انشای ویکتوریایی داروینیسم اجتماعی و اعتقاد به این که که باید مطمئن باشیم بیخاصیت نیستیم، توی سرمان رفته است. ایمان به یوتوپیایی که در آن همه از پلههای ترقی بالا رفتهاند و رستگاری اصلی مسجل شده است. استرس عبور از دالانها، کنکورها، استخدامها، ترفیعها. این تنفر ما از مادون-انسانها (معتادها/بیکارها/ دیوانهها/ بدمدرکها/ ناخوباستخدامها/ کمپیشرفتها/اخراجی/ استعفایی/ طلاقی/ تجردی). کسانی با KPI های ضعیف. کسانی که در چارچوب پیشرفت جامعه مثل علف هرزند. کم حاصل، غیر قابل توجیه، افتادهها از نردبان ترقی.
این تصور یا رویابافی که کارآفرین مساوی با انسان ایدهآل است و مساوی با الگو=بیل گیتس=ورن بافت=ایلان ماسک= رئیس تویوتا و توشیبا و فلان کورپوریشن و فلان استارتاپ. چندنفری ایدهپرداز درآمدزایی، مسلط به آچارهای پولسازی/پیشرفت/شکوفایی و بقیه همه مشتاق بالا رفتن. باوری جزمینگرانه که انگار اگر کسی فرهنگ کارآفرینی را درک نکند معلولی ذهنی یا انسانی گناهکار است(حتی اگر به بالاترین درجهی صلح درونی رسیده باشند). یک نسل کامل همگی با توهم پله بزرگ میشوند، رویای این که ایدهای اقتصادی بزنند و وقتی کمپانی باارزش شد سریع آن را بفروشند. و اگر شما به این نردبانها اعتقاد نداری باید خوشحال باشی چون وقتش رسیده اقلا یکذره با این نردبانهای ترقی شوخی کنیم.
Corporate Salmon به همین دلیل ساخته شده. یک بازی آرکید بامزه که قهرمانش یک ماهی سالمون است که به هر وسیلهای میخواهد از پله(برقی) ترقی بالا برود و مدارج عالی برسد. بازی این طور است که:
۱-یک شغلی را انتخاب کن
۲-درآمد کسب کن
۳-با همکارانت باش
۴-سود کن
۵-اخراج شو
۶- لباسهای خوب بخر و خوشحال باش
هر بار پایین افتادن از پله، به منزلهی اخراج قطعی از کورپوریشن است و شما در دفعهی بعدی باید به یک سالمون دیگر بازیتان را شروع کنید. هدف نهایی هم این است که اینقدر سود کنید و در این ماراتون سالمونی جلو بیفتید که به بالاترین طبقهی کورپوریشن برسید و رئیس خیابان سقوط Fall Street بشوید. مکانیک عجیب و گرافیک جالب بازی + طنز غیرمنتظرهاش باعث شده اپاستور این بازی را در لیست بازیهای توصیهشده قرار بدهد، البته به غیر از IOS نسخهی فلش بازی برای کامپیوتر هم موجود است: لینک. لازم به ذکر است که الکس یوهانسون به عنوان سازندهی این بازی تمام مراحل ساخت را مرحله به مرحله برای علاقهمندان به اشتراک گذاشته و در پستهای این فاروم تمامی نکات و موانع را برشمرده.
-
خیلی جالب بودش . واقعا
خوشحالم بعد از یک ماه مقاله نزاشتن بازم با قدرت شروع کردین -
احسنت به دو پاراگراف اولش . اتفاقیه که بخصوص داره تو ایران میافته (با همه ی این برایان تریسی های پرفروش و جهشی در درامد شما یاچگونه به درامد فلان در فلان زمان برسیم ) و دیدنش ظرافت میخواد .