جنگ‌ها و وطن‌ها

4
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

جنگ فکرشده‌ترین نمایش‌ اجرا شده توسط بشر است و در عین حال از غریزی‌ترین بخش‌های وجودش سربرآورده.

جنگ فکرشده‌ترین نمایش‌ اجرا شده توسط بشر است و در عین حال از غریزی‌ترین بخش‌های وجودش سربرآورده. ما همیشه جنگیده‌ایم و اینقدر هم جنگیده‌ایم که شاید سالهاست که خودمان خشکیده‌ایم و در انجمادمان فقط سلاح‌هایمان تکامل یافته‌اند. انسان‌های بانیزه انسان‌های بی‌نیزه را شکست دادند و انسان‌های با اسب انسان‌های بی‌اسب را و انسان‌های باتفنگ انسان‌های بی‌تفنگ را و انسان‌های بابمب انسان‌های بی‌بمب را. خبری از انسان‌های بهینه‌ای که مثلا سه‌چشم و سه‌پا داشتند نبوده و هیچ نسلی سربرنیاورده که سازگاری بیشتری با زمین و زمان داشته باشد.

ما انتخاب طبیعی را به سلاح‌ها واگذاشته‌ایم و از آن وقت  دوره‌های تاریخمان را فقط می‌توان با عوض شدن سلاح‌هایمان تشخیص داد و در پیشرفت روش‌های کشتارمان و وسعت شکارگاه‌هایمان، وگرنه خودمان که همانیم و حتی بی‌سلاح‌هایمان پنجه‌هایمان  آب رفته‌اند و عضلاتمان هم چابکی اجدادمان را ندارند. سلاح‌هایمان همان عروسک‌های خرسی‌ای هستند که به تن‌فانی‌مان موقع خواب رویای جاودانگی را تزریق می‌کنند و محال است بی‌ایشان شده برای یک دم آسوده سر به بالین بگذاریم.

به راستی که دوره‌های صلح ما چیزی نبوده‌اند‌ جز فرصت‌های مطالعاتی برای کشف سلاح‌های بهتر و به جز این صلحی نبوده، که بعید است روزی بیاید که ما از این عادت قدیمی‌مان دست بکشیم چون تو گویی که ما به افیون کشتن زیادی دلبسته‌ شده‌ایم و وقتی بی‌ریا در خلوت خود می‌اندیشیم زندگی چیزی نیست جز کشتن انفاس نحیف‌تر به نیت پایستگی  نَفَس‌های افراد قوی‌تر.

[divider]

A French civilian cries in despair as Nazis occupy Paris during World War II.

بعضی معتقدند که این عکس وقتی گرفته شده که سربازهای فرانسوی تولون را به نیت عقب‌نشینی تا آفریقا ترک کردند؛ بعضی آن را مربوط به روزی می‌دانند که تانک‌های هیتلر در پاریس رژه می‌رفتند؛ و عده‌ای هم بر این باورند که این تصویر واکنش مردیست به وقایع مارسی در زمان فتح فرانسه در روزی که از ترس نازی‌ها درفش‌های جنگی فرانسه‌ی قدیم را بر کشتی‌ بار می‌زدند.

اما واقعیت امر این است که هیچ اهمیتی ندارد و تنها چیز مهم اینست که  بعد از سال‌های سال این مرد هنوز می‌گرید و بعد از گذر نسل‌ها و بلکه قرن‌ها همچنان خواهد گریست. او شاید از پاشیدن نظم زیبای وطنش زار می‌زند یا که  فقط از برای بدبختی خودش و خانواده و همسایگانش، بی هیچ بار اضافیِ ناسیونالیستی یا دراماتیکی.  که فقط شش هفته بعد از حمله‌ی نازی‌ها فرانسه تسلیم شد و  نازی‌ها  خط دفاعی‌ ماژینو را دور زدند و از بلژیک به مام‌میهن فرانسویان تجاوز کردند. که کمر باروهای علم‌شده‌ی فرانسویان  در غرش بلیتسکریگ (اصطلاحی آلمانی برای حملات برق‌اسا) و لوفت‌وافه (نیروی هوایی آلمان نازی) شکست و خرد گشت تا ارتش آلمان دیگر تا لمسِ چین‌چینِ دامنِ دخترِ پاریس، مقاومت هیچ باغیرت زانو‌نزده‌ای را ندیده باشد.

[divider]

German air raid on Moscow in 1941.

A shell shocked reindeer looks on as World War II planes drop bombs on Russia in 1941

این تصاویر حملات بمب‌افکن‌های آلمانی به پایتخت جمهوری سوسیالیستی فدراتیو روسیه‌ی شوروی است که قرار بود با اسم رمز بارباروسا، برای نابودی ارتش سرخ بتازند. که بارباروسا شاهنشاه مملکت ژرمن‌ها در دوران قرون وسطی بود و این خیال که هیتلر هم مثل او در حال تصرف بوهم و بورگاندی و لهستان و مجارستان است، بسیار به دهن نازی‌ها مزه می‌کرد.

در آن ماه‌های دشوار سال 1941 برای ارتش سرخ هیچ افسانه‌ی تعریف‌کردنی‌ای  وجود نداشت و در سه هفته نبرد 3500 عراده تانک و 6000 هواپیما و دو میلیون سرباز را از دست داده بودند که فقط در نبرد اسمولنسک پنج لشگر روس محاصره شدند و سیصد هزار سرباز روس در دام برساخته‌ی لشگر زرهی “پانزرها” اسیر گشتند.

همه‌ی این‌ها در سایه‌ی حملات لوفت‌وافه میسر شده بود که مثلا در همین بیست و یکم جولای مسکو را شش ساعت تمام بمباران کرد و مناطق صنعتی و خطوط راه‌آهن ایشان را بسیار گرند زد.

[divider]

Invasion Of Inchon

این تصویری گرفته شده از پیرامون نبرد اینچئون به سال 1950 و در شبه جزیره‌ی کره است.

کره سال‌ها بعد از جنگ جهانی دوم همچنان تاوان آزمندی ژاپنی‌ها را بازپس می‌داد که در وقایع پس از جنگ شوروی‌ها از شمال تاخته بودند و آمریکایی‌ها از جنوب، تا همین‌طور بی‌دلیل خط فرضی مدار 38 درجه محور جدایی و تقسیم شود.

یک حکومت دست راستیِ متحد آمریکا در جنوب و یک حکومت سوسیالیستیِ متحد کمونیست‌ها در شمال که هیچکدام دیگری را به رسمیت نمی‌شناختند و شعار یکپارچگیِ دوباره را فریاد می‌زدند. در همان سال مذکور قوای شمالی به رهبری کیم ایل سونگ از مدار 38 درجه گذشتند و در مدت کوتاهی کره‌ی جنوبی را به جز نواحی‌ای در شبه جزیره‌ی بوسان تصرف کردند.

که 341 هزار سرباز در حمایت جنوبی‌ها زیر پرچم امریکا گرد شدند و ده روز بعد دوباره سئول دست جنوبی‌ها افتاد. از آن به بعد در برتری مطلق نیروی هوایی امریکا کمونیست‌ها مدام عقب‌نشینی کردند تا آن زمان که کیم‌ایل‌سونگ از کمونیست‌های چینی کمک خواست و حالا باز با یارکشی جدید صدها هزار سرباز چینی و میگ‌های شوروی، دوباره شمالی‌ها تا نزدیکی سئول آمدند. نبردی بزرگ که در یک سویش یک میلیون و دویست هزار سرباز کمونیست از کره و چین و شوروی به مصاف نهصد و چهل هزار سرباز در سوی دیگر رفتند و بیش از دو و نیم نیم میلیون غیرنظامی در این جنگ‌ها کشته و زخمی شدند ولی هنوز هیچ منبع موثقی پیدا نشده که توضیح بدهد چرا این دختر اینچئونی اینگونه پابرهنه و خاکی در حال گریستن است.

[divider]

جنگ‌ها و وطن‌ها

این تصویری‌است از سربازی که سعی دارد از میان آتش آلمانی‌ها به سلامت عبور کند و علت بلوری شدن عکس چیزی نیست جز موج انفجارها در نزدیکی عکاس.  همان “روز دی” معروف که طی آن 160000 نفر از قوای متفقین در ساحل نرماندی پیاده شدند و 57 هزار سرباز از جناح متفقین کشته شدند و 18 هزار نفر مفقود ماندند و تلفات ارتش نازی نیز اقلاً دویست هزارنفر بود.

[divider]

Mom and son watching the mushroom cloud after an atomic test, Las Vegas, 1953

این تصویر مادر و فرزندی است که با حیال راحت مشغول تماشای قارچ ابر انفجار یک آزمایش هسته‌ای در لاس‌وگاس 1953 هستند…

[divider]

جنگ‌ها و وطن‌ها

این تصویری از یگان زنان ارتش آمریکا در سال 1942 است که در مانورشان ماسک‌های محافظ شیمیایی نقاب کرده‌اند.

[divider]

Navy chaplain Luis Padillo gives last rites to a soldier wounded by sniper fire during a revolt in Venezuela.

این تصویریست از شورش ونزوئلا در سال 1962 که سرباز محتضری که هدف تک‌تیرانداز شده از خرقه‌ی کشیشی آویزان شده. عکاس از ترس درازکش تصویر گرفته ولی کشیش همچنان از میان گلوله‌ها عبور می‌کند و مراسم مذهبی‌اش را برای به خاک‌افتادگان ادامه می‌دهد، شاید چون می‌داند که تک‌تیرانداز هم کاتولیک است و هرگز چنان جسارتی به مقام کلیسا نخواهد کرد.

[divider]

Rhodesian Interrogation جنگ‌ها و وطن‌ها

این تصویری است از یک نظامی دولتی رودزیا در سال 1972 که اسلحه‌اش را سمت چند روستایی آفریقایی گرفته و مجبورشان کرده که شنا بروند (رودزیا مستعمره‌ی بریتانیا بود در شمال آفریقای جنوبی که بالاخره سال 1980 اعلام استقلال کرد و زیبماوه نام گرفت)

[divider]

سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. M A H B O o B EH

    خیلی عکس های جالبب بودن و تأثیر گذار. مخصوصا دوتای آخری.
    دستتون درد نکنه.

    1. م.ر ایدرم

      سلام
      خواهش می‌کنم. باعث خوشحالیه که خوشتون اومده

  2. علیرضا فتح‌علیان

    مرسی عزیز در عین سوزناکی و دهشتناکی عکس اول منو به شدت یاد دنیرو تو نقش آل کاپون انداخت.
    نبرد ساحل نرماندیم دیگه اسپیلبرگ بزرگ و نجات سرباز رایان که به زیبایی بازسازیش کرده.
    از همه سوزناک تر هم اون گوزن بود.
    بعد یه سوال واقعن معلوم نیست اون کوچولوی کره‌ای برای چی داره این طوری زار می‌زنه؟!

    1. م.ر ایدرم

      آره دیگه. حداقلش من نیافتم 😉

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی
  • مجله سفید ۳: پری‌زدگی

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم