بهار پراگ

1
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

قصه‌ی انقلاب بهاری پراگ که یکی از بسیار جنبش‌های اروپای شرقی برای رهایی از پنجه‌ی کمونیسم بود.

prague_spring_1968

عکسی که می‌بینید مربوط است به تعقیب‌وگریزی بین یک سرباز شوروی و جوانی چک‌اسلوواکیایی که به یک تانک شوروی سنگ پرتاب کرده‌است. ولی داستان پشت این عکس مربوط است به ۱۹۶۸ و بهار پراگ. اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ جهانی دوم، جمهوری‌های متعددی را زیر بال و پر خودش داشت. جمهوری‌هایی که هر یک کم و بیش استقلال عمل داشتند. البته در حدودی که از سیاست‌های کلی تسلط‌طلبانه‌ی شوروی تخطی نکنند. مثلاً بعضی از کشورهای تحت سلطه‌ی جماهیر شوروی عملاً حاکم مستقل نداشتند و توسط فلان وابسته‌ی حزب کنترل می‌شدند. ولی بعضی از جمهوری‌های شوروی استقلال عمل بیشتری داشتند. در حدی که در دوره‌ی خروشچوف و برژنوف(که به دوران پاکسازی سیاست‌های مرکزگرایانه‌ی استالین هم معروف است) یک سری از این جمهوری‌ها دست به اصلاحات سیاست‌های اداره‌ی کشورشان زدند.

یکی از این جمهوری‌ها، جمهوری چک‌اسلوواکی بود. بهار پراگ هم اشاره دارد به دوران کوتاه اصلاحات و شکوفایی ارزش‌های لیبرالیسم تحت رهبری الکساندر دوبچک. او که در ۵ ژانویه‌ی ۱۹۶۸ به رهبری حزب کمونیست چک‌اسلواکی برگزیده شده بود، شروع کرد به اعطای آزادی‌های مدنی. البته در همان حدودی که به نظرش ممکن بود. شعارش هم این بود که چک‌اسلواکی «… چهره‌ای انسانی به کمونیسم ببخشد.» حتا قصدش این بود که حکومت چک‌اسلوواکی را به دموکراسی تبدیل کند.

1645610

برنامه‌هایش از آزادی مطبوعات آغاز شد. در دوران کوتاه حکومتش(نزدیک به یک سال) رسانه‌های ضددولت آزادی قابل توجهی به دست آوردند. بسیاری از کتاب‌ها و سایر محصولات فرهنگی که تا پیش از این در تمامی شوروی غیرقانونی بودند در چک‌اسلوواکی آزاد شدند. از جمله نمایش‌نامه‌های واسلاو هاول مخالف سرسخت سیاست‌های کمونیسم و نمایشنامه‌نویس معروف چک‌تبار. مردی که ۱۹۸۹ آخرین رئیس‌جمهور چک‌اسلوواکی بود و ۱۹۹۳ پس از استقلال جمهوری چک، اولین رئیس‌جمهورش شد.

ولی چه بلایی بر سر الکساندر دوبچک آمد؟ جولای ۱۹۶۸ برژنوف طی دیداری از پراگ متوجه شد که جوانان موهای بلند گذاشته‌اند و خانم‌ها لباس‌هایشان کوتاه‌تر از حد معمول است. روزنامه‌ها آزادند هرچه می‌خواهند علیه دولت مرکزی بنویسند و رسانه‌های فرهنگی هم در انتقاد از کمونیسم دستشان دراز شده‌است. بنابراین به دوبچک فرمان می‌دهد که این روند لیبرالیزاسیون را پایان بدهد و سیاست‌های حزب را با پایمردی و ایمان بیشتری به اجرا درآورد. دوبچک به برژنوف می‌گوید که چشم ما رسیدگی می‌کنیم آقای برژنوف. و برژنوف برمی‌گردد مسکو و منتظر می‌ماند که دوبچک به قولش عمل کند. ولی صبر برژنوف نتیجه نداد. به نظر نمی‌رسید دوبچک میلی به بازگشت به سیاست‌های سلطه‌جویی داشته باشد. از سویی برژنوف از به استقلال رسیدن چک‌اسلوواکی هم می‌ترسید. در نهایت در سپتامبر همان سال به فرمان برژنوف نیم میلیون سرباز شوروی(اعزام شده از روسیه، بلغارستان، مجارستان، لهستان و آلمان شرقی) و ۲۰۰۰ عراده تانک به خاک چک‌اسلوواکی وارد شده و پراگ را تسخیر می‌کنند.

10 Sep 1968, Prague, Czechoslovakia --- Soviet Troops March Through Prague --- Image by © Hulton-Deutsch Collection/CORBIS

دوبچک به مردمش می‌گوید مقاومت نکنند. ولی جوانان پراگی که طی حکومت او طعم آزادی را چشیده بودند از خود مقاومت نشان می‌دهند. ولی در نبود سلاح گرم چه می‌شد کرد مگر پرتاب سنگ به تانک‌های بزرگ روسی. طی مقاومت خونینی که به پایان بهار پراگ ختم شد، ۱۱ سرباز روسی و ۷۲ شهروند چک‌اسلوواکی کشته شدند.

7add9289f022d393d4bb8b701f26f744

prager-fruehling-3

1968-prague-spring

fb367a44-c825-4aad-bb0d-25a974f2760a_w987_s_s

در نهایت سیاست‌های دوبچک جایگزین شد. خود دوبچک جایگزین شد و جایش را به گوستاو هوساک داد. که درس عبرتی بشود برای همه‌ی جمهوری‌های کمونیستی که در اتحاد جماهیر شوروی جایی برای آزادی مدنی نیست.


متن نامه‌ی سرگشاده‌ی واسلاو هاول به گوستاو هوساک

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. no face

    سلام. اول از همه تشکر برای مقالات و مطالب خوبتون.
    دوم اینکه، آقا چیه تو این زمانه بی سر وسامان از همه ایمیل میخواید. خوب ادم نمیتونه راحت نظرشو بنویسه. “نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.” این یه جوکه تو کشور ما. من و شما ناموسمون اختیارش دستمون نیست، صاحابش یکی دیگه است. چه برسه به این ادعای شما.چیه خوب ایمیل نخواید برادر من.
    سوم، این سرکوب بهار پراگ توسط شوروی منو یاد جریانات اخیر عراق میندازه. بینوا مردم.
    در آخر هم لطفا عکسهای قصه گوی بیشتری منتشر کنید. کمک کنید ما رو برای بیشتر دانستن. برای آگاه شدن.
    ممنون

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • یفرن دوم

    نویسنده: فرهاد آذرنوا
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید