درباره‌ی دئوس‌اکس تازه: کارآگاهی تنها در دیستوپیایی زیبا

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

بازی بعدی سری Deus Ex بالاخره سر می‌رسد و از انصاف نگذریم به انتظارات‌مان پاسخ می‌دهد. یک بار دیگر در نقش جنسن باید به قلب توطئه‌ها علیه بشر بزنیم. این بار در جهانی که بیش از پیش، در هرج‌ومرج فرو رفته است.

تابستان سال 1390 بود که طبق رویه‌ی هر تابستان دیگری کمپانی‌های بازی‌ سازی دست از انتشار عناوین بزرگ و پر سر و صدای خود برداشته و منتظر آغاز پاییز بودند. خسته و کلافه از این تابستان گرم و بی‌بازی یکی از شماره‌های هفته‌نامه‌ی دنیای بازی را خریدم تا بلکه بین صفحات‌ش روزنه‌ی امیدی پیدا کنم و هیبت استوار و ترسناک مردی با پالتوی مشکی را یافتم که با قامت کشیده‌ی خود در پس زمینه‌ای زرد و خشک ایستاده بود.
این اولین آشنایی من با “آدام جنسن”، یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های دنیای گیم بود. پس از آنکه مقاله چندین و چند صفحه‌ای طه حسینی را خواندم، جذب این بازی پر زرق و برق شدم که “Deus Ex: Human Revolution” نام داشت. اساسینز کرید یا یکی از آن بازی‌های ترگل ورگلی که خیلی دوست‌شان داشتم در راه نبودند اما حداقل می‌دانستم که در یک ماهه‌ی باقی مانده تابستان بازی بزرگی منتشر خواهد شد.

بالاخره دستم به بازی مزبور رسید و صادقانه بگویم یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های گیمی بود که در زندگی پشت سر گذاشتم. با اینکه هرگز قسمت‌های قبلی Deus Ex را تجربه نکرده بودم اما توانستم نهایت لذت را از Human Revolution ببرم و بی‌صبرانه منتظر قسمت جدید آن بودم که چندی پیش منتشر شد. همانطور که پیش‌بینی می‌کردم، زندگی‌ام را برای یکی دو هفته تعطیل کردم و حالا، پس از چهل ساعت بازی کردن تصمیم گرفتم تا یادداشتی روی آن بنویسم.


باید حتماً قسمت قبلی را بازی کرده باشیم؟


مطمئناً متداول‌ترین سوالی که برای هرکس پیش می‌آید این است که آیا برای لذت بردن و فهم Mankind Divided به Human Revolution نیاز است یا خیر. درست است که بازی پیش رو یک سکوئل محسوب می‌شود و مستقیماً دو سال پس از وقایع بازی نخست می‌گذرد اما در وهله‌ی اول باید ذکر کرد که پلات اصلی Mankind Divided بطور مستقل قابل فهم است، البته نکات و لحظاتی وجود دارند که شاید برای تازه‌واردین غریب بنظر برسد ولی ویدئویی دوازده دقیقه‌ای در بازی گنجانده شده که بطور خلاصه حوادث Human Revolution را شرح می‌دهد.

بازی Human Revolution محصولی لذت بخش و بیادماندنی است که حتا پس از گذشت پنج سال نیز می‌تواند تازگی داشته باشد و تجربه‌ی آن را حتماً توصیه می‌کنم اما اگر به هر دلیلی می‌خواهید تنها Mankind Divided را بدون هیچ تجربه قبلی بازی کنید؛ نگران نباشید.


آینده‌ی تاریک بشریت


در سال 2027 مهندسی رباتیک و تکنولوژی ساخت اعضای بدن مصنوعی به حدی پیشرفت می‌کند که دنیای انسان‌ها وارد برهه‌ی جدیدی می‌شود. انسان‌های معلول تبدیل به نیمه ربات-انسان‌هایی شده‌اند که توانایی‌هایی ماورای گوشت و خون انسان‌های عادی دارند و این تحول عظیم منجر به افزایش تعداد انسان‌هایی شده که خود را تسلیم تکنولوژی کرده‌اند و بخشی از این نژاد جدید از گونه‌ی انسان شده‌اند. (آن‌ها را به اصطلاح Aug صدا می‌کنند که مخفف عبارت Augmented است.) چند دستگی در جهان موج می‌زند؛ بسیاری از انسان‌های عادی با آگ‌ها موافق هستند و جمع کثیری آن‌ها را خطرناک و پست می‌دانند.
این چند دستگی پس از Aug Incident (حادثه‌ای وحشتناک که در آن بدن آگ‌ها اعضای رباتیک خود را پس می‌زنند و تبدیل به ماشین‌های کشتار می‌شوند و انسان‌های بیشماری در آن روز جان خود را از دست می‌دهند) به اوج خود می‌رسد. سیاستمداران دنیا برای جلوگیری از این نوع حوادث قوانین سفت و سختی برای آگ‌ها تاسیس می‌کنند. امنیت یک آگ در این دنیا تضمین شده نیست و از هر سو مانند یک زندانی فراری با او رفتار می‌شود. (حتی شهری بزرگ بنام Golem City تأسیس شده که زندانی بزرگ و خوفناک –مانند اردوگاه های کار اجباری آلمان نازی- برای جمعیت نیمه ربات-انسان است.)

deus_ex_mankind_divided_e3_screen_1

نکته مهم و اسرارآمیز اینجاست که حتی پس از دو سال منبع اصلی Aug Incident مشخص نشده و رسانه‌ها مردم را فریفته‌اند تا بیشهر از آنکه به دلیل رویداد بی‌اندیشند روی تعصبات نژادی و مذهبی خود متمرکز شوند. سازمانی که تمام رسانه‌ها را در دست دارد و حوادث دنیا را رقم می‌زند، محفل آشنای ایلومیناتی است. گروه کوچکی از انسان‌های برجسته که دور میزی گرد جلسه می‌گذارند و درمورد سرنوشت دنیا تصمیم می‌گیرند.

دنیای پساآخرالزمانی دئوس اکس با رنگ زرد ماتم زده‌اش شما را در خود غوطه ور می‌سازد و تا مدت‌ها تصاویر منزجرکننده و افسرده‌اش که استعاره و نمودی از دنیای واقعی ماست، از ذهن‌تان خارج نخواهد شد. رفتار خشنِ پلیس‌های تندخو در ایستگاه‌های مترو درست زمانی که درحال انجام مأموریت مهمی هستید، به شکلی ملموس و واقع گرایانه آزار دهنده است.

لابد از خود می‌پرسید بعنوان یک پلیر چرا باید وارد چنین جهان مزخرف و افسرده‌ای شوید؟ به لطف نسل هشتم بازی‌های رایانه‌ای و نوابغی که این بازی را تولید کرده‌اند، Mankind Divided با جزئیات مثال‌زدنی و گرافیک هنری خیره کننده‌اش یکی از زیبا‌ترین بازی‌های این نسل از نظر بصری‌ست. و اگر اندک علاقه‌ای به سایبرپانک و یا بطور کلی سبک علمی-تخیلی داشته باشید، ساعت‌ها فقط می‌توانید در جهان چشم‌نواز دئوس اکس حرکت کنید بدون اینکه  لحظه‌ای برایتان ملال‌آور بنظر رسد.

3096228-dxmd_2016_07_18_preview_online-43

دنیای Mankind Divided شاید در قیاس با سندباکس‌های روز دنیا مانند Fallout 4 یا Witcher 3 عظیم و گسترده بنظر نرسد اما به جرئت می‌گویم که به اندازه‌ی یک سندباکس عظیم‌الجثه باعث می‌شود تا دانشگاه و محل کارتان را دور بزنید! در هر گوشه‌ی دئوس اکس کاری برای انجام دادن وجود دارد. در ابتدای بازی بدون هیچ اطلاعات قبلی بی‌اجازه وارد یکی از منزل‌های نزدیک آپارتمان شخصی‌ام شدم و با پیدا کردن یک سری مدارک مشکوک که دم از مکانی مخفی می‌زد، به سرم زد تا لپ تاپ شخصی دختر خانواده را هک کنم؛ با خواندن ایمیل‌هایش اطلاعاتی از یک منبع توزیع مواد مخدر بدست آوردم که این دانسته در آینده و در حین حل پرونده‌ای فوق سری کمک زیادی به من کرد!

اگر مانند من از آن دست آدم‌هایی هستید که دوست دارند نقطه نقطه‌ی یک بازی را کشف کنند، دئوس اکس انتخاب مناسبی‌ست چراکه نه فقط برای اینکار با سیستم XP به شما جایزه می‌دهد بلکه با بدست آوردن قطعات، اطلاعات و بطور کلی جزئیات بیشتر پرونده‌های پیش روی‌تان را راحت‌تر می‌توانید حل کنید.


مردی تنها علیه دنیا


قهرمان بازی که شما بعنوان او نقش آفرینی می‌کنید، آدام جنسن/Adam Jensen است. جنسن کهنه پلیس سازمان دیترویت است که پس از بیست سال خدمت و فشار سازمان‌های بالادست که با لاپوشانی، جلوی فریاد حقیقت را می‌گرفتند از سازمان استعفا داده است. وی پس از پشت سر گذاشتن حوادثی خونین بخش اعظمی از روح و جسم خود را از دست داده و به لطف Sarif (بزرگترین سازمان مرتبط به بایوتکنولوژی که پس از Aug Incident ورشکست شد) تبدیل به یک ابرسربازِ نیمه ربات-انسان شده است.

جنسن در Mankind Divided به گروه ویژه اینترپُل می‌پیوندد. جنسن و گروه‌ش به دستور جیم میلر از طرف اینترپل مامور می‌شوند تا از صادرات غیرقانونی اسلحه در دُبی جلوگیری کنند. درست زمانی که می‌خواهند ماموریت خود را به پایان برسانند مورد حلمه تروریستی سازمانی ناشناخته قرار می‌گیرند.
با اینکه آدام از واقعه جان سالم بدر می‌برد اما اطلاعات نشان می‌دهد که احتمالاً جیم میلر و اینترپل پشت این حمله تروریستی قرار داشته‌اند و دستورات حمله از سوی ایلومیناتی صادر شده.

1395805131-deus-ex-human-revolution-fan-film

درحالی که جنسن و یار قدیمی‌اش الکس درحال بررسی پرونده هستند، با حمله تروریستی دیگری، این بار در مترو پِراگ (محل زندگی جنسن) روبرو می‌شوند. با اینکه عوامل بمب‌گذاری مشخص نشده‌اند اما جو حاکم بر جامعه باعث می‌شود تا انگشت مردم به سمت آگ‌ها نشانه رود.

شما بعنوان آدام جنسن ماموریت دارید تا پرده از راز این دو حادثه وحشتناک بردارید. نه تنها بعنوان یک آگ وضعیت برای آدام مساعد نیست بلکه با نفوذ ایلومیناتی، ARC (سازمان دفاع از حقوق آگ‌ها) و هزاران محفل مخفی دیگر؛ هیچ کس در این کره خاکی وجود ندارد که آدام بتواند به او اعتماد کند. باور کنید وقتی می‌گویم حتی مغازه‌دار سر کوچه هم قابل اعتماد نیست!


همیشه یک راهی هست


حال می‌رسیم به جذاب‌ترین بخش دئوس اکس و عنصری که آن را از دیگر گیم‌ها متمایز می‌کند. دئوس اکس حتی بعنوان یک RPG نیز به ترتیبی عجیب منعطف است. برای بهتر رساندن منظورم بگذارید یکی از تجربه‌های شخصی خودم را در طول بازی تقریر کنم.

در یکی از مراحل شما باید مدرکی را از یک صحنه‌ی جرم که تحت مراقبت همه‌جانبه‌ی پلیس است، کش بروید. من که می‌دانستم  نمی‌توانم یک تنه حریف نیروی زره‌ای پلیس شوم تصمیم گرفتم تا در پشتی را هک کنم و وارد منطقه ممنوعه شوم. ازانجایی که انرژی کافی برای شارژ باتری نداشتم، می‌دانستم نمی‌توانم از مسیری که دوربین مداربسته دارد عبور کنم پس همانجا صبر کردم بلکه معجزه‌ای رخ دهد!
اتفاقی پیغامی از طرف یکی از کارکنان مترو پیدا کردم که به دوست‌ش درمورد کارت گمشده‌اش تذکر داده بود و گفته بود که احتمالاً آن را در دستشویی گم کرده. بالطبع بازگشتم و دستشویی مترو را زیر و رو کردم تا کارت کارگر حواس پرت را پیدا کنم! از این طریق به صحنه جرم دسترسی پیدا کردم و الی آخر.

deus-ex-mankind-divided-5

این یکی از ده‌ها سناریویی است که پلیر می‌تواند با استفاده از آن به صحنه جرم برسد. تازه باید اعتراف کنم خیلی هم سناریوی حساب‌شده‌ای نبود. این که وسط بازی بخواهید منتظر معجزه باشید شاید همیشه جواب ندهد. از سویی درست است که به صورت سنتی در بازی‌های دئوس اکس شما می‌توانید دو راه استیلث (مخفی کاری) و اکشن را انتخاب کنید اما در هر دو حالت، ده‌ها مسیر مختلف برای گذراندن یک ماموریت وجود دارد. هر مکان و مرحله‌ای به نحوی طراحی شده که با استعدادها و توانایی‌های شما که در طول بازی آپدیت می‌شوند سازگار باشد.

سیستم Augmentation آدام جنسن درختی‌ست بزرگ از توانایی‌ها و ویژگی‌های مختلف که با دریافت  XP می‌توانید به دلخواه آن را آپدیت کنید. (مانند هر بازی RPG دیگری) اما نکته اینجاست که حتا اگر روی ویژگی‌های خاصی تمرکز کنید و یک سری ویژگی‌ها را هم کلاً نادیده بگیرید، بازی آنقدری انعطاف‌پذیر است که شما را به خاطر این انتخاب تنبیه نکند. نکته این است که همیشه یک راهی برای حل معما هست. فقط کافی است از آن‌چه در چنته دارید به درستی استفاده کنید.


داستان خودتان را بسازید


این روزها صنعت بازی‌های رایانه‌ای پر شده از محصولاتی که محوریت‌شان انتخاب دیالوگ است و همه‌شان سعی دارند با ترفندی قدیمی، حس مصنوعی کنترل را به پلیر القا کنند؛ از تل تیل گیمز گرفته تا بازی‌های دیوید کیج. نه اینکه از این مدل بازی‌ها لذت نبرم اما بعد از مدتی این روند رنگ می‌بازد و دیگر لذت اولیه را ندارد.

دئوس اکس در این مورد شما را فریب نمی‌دهد. شاید مهم‌ترین بخش این بازی جواب‌هایی باشد که به شخصیت‌های متعدد می‌دهید. طرز برخورد شما و انتخاب‌هایی که می‌کنید، تأثیری ملموس در مسیر بازی دارد و حتی ممکن است یک انتخاب اشتباه به قیمت جان‌تان تمام شود.
ممکن است در لحظه متوجه تأثیر راضی کردنِ راکر، مسئول جنبش ARC نشوید اما زمانی که دوباره بازی را انجام دهید درمی‌یابید که تا چه حد در نحوه بازی کردنِ شما و داستانی که پشت سر گذاشته‌اید تأثیر گذار بوده و کاملاً تجربه‌ای متفاوت به شما عرضه شده.

deus-ex-mankind-divided-wallpapers-hd

مکانیکی در درخت Augmentation وجود دارد که با ارتقای آن در حین گفت‌و‌گو با کرکتر‌های مختلف قادر به تحلیل روانشناسی شخصیت‌شان می‌شوید. این توانایی که مانند یک مینی‌گیم عمل می‌کند، به شما این برتری را می‌دهد تا انتخاب‌هایی شمرده‌تر و حساب شده‌تر داشته باشید.

برای نشان‌دادنِ تأثیر آن مثالی می‌زنم: در یکی از مأموریت‌های ابتدای بازی باید از دری که توسط نیروی جعلی پلیس محافظت می‌شود عبور کنید. اگر توانایی اجتماعی بالا داشته باشید با دادن مقداری پول می‌توانید در مزبور را پشت سر بگذارید، در غیر این صورت باید زمان زیادی را صرف حل کردنِ این مسئله کنید.


اگر دیگر حوصله‌ی بازی‌های سینمایی بی‌شماری را ندارید که مخاطب را ابله فرض می‌کنند و بدنبال عنوانی هستید که پلیر را به چالش بکشد، هوش و استعدادش را امتحان کند و در نهایت از پلیر خلاقیت بطلبد؛ Deus Ex: Mankind Divided گزینه‌ای مناسب است تا ساعت‌ها در نقش آدام جنسن فرو روید و مرگ تدریجی بشریت را با چشمان خود نظاره کنید.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • شومنامه‌ی تبر نقره‌ای

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • دختری که صورتش را جا گذاشت

    نویسنده: علیرضا برازنده‌نژاد
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم