راز و رمزهای یک فیلمنامه‌نویس ایرانی در هالیوود

63
این مطلب به بوک‌مارک‌ها اضافه شد
این مطلب از بوک‌مارک‌ها حذف شد

حسین امینی (به انگلیسی: Hossein Amini) فیلمنامه‌نویس و کارگردان ایرانی‌الاصل ساکن انگلستان است که سابقه‌ی نامزدی جایزه اسکار و جایزه بفتا را در کارنامه‌ی هنری خود دارد.

حسین امینی (به انگلیسی: Hossein Amini)  فیلمنامه‌نویس و کارگردان ایرانی‌الاصل ساکن انگلستان است که سابقه‌ی نامزدی جایزه اسکار و جایزه بفتا را در کارنامه‌ی هنری خود دارد. نگارش فیلمنامه «مرگ نور The Dying of the Light» در سال ۱۹۹۲ برای امینی شهرت و اعتبار فراوانی آورد و نهایتاً برای همین تله‌فیلم نامزد جایزه بفتا شد. اما اقتباسی که از رمان «جود Jude» توماس هاردی نوشت، توانایی‌های او را کاملاً متبلور کرد و این فیلم با کارگردانی مایکل وینترباتم به یکی از درخشان‌ترین آثار او بدل گشت.

MV5BMTM0MTIyOTc1NF5BMl5BanBnXkFtZTYwMDI5NDg4._V1_SY317_CR5,0,214,317_

 اقتباس بعدی او از اثر هنری جیمز یعنی «بال‌های کبوتر The Wings of the Dove » یک موفقیت بزرگ بود که نامزدی اسکار، بفتا و چند جایزه معتبر دیگر را به همراه داشت.

MV5BMTMzMjczODc4Nl5BMl5BanBnXkFtZTcwODQ5NjYxMQ@@._V1_SX214_ (1)

 قرارداد امینی با کمپانی میراماکس  منجر به همکاری در تهیه‌ی فیلم‌نامه‌ی فیلم‌هایی چون: « دارودسته‌های نیویورک  Gangs of New York » و « چهار پر The Four Feathers شد».

images

فیلمنامه‌ی فیلم «بِران Drive » قدم بعدی او بود. فیلمی که مورد استقبال منتقدین جشنواره‌ی کن قرار گرفت.

Drive-2011

امینی بعد از تجربه‌ی چند پروژه‌ی مستقل و کم‌هزینه بار دیگر با فیلم‌های «سفیدبرفی و مرد صیاد Snow White and the Huntsman » و «47 رونین  47 Ronin » بازگشت ( کیانو ریوز نقش اصلی فیلم 47 رونین است).

MV5BMTc0MjE2NzE0OV5BMl5BanBnXkFtZTgwNTU5MjE1MDE@._V1_SX214_

اکنون هم مشغول کارگردانی فیلم «دو چهره‌ی ژانویه  The Two Faces of January » شده که اقتباسی از رمان پاتریشیا هیگ اسمیث است و ستارگانی چون ویگو مورتنسن و کیرستن دانست در آن ایفای نقش می‌کنند.

داستان زندگی امینی از زبان خودش

بیشتر نویسنده‌ها چون انگیزه‌ای که لازم است رو نمی‌گیرن، تو همون اوایل نویسندگی متوقف میشن. ولی من خوش‌شانس بودم که والدینم تا چند سال بعد از دبیرستان همچنان پشتیبانم بودن تا  بالاخره بتونم یه کار پیدا کنم. بیشتر والدین ایرانی دوست دارن که بچه‌هاشون وکیل، پزشک، معمار یا مهندس باشن که خب پول زیادی توشون هست. در واقع به طور معمول فیلمسازی  آخرین چیزیه که از بچه‌تون انتظار دارید. به هرحال خوش‌اقبال بودم که پدر و مادرم همیشه حامی من بودن. اگه این طور نبود نمی‌تونستم که به این چیزایی که الان رسیدم، برسم . خیلی از استعدادهای نویسندگی به دلیل این که نمی‌تونن مدت زیادی تو این حرفه باقی بمونن، تلف میشن. من دوستایی داشتم که نویسندگی رو با هم شروع کردیم و اونا اگه از من بهتر نبودن، در حد من بودن؛ بعد اونا دنبال به اصطلاح یه شغل  درست‌حسابی‌ای رفتن -مشاور املاک و از این چیزها-. پس من خیلی خوش‌شانس بودم که تونستم به اندازه‌ای که لازم بود تو این حرفه خودم رو نگه دارم.

اون وقت‌ها تو ایران سینماهای روباز به خاطر گرمای هوا خیلی طرفدار داشت. یادمه که یه پروژکتور کوچیک هم تو خونمون داشتیم. تو بچگی‌هام عاشق  فیلم‌های بروس لی بودم و حتی واسه‌ی یکی از تولدام یه فیلم از بروس لی کادو گرفتم. بعد که انقلاب شد، ما از ایران رفتیم. من یازده سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدن. من باید با پدرم تو پاریس زندگی می‌کردم. پدرم نمی‌دونست که چه جوری با من و برادرم سر و کله بزنه، پس ما رو می‌برد سینما. سانس ساعت 2،  4 و  6! در واقع اون فیلم‌های اکشن هالیوودی بودن که منو جذب کردن. بعدش آکسفورد رفتم که دو تا سینمای فوق العاده داشت که همیشه فیلم‌های قدیمی رو نشون می‌دادن. یادمه که بعضی موقع‌ها از کلاس‌ها جیم می‌زدم تا بتونم تو یه روز دو تا فیلم ببینم.

اونجا هفته‌ی فلینی داشتن، هفته‌ی تارکوفسکی و… . همه رو پرده‌ی بزرگ سینما. من تو پاریس هم از این تجربه‌ها داشتم. مثلاً سر فیلم نوآر و سیاه و سفید Kiss Me Deadly. فیلمی که منو عاشق سینما کرد. عشقی که هرگز از بین نرفت.

من همچنان بزرگ می‌شدم. در حالیکه بیشتر از اینکه تلویزیون بریتانیا رو ببینم (کاری که همه تو بریتانیا مشغول اونن)، فیلم‌های هالیوودی و اروپایی رو تماشا می‌کردم. چیزی که بعد ها وقتی خواستم فیلم تلویزیونی بسازم، به دردسرم انداخت، چون همیشه  پرده‌ی بزرگ سینما تو ذهنمه. حتی وقتی که روی پروژه‌ی  The Dying of the Light کار می‌کردم (که یه درام مستند درباره ی یه امداد گر تو آفریقا بود) یه کار  کم دیالوگ در اومد که فقط مناسب نمایش روی پرده ی سینما بود. در واقع من فیلم رو برای سینما در نظر گرفته بودم و نمی‌فهمیدم که کار با بودجه‌ی تلویزیونی به چه معناست. 

محبوب‌ترین سکانس‌هایی که نوشتم اون هایی هستن که که دیالوگ‌ها مقدمه و پس‌زمینه‌ی  بهترین ری‌اکشنِ ممکن بازیگر می‌شه. در واقع چیزی  که همیشه دوست داشتم، سکانس‌هایی بود که کاراکتر ری‌اکشنی نشون می‌داد و فکر می‌کرد. در واقع اون نماها  تجربه‌ی دیدن صورت کسی از فاصله‌ی نزدیک روی یه پرده ی بزرگ بودن که با همه‌ی اون احساسات همراه  می‌شدن. من همیشه دوست دارم که دیالوگ‌ها تا اون جا که می‌شه واقعی و مثل حرف زدن روزمره باشن.

من واقعاً دوست دارم که ساده‌ترین راه واسه گفتن چیزی که بیشترین تاثیر  رو روی مخاطب داره دستم بیاد. دیالوگ‌ها  تو کارهای من بیشتر وقت‌ها نقش صدای پیش‌زمینه رو دارن. زمینه‌سازی برای سکوت موقع نمایش کاراکتره که اهمیت داره.

خیلی پیش میاد که شرکت سازنده یه کتابی در نظر گرفته باشه. بعد ایجنتتون میگه: “اونا تو رو در نظر دارن. کتابو بخون و مال خودت بکنش “. تو فیلم The Wings of the Dove من آخر کتاب رو داشتم ولی نمی‌دونستم که چه جوری باید درستش کنم. بعد رسیدیم به سکانش آخر که یه سکانس جدا شدن بود. اون وقت بود که واسم خیلی آسون شد که برگردم به عقب و ازش یه قصه درست کنم. یعنی میشه گفت که من از اونایی هستم که همه چیز سرصحنه براشون اتفاق می‌افته. اوج کار مثل یه فیلم نوآر شد. با این فرق که اونا همدیگر رو نمی‌کشتن. در واقع شکوندن قلب دختره و جدا شدن ازش بود که یه جور کشتن به حساب می‌اومد. 

وقتی که با میراماکس قرار داد بستم، خیلی زود فرصت کار تو فیلم Gangs of New York واسم پیش اومد. به خودم گفتم که اگه قراره با کسایی مثل اسکورسیزی کار کنم، چرا که نه؟ تو همون زمان که مشغول نوشتن  Gangs of New York بودم باید روی The Four Feathers هم کار می‌کردم.  Gangs of New York از اون فیلم‌هایی بود که دوست داشتم بنویسمشون ولی سر The Four Feathers کمی درگیر بودم. این طبیعت کار با کمپانیهایی مثل میراماکسه. شما گاهی باید کارهایی رو بکنید که بهشون علاقه ندارید. خیلی عجیب بود. چون من دائماً باید بین مراکش و رم رفت و آمد می‌کردم تا به لوکیشن هر دوتا فیلم سر بزنم. مشکل اصلی  The Four Feathers این بود که من باید با کمپانی و کارگردانی که نظرشون با هم فرق داشت، سر و کله می‌زدم. در واقع موقع تولید همه مشغول غر زدن بودن. ولی  برعکس سر Gangs of New York اوضاع خیلی متفاوت بود. اون‌جا همه شاد و پر انرژی بودن.

نقدهایی که برای  Drive به دستم رسید و جایزه‌هایی که گرفتم، خیلی دوست‌داشتنی بود. ولی فکر کنم فروش فیلم تو آمریکا خیلی‌ها رو ناامید کرده باشه. ثابت شد که فیلم‌های من اون پولی که انتظارش رو دارن رو در نمیاره. ولی  خود فیلم چیزی بود که بهش افتخار می‌کنم. یه جورایی بازگشت به  Jude و  The Wings of the Dove بود.  موقع نوشتن همچین فیلمی یه حسی به تو میگه: “این چیزیه که واقعاً دوست دارم بنویسم. این خود منم و این نوشته‌ها اونایی هستن که باید بنویسم”. درایو یه فیلم تیره، وسترن‌گونه و نوآر مدرن بود. فیلمی که خیلی بیشتر از قبلی‌هاش با علایق سینماییِ من جور در می اومد.

IMG_0787.preview (1)

از وقتی که کتاب  Drive جیمز سالیس رو خوندم، واسه‌ی نوشتن فیلمنامه سراپا مشتاق شدم. برای این کار  فیلم Le Samouraï و Shane تاثیر زیادی رو من گذاشتن. من عاشق اون مردهای بدون اسم سینمای وسترنم که قراره نقش قهرمان های ساکت رو بازی کنن. به علاوه من اون حس و حال لس آنجلس رو خیلی دوست دارم. موقع نوشتن قراردادام خیلی تو لس آنجلس اینور و اونور می رفتم . اتفاقاً این موضوع که سوار ماشین نبودم به شناختن جذابیت‌های واقعی لس آنجلس بیشتر کمک کرد. اون حس تنهایی موقع قدم زدن تو خیابون.  یعنی من تاریخ لس آنجلس رو خونده بودم و فیلم Chinatown از اون فیلم‌هایی بود که همیشه دوستش داشتم. لس آنجلس برای فیلم‌ها یه جاذبه‌ی خاصی داره. پس یه نقشه‌ی بزرگ دستم می‌گرفتم و به همه جا سر می زدم. کم کم این ایده تو ذهم شکل گرفت که کاراکترها باید از یه جایی به یه جای دیگه برن. 

الان چند سالیه که دارم روی فیلم کردن کتاب Two Faces of January از پاتریشیا هیگ اسمیت کار می‌کنم. فیلمی که کارگردانش هم خودمم. کاراکتر چستر (که ویگو مورتنسن نقشش رو بازی می‌کنه) از اوناییه که مورد توجه و احترام همه هستن. بعدش به تدریج در طول  فیلم نوارپیچ دورش باز میشه و سر آخر به  یه شکست‌خورده‌ی به تمام معنا تبدیل میشه. فیلم‌های این مدلی  باید با بودجه‌های کم ساخته بشن. مثل  Drive و The Wings of the Dove. در واقع این‌ها فیلم‌های تجاری و پر فروش نمیشن. آخه من به هَپی اِند اعتقادی ندارم. من کسایی رو دوست دارم که برای ابهام و تضاد مستعد باشن. قهرمان‌هایی رو دوست دارم که آروم آروم به تهش برسن.

MV5BMTM5NTA5NTIyM15BMl5BanBnXkFtZTcwNDcwNTU1OA@@._V1_SY317_CR134,0,214,317_

 نوجوون که بودم فیلمای بلک باستر هالیوودی رو می‌دیدم (مثل The French Connection و  The Godfatherو Chinatown).  هدف من یه پایان مثل  پایان‌بندی فیلم Chinatown بود که یکی از غمگین‌ترین پایان هاست. ولی بازم بلک باستر می‌مونه و پولش رو هم در میاره. پس مشکل اونجاست که من با یه همچین فیلم‌هایی بزرگ شدم. اون مدل فیلم‌های بزرگ هالیوودی که دوست دارم بسازمشون. 

MV5BMTQ1NDA0MTk5OV5BMl5BanBnXkFtZTcwMTM4NDMwNw@@._V1_SX214_

فکر کنم Snow White and the Huntsman تو اکران هفته‌ی اول خودش از همه ی فیلم‌های دیگه‌ام بیشتر فروخت. این قضیه یه معمای عجیبه. مثل همه‌ی نویسنده‌ها  منم دوست دارم که همه برن نوشته‌هام رو  ببینن و اونا رو دوست داشته باشن. بعد که پیش خودم فکر می کنم، میگم که “شاید من خیلی از اون نویسنده‌های پرفروش‌نویس نباشم “. منظورم اینه که من به طرز دیوانه‌واری  به Jude افتخار می‌کنم، حتی با وجود این که کسی نرفت ببینتش. پس بعضی‌وقت‌ها به این نتیجه می‌رسم که “خب، نمیشه جفتش رو داشته باشی. که هم فروشت خوب باشه و هم نقدات”. فیلم‌های خیلی کمی هستن که هر دو تا رو با هم دارن.
 
 
واسه‌ی کسایی که می‌خوان فیلنامه‌نویس بشن چه نصیحتی داری؟
فقط اینکه به تلاش کردنشون ادامه بدن و ثابت قدم بمونن. چون که به نظر من خیلی چیزهاست که شما در حین نوشتن یاد می گیرین. وقتی که نوشته‌هاتون رد شد هم صبور بمونید و کارتون رو متوقف نکنید.  من پشت سر هم فیلمنامه‌هام رو می‌فرستادم و جاش واسم  فقط  نامه‌های ردی میومد. احتمالاً از طرف کسایی که  حتی زحمت خوندن نوشته‌هام رو هم به خودشون نداده بودن. به نظر من استمرار و پایداری از همه چیز مهم تره. همه جای پیشرفت دارن و این قضیه چیزی نیست که مادرزادی بلد باشی. سخت‌کاری و تلاشه که شما رو به جلو و جلو تر هدایت می‌کنه.
می‌تونی خلاصه‌ی مراحل اصلی نوشتن یه فیلم‌نامه ( از شروعش تا تموم کردنش) رو به ما بگی؟
من بیشتر دوست دارم که سراغ کتاب برم. در واقع کتاب رو می‌خونم و تقریباً همه‌ی صحنه‌های فیلم رو روی کارت می‌نویسم. بعدش بی‌خیال بعضی کارت‌هایی می‌شم که تکراری هستن یا مشکل دیگه‌ای دارن. بعدش شروع می‌کنم به نوشتن صحنه‌هایی که تو کتاب نیستن. سعی می‌کنم به اونا هم یه ساختاری شبیه سیستم کارت‌ها  بدم. پس سر اخر با یه نصف از کارت‌هایی که متن اصلی کتابن طرف میشم و نصف دیگه که صحنه‌های جدیدن. بیشتر اوقات هم لازمه که چینش کارت‌ها رو یه بار دیگه عوض کنم.
برای نوشتن یه رسم و رسوم خاصی دارین؟ جای خاصی هست که همیشه همون‌جا فیلم‌نامه‌ها‌تون رو بنویسین؟
راستش بیشتر مساله‌ی زمانه. من معمول دوست دارم که کارمو ساعت هفت و نیم صبح شروع کنم تا طرفای یک و نیم – دو که دیگه از دست از کار می‌کشم. بعد از ظهرها هم خودم رو با کارهایی مشغول می‌کنم که برای نوشتن فردا آماده‌ام می‌کنن. فیلمی می‌بینم و کتابی می‌خونم که  به سکانسی که فردا می‌نویسم مربوط باشه. ولی در هر صورت چیزی نمی‌نویسم. چون تو همون اوایل کارم فهمیدم که چیزایی که بعد ساعت دو بعد از ظهر می‌نویسم یه جورایی برفکی‌ان.( ترجمه‌ی دقیق برف کوری)
 

