای-فای ریسک عظیمی هست که نولان به بهترین شکل ممکن پیام شو رسونده به مخاطب . مسئله “عشق” به معنای حقیقی نه زمینی و تلاش برای به دست آوردنش و کشیدن اون سختی ها رو فقط نولان بلد بوده توی یه فیلم بلاک باستری پیاده کنه.
    حداقل نولان این جرئت رو داره که توانایی های خودش و اون داستان و پیامی که میخواد به مخاطب برسونه توی ژانر های مختلف با اجزای متفاوت با هر فیلمش بیان کنه.
    ممکنه کمی رادیکال باشه این حرف ولی الان کسی از من بپرسه چه کسی جایگزین به حق کوبریک هست قطعا من میگم نولان!.

    1. محمد سوری

      حالا هدف بحث و جدل نیست اینجا البته، ولی راستش من نمیتونم به آدمی که برمیگرده تو فیلم به اصطلاح علمی تخیلی سختش میگه عشق کوانتیفایه و به عرفان‌های شخصی خودش میچبسونه و از اونطرف هم کاراکترهای پریشان و گیج و بی‌هدفی مثل پسر کوپر و دکتر مان تو فیلمش داره و تک‌‌‌ تک نقاط پیچش اصلی داستاناش با اکسپوزیشن روایت میشن بگم جانشین کوبریک!‌
      بحث هم این نیست که ویژوال بودن و تکنسین بودن نولان بده. از قضا حرف همین بود که نولان توی ایده‌های بصریش خوب کار میکنه و کاش بچسبه به همون و با پیام‌های گل‌درشت سطحی فیلماشو آلوده نکنه.

    2. ارس

      کوبریک که البته یه آقای تئوریسینیه که فیلم باحال هم می‌سازه … یعنی “جانشین” به نظرم یه لغتیه که توی یه کانتکستی معنا داره … مثلاً جانشین مایکل جردن نمی‌تونه رابرت دنیرو باشه … چون اون بسکتبالیسته … این یکی بازیگر … یعنی عرضم اینه که کوبریک یه کار دیگه‌ای می‌کنه، نولان یه کار دیگه‌ای … حالا من با کوبریکم اونقدر حال عجیب و غریبی نمی‌کنم … منتها به نظرم فیلم‌ساز بهتریه … بحث اینه که نولان جنرالی آدم خوبیه … یعنی آدمی که گرون‌ترین کارگردان تاریخ سینماست، حتماً یه جایی آدم خوبی بوده … منتها به نظرم فیلم‌ساز خوبی نیست … چون راستش توی بهترین فیلماشم، منطق خاصی وجود نداره … حالا البته من نمی‌دونم اون سخت‌ترین ریسک‌هایی که نولان داره اجرا می‌کنه تو ژانر سای‌فای چی‌ان؟ … چون به نظرم نولان یه فیلم سای‌فای ساخته … اونم سای‌فای عصر طلایی طوره … یعنی مثلاً پلی‌بوی پنجاه سال پیش … یعنی نگاه نولان به سای‌فای یه جوری دیتد و قدیمیه، که دیگه “ریسک” خیلی مفهوم خاصی نداره توش … به نظرم آدم چندتا کلارک بخونه، دیگه نولان خیلی آدم پیچیده‌ای به نظر نمی‌آد … یا نهایتاً دن سیمونز دیگه با ارفاق … خلاصه نهایتاً عرضم اینه که سای‌فای دهه‌ی شصت ممکنه این شکلی بوده باشه، منتها الان قرن بعده … یعنی شماره‌ی قرن هم حتی عوض شده … نظر من می‌گه نولان داره نوشخوار می‌کنه … یعنی اوکی اسپیس اودیسه با این که فیلم خوبی بود، ولی نهایتاً بورینگ بود یه بخشاییش … بعد سوای همه‌ی اینا، اسپیس اودیسه مال دهه‌ی شصته … یعنی حداقل از این لحاظ اونقدر ناراحت‌کننده نیست که اینتراستلار هست …

  4. امیر

    حالا جدای ازینکه من خودمم فن هیچکدوم از نولانا نیستم و عموما موافقم که بیشتر تصویرگرن(حتی معلم فیزیک:دی) تا داستانپرداز ولی دیگه واقعا بی انصافیه که بگیم(( برادرش جاناتان(که در وست ورلد دیدیم ((اصلاً)) فیلمنامه‌نویس خوبی نیست))) 😀
    میشه از این جمله برداشت کرد که وست ورلد خوب در نیومده 🙂 که از قضا خودمم بعد از اپیزود یکش خیلی امیدی نداشتم و بیشتر فکر میکردم با یه سری تعلیق خفن پندارانه ایده اکس ماکینا و امثالهم رو به سرقت برده باشن که کلا خلافش ثابت شد برام و فک میکنم اتفاقا اکثر اپیزودایی که خود نولان دستی تو کار داشته بهترینای سریال و حتی یکی دوتاشون شاید از بهترینای چند سال اخیر tv باشن

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • یفرن دوم

    نویسنده: فرهاد آذرنوا
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید