موسیق در تطاول ذهنی ـ زبانی

0
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

آیا موسیقی مفهومی مقدس و معنویست که باید بر نشیمنگاهی بلند گذاشته شود یا ما اجازه داریم به ساحت مقدسش دست‌اندازی کنیم؟

بگذارید ذره زمانی، رکاب‌های ماشینِ تطاولمان را پیاده شویم و کمر برهانیم از پاشیدن به موسیقی.

نوشته من باب موسیق است. آنچه در کاناله‌های کله هامان، به تمامیتِ بلاهت، دست مالی شده. فی المثل موسیق به مثابه زنیست که پشت حجابی از ابهام و در حرمسرای آقای باخ صرفاً شنیدنی است. هر گونه تخطی از طول و عرض نظام کذا، رسوایی نام می گیرد. آن طور که اگر خانم زیبای موسیق، رو نشان دهد، آن حب لایتنهی را به لجن کشیده و اگر زینتی در کار شود، زنندگی گزیده و و اگر جوانح زنانه را به طریق عشوه گری و دلبری بیرون بیندازد، مداحانِ سرشتش در خمود شوند که به این نمط، خلوصِ ناموسِ نامرئی سقط شده.

یا اگر خانم، تماما روکشیده در آبروی نامی، از مایملک شویش (که همان آقای باخ باشد)، به در شود، بنا بر آوارگی و پتیارگی مبرهن و مستدل پیشامد کرده، دیگر حتی شنیدنش نشاید. حضرات سنگ ناموسِ آقای  تنابنده را بیشتر از خودش به سینه می زنند.

در اصالت نامه های اصیل زادگان اصالت جویِ موسیقی می خوانید طریق بقا را به شرح ذیل:

” خانم در در ایزوله کنید با چادر و بی خلعت. دیواره ها مات آنطور که تنها وهمی از خطوط حجمی بانو بر قلوب و اعیان فهم شود. و در خلقت بانو دست مبرید و و در طریقت نموش چوب بکنید، چنان که نبات شود و در جای بخشکد. “

به قطع دریافته اید که در این دور بطلان، بانو ملعبه است. بانو فاحشه است و بانو سگ محمود ( حمد شده ) است. گندابه های ذهنی وابکنید که موسیق، آرامش فزون کند و لذت ببخشد که آن، این نبُود. موسیق افیون و استفراغ و آسپرین و استمنا نیست هر آینه. معشوق زیباییست. از عمارت باخِ حرامی. به خشم بیرون بکشیدش و پوشش بر تنش شرحه کنید، چنان که نعوظ شوید و چنان که درخور است. آن دم که زیبارو زشتی ها و کاستی های تنش را مشتاق و صادق بهتان می شنواند، خاموش باشید. انحنای ناقص و خمیدگی های مذموم تنش را ببینید و در کیف شوید که همه چیز در اذهان معمر و لکنته، اخته است.

به اوان قرن هجدهم موسیقی در هفت دری کلاسیسیسم سباستین باخ نظام می پذیرد و در نسق خاصی از کلمات و کدهای زبانی، ثبات می گیرد. مقصود به هیچ روی، انبساط تاریخ موسیقی به طریق پیش نوشته نیست. که تنها نقدی است بر مفهوم اصالت موسیقایی.

موسیقی را باخ لگام می زند و سایرین طی سالیان داراز به نحوی ستوده از آن سواری می گیرند. چندان که جاده های کلاسیسیسم به تمامیت کمیت و کیفیت درنوردیده می شوند مگر سوراخ سمبه هایی که به روش سبق کاویدنشان دشوار خواهد بود. فلذا آمورفِ ” غور در موسیقی ” صورتی دیگر اخذ می کند که به نحوی، نافی امر اصالت است.

دو نگاه محتمل است. نخست آن که اگر در تکامل موسیقایی، برای باخ، خلقت متصور شویم، آن گاه اصالت در مخلوق تکامل یافتنی است، همانطور که در خیار و خربزه تکامل رخ نموده. و اگر میدان دیدمان کمی از حماقت سطور فوق فاصله گیرد و در قَدَرِ تجربی تر و شهودی تر بگنجد، خواهیم دید که تکامل مصنوعِ باخ، گونه ای از نمود اشاری را به موسیقی اطلاق می کند که به سبب مقدمات و موخرات آمده، از شمول ریاضیِ پرواضحی برخوردار است. و لیکن از درگاه تحول و تکامل (هر دو واژه در معانی دوگانه شان) است که موسیقی بدعت می گیرد. نُزهت اسلوب های قدیمی را به بازی می گیرد. در این گذاررابطه ی پدر و فرزندی ردیف های کلاسیک و ردیف های ” ناکلاسیک ” به نهایت اصطکاک و استهلاک می رسد و واژه ی اصالت، در مفهومی غریب، به عنوان مقیاسی ارزشی زاده می شود. که فلان موسیقی اصیل است و دیگری بی بته.

کم ریشگی این مدعا را در آنجا می‌توان به وضوح دید که تلفیق موتیف‌های غربی باخی و شرقی ” ناباخی “، کار کرده اند. چه در زیبایی و چه در بداعت. فواصل و مضراب ها به شکلی هوشمندانه انگشت می شوند. پلی فونیسم موسیقایی هم آخرین شیرین کاری موسیقی بی بته است که به تمول از پیچیدگی لذیذی بهره می جوید. و فواصل و نت های آقای باخ را طوری ” دوباره چینش ” می شوند که اسلوب های قبلی دیگر به فرآورده ی این ” دوباره چینش ” رندانه کارگر نمی افتند.

مع هذا هنوز می توان باخ را ستود و و هنوز می شود از مرکبش سواری گرفت که منظور نظر این نوشته، گشاد کردن افق دیدها و تفصیلِ بطلانِ مفهومِ اصالت، در روندِ رشدِ طولی و به اصطلاح ” تحول ” است. که در تحول، حفظ بکارتِ اصلِ نخست، مفهومی باطل و مضحک است. در معنای اسکان و اتقان در نقطه ی صفر و مفهومی خشک و خاراست. پویش در موسیقی، بی بدیل از پیشه ی دیگری، متصل و جداناشدنیست. و فرآیند انفصال آن باطلی کودکانه.

فلذا از رهگذر این کوتاه نوشته بر آنم تا اصالت و بکارت موسیقایی را نه در پیمانه ی خوب و بد که در پیمانه ی امر باطل به شمار بیاورم.

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
مشاهده نظرات

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • گریخته: هفت‌روایت در باب مرگ

    نویسنده: گروه ادبیات گمانه‌زن