چه می‌شد اگر الغزالی، موج‌ وایرلس از مناره‌ی مسجد دمشق می‌دید

1
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

چشم که سالم باشد نورهایی با طول موج‌هایی در محدوده‌ی ۳۹۰ تا ۷۵۰ نانومتر را نشان می‌دهد. محدوده‌ای بسیار حقیر که از قوه‌ی بینایی بسیاری از حیوانات هم ناامیدکننده‌تر است. یعنی ما عملا چیزهایی را می‌بینم که قرار است رویشان راه برویم یا که بخوریم‌شان یا که قرار است بخورندمان

می‌گویند ابو حامد محمد الغزالی معروف به  Algazel، مفتخر به لقب حجت‌الاسلام”Proof-of-Islam”(آن امامِ نوافلاطونیانِ مقیمِ شرق)، در سفرش به شامات به همه‌چیز شک کرد و رها شد. شب‌اندر روز در مناره‌ی مسجد دمشق نشست و اعتکاف کرد تا حادثه‌ای پیش آمد و غزالی موقع مشاهده‌ی تحرک سایگان به استنتاجی عجیب رسید و نتیجتاً به خود عمل شک کردن، شک کرد و در “المنقذ من الضلال” نوشت:

(آیا تو مطمئن هستی از آنچه که می‌بینی؟) چگونه به محسوسات می‌توان اطمینان كرد، حال كه پرقوت‌ترین‌شان قوه‌ی باصره است و…

و انسان وقتى به سایه نگاه می‌کند (در بدو امر) آن را ساكن می‌بیند، حال که بعد از ساعتى تجربه و مشاهده می‌فهمد كه (اشتباه کرده، سکونی در کار نیست و) متحرك است…

چشم‌ همان آلتِ دیدن است که زیر ابروها جا گرفته و کره‌ی مجوفش، مدرک‌ِ حضورِ رنگ‌ها شده. همین چشم بر فرض اگر عدسی‌اش سالم باشد، عنبیه‌اش سر جا باشد، قرنیه‌اش درشت نباشد، عصب‌هایش متصل باشد و سندرم اکسن‌فلد و مارکوس گان در کار نباشد، تازه به صاحبش یک چیزهایی نشان می‌دهد. یعنی چشم که سالم باشد نورهایی با طول موج‌هایی در محدوده‌ی ۳۹۰ تا ۷۵۰ نانومتر را نشان می‌دهد. محدوده‌ای بسیار حقیر که از قوه‌ی بینایی بسیاری از حیوانات هم ناامیدکننده‌تر است. یعنی ما عملا چیزهایی را می‌بینم که قرار است رویشان راه برویم یا که بخوریم‌شان یا که قرار است بخورندمان.

همین محدودیت بینایی ما منشاء بیشتر ترس‌هایمان است. خوب خبر داریم که هر جا نبینم، چشمه‌سار ترس‌هاست. تقریبا تمام وجودهای پلید در دسته‌ی نامرئی‌جات‌اند چه شیاطین و اجنه، چه اشباح خبیث، چه فضاپیماهای ناشناس و چه آن موجودات فراابعادی و زشت. هر چیزی که نتوانیم ببینیم بی‌شک از ما برتر است که گفته‌اند   لاتحسسوا و لاتجسسوا؛ یعنی بگیرید آنچه را آشکار است و واگذارید آنچه را پوشیده است خداوند عز و جل جستجو می‌کند و از باطن کار…

1534638073905924389-1

اما آقایی هلندی به اسم Richard Vijgen هم هست که خیلی با این فلسفه موافق نیست و دوست دارد تحسس و تجسس کند. این آقا اپلیکیشنی برای iPadها درست کرده به اسم Architecture of Radio که اصلا کارش تجسس کردن است. یعنی شما خیلی ساده اپلیکشن را ران می‌کنی و یکهویی پنجره‌ای به جهانی دیگر(که توی جهان شماست) به سمت‌تان باز می‌شود. فارسی‌اش می‌شود واقعیت افزوده(آگمنته ریلیتی Augmented reality). شما “آرشیتکچر او رادیو” را باز می‌کنید و یکهو امواج الکترومغناطیسی‌ای که نمی‌بینید را می‌بینید. شما سیگنال‌هایی که از برج‌های مخابراتی می‌ریزند را می‌بینید و حضور ماهواره‌های جی‌پی‌اس را بر روی سرتان احساس می‌کنید. شما تجسمی می‌بینید که قدری به مشاهده‌ی منظره‌ی جاده‌های اجنه شبیه است، تارهای عنکبوتی و میدان‌های انرژی… تجربه‌ای غیرزمینی.

(ما خواستیم چیزی بسازیم که واقعیتی که به آن عادت کرده‌ایم را به هم بریزد) چیزهای مرئی را مخفی کند و چشم‌انداز نامرئی تکنولوژیک را نشان‌مان بدهد( چشم‌اندازی که به واسطه‌ی ابزارهایمان درگیرش هستیم)…

1534638073993045541

البته  این برنامه در اصل صرفا حدسیست برای آینده و نه یک دیدنِ واقعی. چرا که نرم‌افزار واقعا امواج‌الکترومغناطیسی را از محیط نمی‌گیرد و برای شما تصویری نمی‌کند(نقطه‌ها و بردارهای نمایش‌داده شده، معادل دقیق امواج نیستند)، در واقع نرم‌افزار مورد بحث، اطلاعات مکانی شما را می‌گیرد و با داده‌های دیتابیس‌ها قاطی می‌کند و محدوده‌ی امواج را نشان می‌دهد. یعنی نرم‌افزار ارزش علمی ندارد و ابزار دقیق اندازه‌گیری نیست و بیشتر کاربرد هنری دارد.

ملهم از Engadget

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. فرزانه پ

    شروع با الغزالی خیلی خوب بود.

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • دختری که صورتش را جا گذاشت

    نویسنده: علیرضا برازنده‌نژاد