چگونه والتر وایت منشا تمام تحولات جهان شد

5
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

در میان تمام تئوری‌های برکینگ بد، هفت تئوری وجود دارند که آنچنان هم دور از ذهن نیستند.

اگر یک موقع تماشای یک فیلم یا سریال یا کتاب تمام شد و شما حس کردید آنچه که در اختیارتان قرار داده شده کافی نیست، احتمالا به تئوری های هواداری روی می‌آورید. این تئوری‌ها از آنجا شروع می‌شود که شما می‌خواهید فراتر از آنچه که برایتان بیان شده بروید و هر دو چیز کاملا بی‌ربط(یا قد سر سوزن مرتبط) را به یکدیگر ربط دهید و اهداف شوم و پلیدانه نویسندگان یا سازندگان را برملا کنید. به ویژه اگر پلاتی کامل و در هم تنیده با کاراکترهای نسبتا غیرمنتظره مانند برکینگ بد پیش رویتان باشد؛ می‌توانید هر لولای دری را به یکی از یأس‌های فلسفی کاراکترها پیوند بزنید. در نتیجه کاملا معقول است تئوری‌های بسیار عجیب غریبی مانند اینکه جسی پینکمن در آینده معلم شیمی می‌شود یا اینکه مایک در واقع جسی است که از آینده برگشته تا زمان حال خود را نجات دهد، به ذهنتان برسد. در میان تمام این تئوری‌ها، هفت تئوری وجود دارند که آنچنان هم دور از ذهن نیستند، و اگر هم باشند، به اندازه کافی خنده دار هستند که ارزش بررسی داشته باشند.


هفت– فانتزی قسمت پایانی


Breaking-Bad-Walter-Threatens-Elliot-Gretchan

یکی از پر سر و صداترین تئوری ها که به محض پایان سریال، در اینترنت پخش شد، غیر واقعی بودن یا به عبارت دیگر، خیالی بودن اپیزود پایانیست. در واقع مریدان این تئوری، بر این باورند که وقایع قسمت پایانی، هیچ گاه اتفاق نیفتاده و قبل از شروع این اپزود، والتر وایت مرده بوده. موج این تئوری با توییتی از نُرم مک دونالد با مضمون “یه چیز کاملا مشخصه. (والتر وایت) هیچ وقت از ماشین گیر کرده در برف بیرون نیومد. توسط پلیس محاصره شده بود و همونجا هم مرد” شروع شد.

همان موقع طرفداران شروع به بیرون کشیدن مو از ماستِ لحظه به لحظه پلان های اپیزود آخر، برای اثبات این تئوری کردند و ماحصل موفقیت آمیزی داشتند. چون به نظر برخی از افراد(که قطعا هیچ شناختی از هایزنبرگ ندارند)، اینکه هایزنبرگ از سرما یخ بزند و برای لحظات پایانی خود رویا بافی کند، بسیار بسیار بسیار معقول‌تر از این است که بدون شناخته شدن به شهر برگردد، بدون دیده شدن توسط پلیس وارد خانه همسرش بشود، یا یک مشت خلافکار را قتل عام کند، یا به راحتی وارد خانه دو تا از دوستان قدیمی‌اش بشود.(طوری که انگار 61 اپیزود قبلی را اصلا تماشا نکرده‌اند)

در نهایت، خوشبختانه یا متاسفانه(بسته به زاویه دید مخاطب)، وینس جیلیگان، کارگردان، تهیه کننده و سناریونویس این کار، با توجیهاتی مانند اینکه والت در ابتدای اپیزود از شرایط برخی کاراکترها کاملا بی‌خبر بوده و قطعا نمی توانسته برای آنها، فانتزی‌ای بسازد، این تئوری بسیار محبوب را رد کرد؛ که البته، هنوز موفق به توجیه طرفداران درجه یک و سرسخت این تئوری نشده.


شش– برکینگ بد و فایل‌های-ایکس


x-files-breaking-bad-980x630

یکی از جذاب ترین اتفاقاتی که برای هواداران هر دوی این سریال‌ها ممکن است بیفتد، پیدا شدن نقاط اشتراک بین مجموعه‌های مورد علاقه‌شان است.

برکینگ بد و فایل‌های-ایکس، در وهله اول تا حد زیادی بی‌ربط به نظر می‌رسند. چون نه از شبکه های یکسانی پخش می‌شوند، نه ساختار مشابهی دارند و نه ارتباط داستانی بین آنها برقرار است. اما به نظر می‌رسد حضور وینس جیلیگان در تیم نویسندگان فایل‌های-ایکس، باعث شده باشد والتر وایت از همان بنگاهی ماشینش را کرایه کند که مولدر و سکولی(دو کاراکتر فایل‌های-ایکس) ماشین‌هایشان را کرایه می‌کردند. جیلیگان با وجود تایید این ارتباط، هیچ دلیل خاصی برای اینکه چرا این کاراکترها به طور مستقل از “لاریانت” ماشینشان را کرایه کردند، ارائه نداده.


پنج– عادت‌های عجیب قاتلان سریالی


breaking-bad-walt-mike-dies-say-my-name-e1346874419971

یکی از ویژگی های رایج اکثر قاتلان سریالی حرفه‌ای، تهیه کلکسیون از متعلقات مقتولان می‌باشد. بسته به درجه جنون، این کلکسیون‌ها از عکس و شی متغیرند تا تکه هایی از بدن مقتولان. با توجه به خاص بودن کاراکتر والتر، شما انتظار ندارید در این زمینه مانند قاتلان عادی عمل کند. اما شما مشخصا متوجه می شوید که بعد از کشتن “هشت دیوانه”، والتر دیگر گوشه های ساندویچ تُست را نمی خورد، یا بعد از مردن گوستاو، والت همیشه وقتی بالا می آورد، حوله زیر پای خود می گذارد(با اینکه هرگز گاوس را در حال انجام این کار ندیده. عجایب!)، در نتیجه متوجه می شوید یادگاری والتر، در واقع بخشی از رفتارهای مقتولانش است که به طور ارادی یا غیر ارادی به کاراکتر او منتقل می‌شوند. این تئوری آنقدر در طول فیلم محکم در صورت شما کوبیده می‌شود که مجالی برای هیچ گونه انکاری  باقی نمی‌گذارد.

البته لازم به ذکر است تئوری بالا، یک رابطه حکم و فرض کاملا یک طرفه است و برعکسش صادق نیست. یعنی این مسئله که والتر در ابتدای سیزن پنج  بیکن‌های داخل ظرفش را مانند اسکایلر(همسرش) می‌چیند، دلیل نمی‌شود حتما او را کشته است.(اشتباهی که دامن‌گیر بسیاری از طرفداران در حین پخش سریال شد) و البته، طبیعتا جیلیگان اظهار کرده ممکن است بسیاری از این تشابهات کاملا تصادفی باشد(و ما هم کاملا باور می‌کنیم).


چهار-دنیای مالکوم/(یا برکینگ بد؟)


malcolm

در ادامه مورد دو باید بگویم پیدا کردن شباهت بین دو اثر بسیار لذت بخش است اما تحمیل کردن آن به هر قیمتی، منجر به نتایج خنده‌داری می‌شود. به عنوان مثال اینکه بخواهیم تحلیل کنیم که به دلیل مشترک بودن بازیگر والتر وایت(برکینگ بد) و هال (دنیای مالکوم)، این دو ممکن است با هم ارتباطی داشته باشند بسیار ناامید‌کننده خواهد بود. درست عین اینکه فرض کنیم رونان در واقع همان ثرندویل است که دچار جنون شده و با همکاری قدرت‌های میدل‌ارث به فضا عازم شده یا اینکه سویینی‌تاد همان ویلی‌ونکاست که از شکلات‌سازی ناامید شده و در لندن خانواده تشکیل داده. اما به هر حال، سیل تئوری‌های هواداری به هیچ قیمتی از مواضع خود نسبت به ارتباط این دو سریال کوتاه نمی‌آیند. برخی می‌گویند تمام زندگی والتر وایت، درواقع ساخته‌های ذهن هال بوده یا اینکه والتر، همان مالکوم است که نام خود را به نام پدربرگش(والتر) تغییر داده و با اسکایلر ازدواج کرده، یا اینکه والتر وایت در نهایت جان سالم به در برده، نام و هویت خود را تغییر داده، دوباره ازدواج کرده و خانوده هفت نفره‌ی جدیدی تشکیل داده. به احتمال زیاد علت محبوبیت این تئوری، قابلیت آن برای مرتبط ساختن دو اثر صد و پنجاه درصد بی‌ربط، آن هم به‌خاطر وجود فقط یک بازیگر مشترک باشد.


سه-سیگار، عامل اصلی سرطان


UNILAD-walt-skyler-33

در اینجا، استعدادها و قابلیت های دو گروه اصلی فندوم برکینگ بد، تیم والتر و تیم اسکایلر، از هر عامل دیگری موثرتر است. تیم والتر(متشکل از فداییان هایزنبرگ و عشاق رنگ آبی و عده محدودی افراد زن ستیز) می‌خواهند به هر قیمتی که شده، تمامی تقصیرات را از گردن والتر باز کنند و گردن اسکایلر بیندازند و این تئوری را مطرح کرده‌اند که باعث و بانی تمامی جنایات والتر وایت، سیگار کشیدن اسکایلر است، چون سیگار عامل اصلی سرطان است و اگر اسکایلر سیگار نمی‌کشید، والتر هیچ‌گاه سرطان نمی‌گرفت و هیچ‌وقت مجبور نمی‌شد مت‌آمفتامین درست کند(چون تنها دلیل درست کردن مت‌آمفتامین فقط و فقط و فقط و فقط سرطان او بود؛ حتی وقتی سرطانش درمان شده بود، باز هم به خاطر سرطانش مت‌آمفتامین تولید می‌کرد) در نتیجه اصلا مقصر والت نبوده و اسکایلر بی‌خود نقش قربانی را بازی می‌کند. حتی برخی معتقدند اسکایلر بعد از والت، امپراطوری تولید و صادرات مت‌آمفتامین را بر عهده می‌گیرد(طوری که انگار اسکایلر را نمی‌شناسند) و کم کم باید منتظر این تئوری باشیم که کل این جریانات از ابتدا برنامه‌ریزی اسکایلر بوده و والت فقط یک قربانی مظلوم است.


دو-والتر زنده است


breakingbad1

هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد کاراکتر محبوبش بمیرد. در واقع مردن کاراکتر گمانه‌ها و حدس‌ها برای ادامه داستان را محدود می‌کند. شما دلتان می‌خواهد کاراکتری که دوستش دارید، در حال قدم زدن، خوردن، خوابیدن، کار کردن و به طور کلی زندگی کردن باشد. در اینجا، عده کثیری از طرفداران، بدون هیچ توجیه منطقی‌ای(چون به هیچ شکل نمی‌توان پایان سریال را به هیچ نحو دیگری تعبیر کرد)، تصمیم گرفته‌اند که فکر کنند والتر نمرده و تنها دلیل جریان داشتن این تئوری، علاقه شدید قلبی طرفداران به هایزنبرگ است. البته بعد از اینکه برایان کرنستون(بازیگر نقش والتر)، در توضیح اپیزود پایانی، عنوان کرد که شما ندیدید والتر دفن شود و هیچ چیز غیر ممکن نیست، تعداد بیشتری از طرفداران جذب این تئوری شدند. و چون سریال برکینگ بد، ثابت کرده تقریبا هر کاری از دست هایزنبرگ بر می‌آید، هیچ دلیلی وجود ندارد این تئوری صد در صد رد شود.


یک– تئوری مردگان متحرک


maxresdefault

در نهایت، به یکی از جذاب ترین تئوری‌های اشتراکی می‌رسیم، که با توجیهات جذابی بیان می‌کند که برکینگ بد، در واقع پیش‌درآمدی‌ست برای سریال محبوب دیگر کانال amc، یعنی مرده متحرک(walking dead)!

در ابتدا، ممکن است این دو سریال دقیقا به اندازه برکینگ بد و مالکوم بی‌ربط به نظر برسند. اما اگر واقعا اینطور نباشد چه؟ اگر واقعا برخی کاراکترهای مرده متحرک با کاراکترهای برکینگ بود دوست بوده باشند چه؟ اگر واقعا کریستال‌های سوپرخالص هایزنبرگ، منجر به رستاخیز زامبی شده باشد چه؟ اگر گاس فرینگ واقعا اولین زامبی واقعی کره زمین باشد چه؟

چرایی شکل گرفتن این تئوری، را باید در عوامل زیادی که دست به دست هم داده‌اند، جست.

چون احتمالا ماشینی که “گِلِن” توسط آن از دست تعداد زیادی زامبی فرار می‌کند، همان ماشینیست که والتر به مدیر “گِلِن” در برکینگ بد پس داد. شاید به این دلیل که برادر دریِل، یک دلال مت‌آمفتامین می‌شناخته که مشخصاتش به شکل عجیبی با کاراکتر جسی پینکمن هم‌خوانی دارد. یا اینکه دستگاه قهوه‌ساز گِیل، در واقع همان قهوه‌سازیست که میلتون در فصل سوم مرده متحرک از آن استفاده می‌کند. شاید چون دلیلی ندارد گاس فرینگ پس از عملیات انتحاری، در حالی که نصف صورتش از بین رفته، بتواند تا چند دقیقه راه برود، کت شلوارش را مرتب کند و بعد زمین بیفتد. چرا اینطور فکر نکنیم که او قبل از عملیات انتحاری، مت‌آمفتامین آبی معروف را استفاده کرده و در واقع، اولین زامبی حاصل از این محصولِ خالصِ عجیب غریب باشد. و اگر بتوان تمامی موارد بالا را، اتفاقی دانست، این موضوع که در ابتدای سریال مرده متحرک، در کیسه برادر دریِل، مقدار قابل توجهی مت‌آمفتامین آبی(که فقط در دنیای برکینگ بد وجود دارد) دیده می‌شود، کاملا حاکی از آن است که به طریقی، قرار است در دنیای مرده های متحرک، کریستال های آبی هایزنبرگ وجود داشته باشند. چه بخواهند تاثیری بگذارند و چه نگذارند. این تئوری، این ارتباط را اینگونه تعبیر می‌کند که  علت اصلی به وجود آمدن زامبی‌ها، کریستال های هایزنبرگ هستند. و اگر خوب به آن فکر کنیم…چرا که نه؟

پیرامون برکینگ بد ده ها تئوری عجیب غریب دیگر هواداری هم وجود دارد که هیچ یک نه رد شده‌اند و نه تایید. برخی شاید به این دلیل که زیادی پرت هستند و برخی دیگر به این دلیل که به اندازه کافی محبوب نبوده‌اند، ولی چیزی که واضح است، در جریان بودن حدس‌ها و گمان‌های فراوان پس از سه سال در ارتباط با داستان آن، می باشد که همچنان هم ادامه دارند.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. Reza

    مورد دوم رو که نوشتین “بدون هیچ توجیه منطقی‌ای” کاملا غلطه، بهتره این ویدیو رو تماشا کنین تا متوجه بشین
    https://youtu.be/Yb4nKFKKcGQ

    1. ترانه

      بنده تمامی علت های مرتبط با این تئوری رو جویا شدم، منتها حقیقتا هیچ کدومشون قانع کننده نیستن به نظرم 🙂

  2. ginko

    مورد سه.. بیخیال ! :))

    1. ترانه

      واقعا 🙂

  3. دینا

    مورد سوم!! دگ خیلی خنده داره😂

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • یفرن دوم

    نویسنده: فرهاد آذرنوا
  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی