ددشات مری محبوب قلبها
ددشات مری پلیس مخفی نیویورکی اولین زن پلیسی بود که به درجهی کارآگاه تمام رسید و خیلی زود محبوب همشهریهایش شد. به ترتیبی که در تلویزیون هم حضور پیدا کرد! اما ظهور و سقوط او داستان زنیست که در اوج خشونت و بدرفتاری اجتماعی علیه زنان، کاری که دلش خواست را کرد.
خانم کلاهبهسری که در عکس زیر میبینید مری شنلی Mary Shanley کارآگاه پلیس نیویورک است. در حال مشایعت دو تا از معروفترین جیببرهای نیویورک، جیمز کانتی و جک گرینبرگ، به دادگاه. عکس سال ۱۹۳۷ گرفته شده یعنی اوج شکوفایی زندگی حرفهای مری. کارآگاهی که دستبهاسلحهاش به قدری خوب بود که لقب ددشات مری را بهش داده بودند.
مری شنلی به سال ۱۸۹۶ در ایرلند متولد شد و بعد از مهاجرت به آمریکا به نیروی پلیس نیویورک پیوست. نیازی نیست توضیح بدهم که چنین انتخاب شغلی در آن دروهی زمانی خاص آمریکا امری ناشنیده و کمسابقه بود. خانمها اصولاً از این شغلها انتخاب نمیکردند چون نگاه جامعه به زنهایی که کار این مدلی میکردند بیشازحد منفی بود. یک زمانی میگفتند زنی که پلیس یا پرستار شود حتماً مشکلی دارد. از طرفی کدام زنی جرأت داشت در آن دوره که ادارهی پلیس به صورت صد درصدی تحت کنترل مردها بود به نیروی پلیس بپوندد؟ آن هم نه در نقش یک منشی که یک مأمور هفتتیرکش. اما جالب است که بدانید پلیس نیویورک دایرهای داشت برای زنان پلیس مخفی و مری شنلی یکی از این زنان بود.
سال اول کار شنلی آسان بود. او باید دعانویسها و پیشگوها و شارلاتانهای این مدلی را دستگیر میکرد. آن زمان این شغلها ممنوع بود. عمدتاً به این خاطر که هدف اصلی شارلاتانها زنان بیدفاع و ساده بودند. دلیل دیگرش این بود که این کارها را معمولاً مهاجرها انجام میدادند و آمریکا کشوریست که هرگز به مهاجرها روی خوشی نشان نداده.
سال دوم حیات حرفهای مری در مغازههای خواربارفروشی گذشت. مری با لباس زنانه توی مغازهها قدم میزد و اگر احیاناً دزدی آنقدر بدشانس بود که در مغازهی تحت حمایت مری دزدی کند، کتک بدی میخورد و راهی زندان میشد. برای گولزنک هم خواهرزادهاش را همراه خودش سر کار میبرد که به نظرم کار خطرناکی است ولی قوانین کاری آن موقع هنوز خیلی در و پیکری نداشتند.
لباس کار رسمی ددشات مری
سال ۱۹۳۴ پلیس نیویورک بخشنامه داد که همهی پلیسهای زن موظف به حمل اسلحهی ششلول هستند. دقیقاً بعد از این جریان بود که کارآگاه مری شنلی به اسطورهی شهری نیویورک تبدیل شد. مری اولین زن پلیس نیویورک است در راه انجام وظیفه تفنگش را آتش میکند. البته تیر هوایی و به منظور متوقف کردن مجرمی که در حال فرار بود. این تیر هوایی بعدهها به امضای شخصی مری تبدیل میشود. مردم عادی خیلی زود به مری لقب ددشات را میدهند. چون نشانهگیریاش هم از قضا خیلی خوب بوده.
شهردارفیورلو لاگوئردا و سربازرس جان لاینز از ددشات مری به خاطر خدماتش به شهر نیویورک تشکر میکنند.
هر بار مری کسی را دستگیر میکرد فردایش در تلویزیون یک جور تبلیغ برایش درست میکردند یا به برنامههای عمومی مصاحبهطوری دعوتش میکردند. حتا چند بار در برنامههای سریالی جنایی هم حضور پیدا میکند به صورت افتخاری. همه چیز خوب است تا این که یک بار مری مست و پاتیل(و خارج از نوبت کاری) اسلحهاش را شلیک میکند و چند سالی اجازه ندارد خارج از دفتر کار بکند. اما به زودی برمیگردد و اولین زن پلیس نیویورک میشود که به درجهی کارآگاه تمامی میرسد.
واقعاً شغلم را دوست دارم چون هیجانانگیز است. ترجیح میدهم بمیرم تا برگردم به کار دفتری!
شنلی در مصاحبهای به سال ۱۹۳۷
مری ۱۹۵۷ و در سن ۶۱ سالگی بازنشست میشود. شاید عجیب باشد ولی کلاههای جورواجور شنلی هم خیلی معروف بودند و هم مد روز خانمهای شجاع نیویورکی شده بودند.
-
گزارش متفاوت و جذابی بود.
این روزها هم به ددشات مریها نیاز داریم ظاهرا!