آیا قانون طلایی‌ای وجود داره که شما به شدت بهش معتقد باشین؟

شما از هر فیلم‌نامه چیزهایی یاد می‌گیرین. به نظر من قوانین جدیدی که می خواین اونجا هستن. پس وقتی فیلم اولم رو ساختم و رفتم به اتاق تدوین، کلی چیز جدید یاد گرفتم. برای مثال فهمیدم که شما به یه توقفی بین صحنه‌های پر دیالوگ لازم دارین. یا فهمدیم که اون “جنب و جوش” چقدر تو فیلمنامه اهمیت داره. به نظر من اتاق تدوین خیلی از نوشتن و خوندن برای نشون دادن عیب‌های ساختاری، بدرد بخور تره.

 

تجربه‌ی کارگردانی تا چه حد روی آینده‌ی فیلمنامه‌نویسی تون اثر گذار بوده؟

من فکر می‌کنم که بزرگترین تاثیری که از اون جا  گرفتم این بوده که “جنب و جوش” فیلم  چقدر پر اهمیته. وقتی که فیلم تو ریل  خودش راه بیفته  باید  یه ریتم خاصی بهش بدی. برای مثال نکته‌ی اصلی فیلم The Two Faces Of January و  Drive، حد خاصی  از ترکیب  تریلر و  درام بود که با درام شروع می‌شد ولی وقتی به تریلر می‌رسید، دیگه مخاطب میل برگشتن درام رو نداشت. اعتقاد شخصی من اینه که وقتی که به ریتم تریلر رسیدی دیگه باید تا آخرش همون رو حفط کنی. چیزی که به نظر من نیکلاس ( ویندینگ رفن) تو Drive به خوبی از پسش بر اومد.

 

به نظرتون بعد از این که موفق شدید، لازمه که برای نویسنده‌های دیگه هم برای اشتیاق ایجاد کنید و تو تجربیاتتون شریکشون کنید؟
این کار یه احساسی شبیه کارما داره. شاید به نظر ادعا بیاد ولی به اعتقاد من این کارماییه که حس می‌کنم باید به بقیه برگردونیش. به نظر من یه وظیفه‌اس  چون که وقتی خودمم کار رو شروع کردم کسایی بودن که به من کمک کردن. من احساس خوش‌بختی می کنم که واسه‌ی همچین کار دوست‌داشتنی‌ای پول می‌گیرم. پس اگه بتونم به بقیه هم کمک کنم که همچین کاری رو بتونن انجام بدن عالی میشه.
swl13ha-sb006tweet-22812
[toggle title=”منبع”]http://www.wordandfilm.com/2011/09/exclusive-interview-drive-screenwriter-hossein-amini-on-making-a-post-modern-noir-with-ryan-gosling/[/toggle]
[toggle title=”منبع”]http://guru.bafta.org/hossein-amini-screenwriting-lecture[/toggle]
[toggle title=”منبع”]http://www.totalfilm.com/features/screenwriting-tips-from-oscar-nominated-writers-hossein-amini-and-tony-gilroy[/toggle]
[toggle title=”منبع”]http://www.screendaily.com/features/one-on-one/hossein-amini/5053497.article[/toggle]
سفید کاغذی
جدیدترین شماره کاغذی سفید را بخرید
شماره ۳: پری‌زدگی
برچسب‌ها:
مشاهده نظرات
  1. محمد

    ممنون. مفید بود.

    1. م.ر ایدرم

      خوشحالم که برات مفید بوده 😉

    2. مریم

      سلام من مریم هستم ببخشین ولی مجبور شدم از شما این سوالو بپرسم من فیلمنامه مینویسم ولی هیچ راهی رو بلد نیستم که کسی رو پیدا کنم که بهم بگه فیلمنامم خوب بوده یا ن بیشتر دوس دارم خانوادم از این که مینویسم سر در نیارن واسه همین بیرون زیاد پیگیر نبودم که بدم کسی بخونه به کسیم نمیتونم اعتماد کنم میشه کمکم کنید راهنماییم کنین؟

    3. ارشین

      خیلی سخت است اما می توانی با مطالعه فیلمنامه و بی طرف بودن با خود و فیلمنامه به این نتیجه برسی

    4. م.ر ایدرم

      بله اگه بتونی از نوشته ی خودت فاصله بگیری و قضاوت کنی حتمن مفید خواهد بود . با امید به موفقیتتون

    5. م.ر ایدرم

      سلام . خواهش می کنم . عذر می خوام که اینقدر دیر جوابتون رو دادم
      این که خانوادتون سر در نیارن طبیعیه . چون شما احتمالن برای اونها نمی نویسید . من توصیه ام اینه که با محفل های ادبی و سینمای شهرتون و انجمن های آنلاینی که تو این زمینه فعالن ارتباط برقرار کنید . می تونید از دوستای صمیمی تون هم بخواید نشوته هاتون رو بخونن . ولی در کل فیلمنامه رو فقط اهلش توانایی خوندن دارن . در هر صورت خوشحال میشم بتونم بهتون کمکی کنم

  2. آتنا

    اميدوارم روزى برسه كه بتونم براى هاليوود فيلمنامه بنويسم.
    توى ايران كه جز دلسردى چيزى براى من به ارمغان نداشتن.
    شايد روزى برسه كه بتونم جرقه اى از اين آتشفشان عشقم به فيلمنامه رو به دنيا نشون بدم.
    به اميد خدا…
    ممنون

    1. م.ر ایدرم

      امیدوارم که هر روز به چیزی که دوست دارید نزدیک تر بشید

  3. مریم

    ممنون جالب بود و خوندنی

    1. م.ر ایدرم

      خواهش می کنم . خوشحالم خوشتون اومد

  4. نامیپ...ک

    سلام حرفاتون واقعا بدردخورن .ممنونم ازتون

    یه فیلمنامه دارم .به شرط خوب و بی نقص بودن چطوری
    میشه برای فروشش اقدام کرد ..البته منظورم خارج از ایرانه
    چون مضمون فیلم نامه ام مربوط به جنگ جهانیه و در اروپا اتفاق افتاده…
    پیشتر از کمکتون سپاسگزارم

    1. م.ر ایدرم

      سلام خواهش می کنم . خوشحالم که براتون مفید بوده
      حقیقتش من اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم آقای کریمی ولی اگه لینکی یا راه حلی برای قضیه پیدا کردم از طریق ایمیل مطلعتون می کنم

  5. ناشناس

    مریم خانم
    اگر میخوای ببینی فیلمنامه ی خوبی نوشتی و کسی رو نداری که نشونش بدی فیلمنامت رو بزار جایی که به چشم نیاد بعد از یک ماه برو سراغش و بخونش اونوقت خودت درباره ی فیلمنامت نظر بده ن کس دیگه اینو سید فیلد میگه.چون فیلمنامه هم مثل مربی گری سلیقه ایه

  6. مریم

    کاش یه سوالیم در مورد فروش فیلمنامه میکردید. فروشش از نوشتنش سخ تره.

  7. سمیه

    سلام. اصلا چطور باید فیلمنامه را به هالیوود ارسال کرد؟ من فیلمانه ای عالی دارم که امکانات ساختش تو ایران نیست ولی موفق نشدم با کمپانی های خارجی تماس بگیرم! کمک لطفا

    1. م.ر ایدرم

      اولین قدم ارائه‌ی سیناپس هستش قطعاً و خب تسلط به زبان انگلیسی و رعایت اصول حرفه‌ای و به روز برای نگارش فیلم نامه.
      ولی در نظر بگیرید که هر روز از سراسر دنیا افراد زیادی به عشق امریکن دریمشون فیلمنامه می نویسن و دنبال مشهور شدنن، و خب متاسفانه هیچ شرایط منصفانه ای وجود نداره که بدون واسطه فیلمنامه ی شما رو دست تهیه کننده یا کارگردان برسونه.
      بهترین راه شاید پیدا کردن چند نفر آدم معتمد هست که با هم حلقه بشین و فیلمنامه رو بخونین و مدام سرش بحث و گفت و گو کنید و از طرفی هم حتی سعی کنید تا فیلم کوتاهی هم حتی بسازید تا روز به روز پیشرفت کنید تا شاید یه روز رویاتون محقق شه
      امیدوارم موفق باشید و ما رو دنیال کنید همچنان

    2. سمیه

      مرسی که وقت گذاشتید و جواب دادید. من دنبال مشهور شدن نیستم. حتی اهل فیلم و سریال و تلوزیون و سینما هم نیستم ولی داستانی که نوشتم فکر می کنم ارزش دیده شدن رو داره، البته نظر دیگران هم همینه و خوب انگیزه های مالی هم نمیتونم انکار کنم. خیلی گشتم دنبال آدمایی که بتونن کمکی کنن ولی هنوز راه به جایی نبردم. اگر روزی موفق بشم که میشم پلی میشم برای آدمای مثل خودم. بازم مرسی از راهنمایی

    3. سینا

      خیلی از جمله پایانی شما خوشم اومد ، امیدوارم بهش دست پیدا کنید / کنیم .

  8. رضا پوست فروشان

    درود برشما ممنون از مطلب مفید و اموزنده ای که گذاشتین باز هم از این کارا بکنید ثواب داره.دوستانی که میخوان درباره فیلمنامه یاد بگیرن و یاد بدن و بازخورد اثارشون رو بگیرن تشریف بیارن به این گروه فیلم نگار (گروه تخصصی فیلمنامه نویسی)

    https://telegram.me/joinchat/BKgG4wH1fslOkVs6PiMLZw

  9. ناشناس

    salam dostan..man film kotah misazam khili ham dost daram ba director ha va writer hay diege bahs va tabadol nazar bokonam vase hamin agar har kodom az shma filmname kotah va khobi dare va dost dare ke bsazatesh be man email befreste ta ba ham hamkary konim..

    1. آرش

      جسارتا داداش شما فیلم کوتاهی ساختین تا به حال یا در فکر ساخت هستین ؟
      من فیلم نامه ندارم ولی اگه میخوای کاری شروع کنی من حاضرم بطور رایگان دستیارت باشم.

    2. صادق

      میتونیم شریک بشیم

  10. آرش

    بدبختی اینجاست که آدم میره زندگینامه کارگردانها و نویسنده ها و بازیگران موفق هالیوود رو میخونه میبینه حتی اونها هم باوجود اینکه تو خود آمریکا و هالیوود برزرگ شدن و تمامی ویژگیهای زندگی آمریکایی و …. رو میدونن و از طرف دیگه استعداد هم داشتن و تو دانشگاههای هنر آمریکا درس خوندن هم بازم اوایل کار کسی جدی نمیگرفتشون_دیگه ماها که تو ایرانیم و … که دیگه واقعا کارمون خیلی خیلی سخته_یه حقیقتی تلخ دیگه هم راجع به شغلهای کارگردانی و… اینه که معمولا تو رشته های پزشکی و مهندسی و… شما با درصد بالا میتونین پیش بینی کنین که اگه روزی فلان ساعت درس بخونین و… درنهایت میتونین تو رشته تون موفق بشین ولی این کارگردانی و..چون توش هزارتا فاکتور از شخصیت آدم و گذشته اش و استعدادش و شانس و زمین و زمان و… نقش دارن بنظرم اصلا قابل پیش بینی نیستن که مثلا با چه مقدار تلاش میشه موفق شد_بنظرم بهترین راه اینه که آدم یه شغل با درآمد که بتونه زندگی ش رو بچرخونه داشته باشه و بعد کنارش مثلا فیلم نامه و کارگردانی رو هم دنبال کنه چون حقیقتش اگه آدم از اول کار به کارگردانی و فیلمنامه نویسی و… به چشم شغل و منبع درآمد نگاه کنه ریسک شکستش مخصوصا تو ایران خیلی بالاست.

    1. amir

      سلام من یه فیلمنامه دارم نمیدانم چطوری تحویل هالیوود بدم فیلمش تقریبن 50 میلیون هزینه میخاد

    2. بنده خدا

      مگه نمایشنامه نوشتی که با پنجا ملیون جمع میشه؟؟:/
      خودت بسازش اصلن دو روز رو پرده باشه پنجاه ملیون در میاره
      شوخی میکنم برادر جدی نگیر ایشالا که موفق باشی

  11. Mna

    سلام ببخشید داستانی که نوشتیم رو جایی هست که بفرستیم اصلا شرکت خارجی وجود داره که به اون ارایه کنیم؟

  12. amir

    به خاطر ترجمه این مصاحبه ازتون تشکر میکنم
    من خودم علاقه زیادی به سینما دارم و دوست دارم کارگردانی و فیلنامه نویسی رو تجربه کنم وقتی این متن رو خوندم من رو به فکر انداخت که دست نکشم و دنبالش برم

  13. Dorsa

    سلام

  14. Dorsa

    من دنبال راهی میگردم که بتونم فیلم نامموبرای هالیوود به اشتراک بزارم
    امامتاسرانه نمیدونم بایدچه طوری این کاروانجام بدم
    یکی از دوستان برای من سایتی فرستادن که برای فروش
    فیلم نامه به هالیوود بودامافقط مقاله بود نه بیشتر
    حتی میگن یه سایت خارجی هست که فیلمنامه هایی که
    اشتراک گذاشته میشه را کارگردان هایی که فارغ‌التحصیل
    میشن از فیلمنامه های اون سایت استفاده میکنند اما من
    نتونستم پیداش کنم…
    ممنون میشم تواین زمینه به من کمک کنید؟؟

  15. محمد احسان قربانی

    سلام ممنون از ترجمه سایت
    من نویسنده داستان های سبک ژانر معمایی هستم
    خواستم نوشته هامو به هالییود بفرستم اما سایت
    مورد نظرو پیدا نکردم لطفا راهنمایی کنید

  16. پرویزمرادی

    من دردانشگاه عاشق میشوم وخودواقعی ایم راملاقات میکنم ومسیح میشوم. بعد شیطان بازیبا یی شدید مرافریب داد باهمان انرزی جاری واحساس قدرتمند عالی وپس از 22 سال فهمیدم دام شیطان چه بود.و…….این یک داستان واقعی هست اگرجزعیات بیشترخواستید تماس بگیرید.

    1. اشکین

      خدا شفات بده

    2. ناشناس

      علاقمندم با شما دیداری داشته باشم

  17. ناشناس

    اینجا همه تو کار هالیوودن تورو خدا حالا این ی بار به کمتر از هالیوود راضی بشین کارای بعدیتون رو بفرستین هالیوود

  18. محمد

    سلام خسته نباشین من طرح و داستان یه انیمیشنو دارم روش کار میکنم حتی با یذره سرمایه قادر به ساختشم.سوال اصلی اینجاس کجا چطوری و به چه شبکه سینمایی میتونم بفروشم وکارمو شروع کنم.ایا شبکه اسپانسر بنده برای این انیمیشن میشه یا ایا حقوقش برای سازنده محفوظ میمونه و فیلم نامه تحت تسلط سازنده باقی میمونه.خلاصه ی کلام–>میتونم کاملا رو پای خودم وایسم و شبکه ازم چه مالی چه حقوقی ازم حمایت کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  19. Saarvin

    سلام دوستان، فیلمنامه عالی دارم ولی متاسفانه در ایران نمیشه اشتراک بگذارم اگر دوستان در خارج از کشور سایت ب خصوصی دارین، ممنون میشم راهنماییم کنید.
    باتشکر…

    1. محمدپور

      سلام
      20 تا فیلمنامه درجه یک و پرکشش نوشته ام به همراه چند سریال در ژانرهای مختلف …

    2. میلاد

      سلام درخدمتم برای فیلمنامه
      ۰۹۳۰۰۷۰۵۷۴۳
      در چه مواردیه؟

  20. عرشیا

    سلام من ۳ فیلم نامه دارم ولی ۲ تاشون که میتونم بگم از بهترین فیلم نامه هاس قابل ساخت تو ایران نیستن به خاطر حجم و جلو هایی که نیاز داره و واقعا دوستدارم با شرکتی که قابلیت ساختشون در خارج از کشور داره صحبت کنم اگه سایتی میشناسید معرفی کنید لطفا یا حتی اگه شده برای اون فیلم نامه که دیگه میشه تو ایران فیلم برداری بشه کمک کنید. ممنون اگه پاسخی داشتید لطفا کامنت بزارید

    1. ناشناس

      سلام.کمپانی هنر وسرگرمی ماتاک.سرچ کن ماتاک

  21. e.sadeghi

    سلام خسته نباشید اطلاعات سایتتون عالی و آموزنده بود من نویسنده داستان های کوتاهم و چندین بار برنده شدم ایده جدیدی تو ذهنم افتاد و شروع به نوشتن یک رمان(خارجی )کردم که با تشویق استادام میخوام تبدیل به فیلم نامه اش کنم اما نمیدونم میتونم راهی پیدا کنم که بفرستمش برای یک نویسنده یا کارگردان خارجی یا کسی که تو این کار خبره باشه اگه اطلاعاتی داشتین حتما در اختیارم بذارید من منتظر جواب شما هستم

  22. نوید مهرجو

    با سلام و درود
    در ابتدا باید بگویم مطالب شما بسیار جالب و پرانرژی بود. مجددا سپاس…
    در ادامه برای دوستان عزیز فیلمنامه نویس مطلبی دارم….
    دوستان، همه شما خوب میدانید که سینما مافیا است مخصوصا در ایران. تنها پارتی راه شما را باز می‌کند، در غیر اینصورت در هزارراه قرار گرفته اید که همه ورودی های آن تنها به هم مرتبط هستند و به محل خروج متصل نیستند.
    نمیخوام ناامیدتان کنم. ولی حقیقت چنین است.
    برای سینمای جهانی هم….. دوستان اگر بهترین فیلمنامه از لحاظ ساختار دراماتیک داشته باشید، ولی از ساختار جهانی فیلمنامه پیروی نکرده باشید، عملا کار بیهوده ای است و به قول بزرگان جای آن در سطل زباله است.
    هیچ راهی هم برای ارتباط با سینماگران هالییودی نیست. چند فراخوان و جشنواره هرساله در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی برگذار میشه که همه پولی هستند و نمی‌دانیم کدام حقیقت است و کدام کلاهبرداری است. تنها یک رابط، یک شریک و یا یک دوست می‌تواند مشکل شما را حل کند.
    در ضمینه خواندن فیلمنامه هایتان به هیچکس اعتماد نمی‌توانید بکنید. چون قانون کار اینچنین است. بهترین کار، بعد از اینکه فیلمنامه ات را تکمیل کردی، یک الی دوماه آن را کنار بگذار و فکرت را با ایده دیگر و داستان یا فیلمنامه دیگر مشغول کن و بعد به سراغ آن برو و یکباره آنرا بخوان و تمام کن و بلند شو. در حین خواندن قسمت‌هایی که باید حذف شوند را با ماژیک علامت بزن و اضافات را از طریق برگه ای مجزا به میان صفحات اضافه کن. سعی کن هیچ چیز را پاک نکنی. دوباره این کار را ادامه بده، یکماه بعد و….. هرچه بازنویسی فیلمنامه بیشتر باشد، فیلمنامه عالی خواهید داشت و فیلمنامه بدون بازنویسی حتی برای سطل زباله هم مناسب نیست. بازنویسی از خود فیلمنامه مهمتر است وارزش کار شما را نمایش می‌دهد.
    @i_security98
    این پیج اینستاگرام من است
    اگر سوالی داشتید و هر کمکی، با کمال میل درخدمت دوستان عزیز هستم.
    مجددا تشکر 🙏🌹

  23. کامران

    سلام من یک نوسینده هستم که رومانی به اسم کولبر دارم و میخواهم به فیلم تبدیل بشه ولی در ایران اجازه نمیدن چکار کنم

  24. ناشناس

    سلام ببخشید من هم چندتا فیلمنامه ساختم
    که از نظر خودم حرف نداره
    دوست دارم یک بار باهاتون صحبت کنم
    لطفا😐

  25. ناشناس

    سلام ببخشید من هم چندتا فیلمنامه ساختم
    که از نظر خودم حرف نداره
    دوست دارم یک بار باهاتون صحبت کنم
    لطفا😐

    1. سید علی لطیفی

      من همراهیت میکنم …

  26. ناشناس

    مطمئن هستم که از یکی حتمی خوشتون میاد
    لطفا خیلی به خودم امیدوارم

  27. مجید

    سلام آدرس ایمیل حسین امینی را میخاهم

  28. Amin

    سلام خوب بود

  29. Amin

    سلام راستش ایده ی من راجب هالیوود و تو ایران قابل ساخت نیست
    فیلمنامه ی من خیلی باحال
    اگه راستشو بخواین فیلمنامه ی من راجب هارلی کویین و به نظر خودم خیلی خوب
    ولی نمی دونم چجوری میشه به خارج کشور ارسال کنم
    خواهش میکنم کمکم کنید
    ممنون

  30. رضا

    سلام. ممنون از مطلب مفیدی که ترجمه کرده بودید بسیار عالی بود.
    در خصوص برخی از کامنت ها که دوستان می گفتن تو ایران به هیچ وجه نمیشه فیلمنامه نویس شدو همه جا مافیا هست و همه ی کارگردان ها و تهیه کننده ها نویسنده های خودشون رو دارن بهتره بگم که اینطور نیست! من منکر اون بخشی که همیشه و همه جا در هر صنفی سواستفاده میکنند نیستم ، اما به نظرم اگر شما به کاری که می کنید خیلی ایمان دارید و می تونید که موفق بشید بهتره که به تلاش کردن ادامه بدید و اگر این متن رو خوندید باید متوجه بشید که حتی آقای امینی هم دوستان نویسنده ای داشتن که سراغ املاک و شغل های دیگه رفتن ، درسته تو ایران نون باید خورد و کار باید کرد تا زنده موند، من خودم توی تونل و معدن کار می کردم اما نکته ای که وجود داره این هست که داخل تاریکی تونل های مترو و کارهای سختی که می کردم هنوزم کاغذو خودکار دستم بود و ایده می نوشتم .
    همه جا و همه کس پارتی نمی خواد . من چندتا راهکار ارائه میدم می دونم که به درد می خوره و چون خودم نتیجه گرفتم شما هم رعایت کنید:
    1- اول از همه سعی کنید برای مملکت خودتون فیلمنامه بنویسید، اگر ایده ی خیلی جذابی برای هالییود دارید نگارش کنید، یک گوشه نگه دارید و به موقع بعد از کسب تجربه ارائه کنید
    2- هیچکس تو ایران دزد نیست ! اما به کسی هم اعتماد نکنید ، لطفا فیلمنامه ای که ثبت نشده به هیییچ وجه به کسی ندید حتی دوست نزدیک و برادر و …
    3- برای ثبت به سایت خانه سینما مراجعه کنید ، ثبت نام کنید ، هزینه رو بپردازید و بعد از عضو شدن با خیال راحت کدرهگیری برای هر فیلمنامه ای که ثبت میشه دریافت کنید
    4- فیلمنامه را به هیچ وجه به کسی جز تهیه کننده و یا کارگردان ندید! در مواقع خاص و ضروری به بازیگر هم میشه داد. شک نکنید اگر تهیه کننده ای خوب باشه و انسانیت داشته باشه کار شما رو می خونه
    5- من از لحظه ای که شروع به فیلمنامه نویسی کردم سالها می گذره با خودتون دودوتا چهارتا کنید که آیا حاضرید برای یک فیلمنامه ی سینمایی بارها اونو بازنویسی کنید ، شخصیبت حذف کنید و 6سال به دنبال تهیه کننده براش باشید؟ اگر آره پس راه رو درست میرید و شک نکنید که بالاخره موفق میشید
    6- بعض دوستان گفتن که نوشته هارو چند وقت نخونید و برید سراغش ، بسیار کار خوبیه و به اصطلاح میگن که کارو گذاشتم تو فریزر
    ….
    برای همه دوستان آرزوی موفقیت دارم
    این لینک خانه سینما برای ثبت فیلمنامه ( مرجع رسمی و قابل استناد سازمان سینمایی)
    https://bankfilmnameh.khanehcinema.ir/
    این هم ایمیل من برای ارتباط و سوال بیشتر
    rezatakalli@yahoo.com
    شاد باشید

  31. علیرضا عرفان

    سلام فیلمنامه ایی نوشتم می خوام بفروشمش باید چکار کنم

    1. سید علی لطیفی

      باید مورد تایید قرار بگیره

  32. محمد

    سلام
    خسته نباشید
    ایا کارگردان های بیرون از ایران با فیلمنامه های ایرانی کار میکنن؟؟
    راه ارتباط هست؟؟
    ممنون

  33. ادا

    سلام از کجا بدونم فیلم نامه ام خوب است یانه

  34. تینا

    از کجا بدونم فیلم نامه ام خوبه

  35. جواد

    سلام من طراح فیلم نامه نویس و ایده پرداز هستم
    چندتا فیلم نامه ی با موضوعات خاص به عنوان مثال در حد فیلم های in time. مکعب .مریخ .نوشته ام با تمام جزئیات . احتیاج به یک حامی دارم که بتونم در خارج از ایران به عرصه ی تولید برسونم . اینم آدرس پیج اینستام wood_designer13

  36. میلاد

    کاش راه های ارتباطی با ایشون هم ذکر میکردید مثل ایمیل

  37. سید علی لطیفی

    سلام . ممنون میشم کسی کمکم کنه داخل فیلمنامه نویسی در مورد اسیب اجتماعی هست شمارم اینه داخل واتساپ در خدمت هستم . 09179265942

  38. حسن صادقی

    سلام شهری که دیگه قضاوت توش معنی نداشت .به این نتیجه رسیدن که دادگاه ها را کنسل کنند ودر عوض چند قاضی حضوری شهر را اداره کنند

  39. سجاد

    سلام من واقعا به نویسندگی خیلی علاقه دارم و حدوداً ۱۰ فیلم در ذهن خود دارم که در ژانر های مختلف مانند عاشقانه،درام ،ترسناک، تخیلی ، میخواستم چطور من باید اولین استارت خودمو بزنم منظورم اینه که چطور باید اول کارو شروع کنم ممنون میشم کسی به من راهنمایی کنه با تشکر

  40. mohamad mozamel rasoli

    سلام امیدوارم خوب باشید من دوست دارم در فیلم کار کنم لطفا کمکم کنید

  41. صادق

    یه شریک میخام که باهم روی فیلمنامه کار کنیم تا آخرش بمونه کسی هست😕؟

نظر خود را بنویسید:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن نظر:

پیشنهاد کتاب

  • مجله سفید ۱: هیولاشهر

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • ماورا: سلسله جنایت‌های بین کهکشانی

    نویسنده: م.ر. ایدرم
  • مجله سفید ۲: ارتش اشباح

    نویسنده: تحریریه‌ی سفید
  • خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی

    نویسنده: بهزاد قدیمی